ریشه نحر
تکرار در قرآن: ۱(بار)
قاموس قرآن
نَحْر را بالاى سينه گفتهاند جمع آن نَحَور است راغب گويد آن محل گردنبند از سينه است و «نَحْرُ الْبَعير» از آن است كه از آن محل نحرش مىكنند در صحاح و غيره گفته: نحر در محل نحر مثل گلو در ذبح است معنى آيه چنين است: ما به تو خير فراوان عنايت كرديم پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن گوئى شمول آن فقط به شتر قربانى است و غير آن از گوسفند و غيره كه ذبح مىشوند نه نحر. داخل در مراداند. نحر به معنى اول روز و اول ماه و استقبال آن نيز آمده است «نَحَرَ فُلاناً: قابَلَهُ» و نيز در رو برو بودن دو خانه به كار رفته است. به قول بعضى مراد آن است كه نماز بخوان و قبله را استقبال كن. ناگفته نماند: اگر ما موقع تكبير گفتن در نماز، دستهاى خويش را تا محاذى گوش و انتهاى سينه بالا بریم با کف دستها نیز استقبال قبله نمودهایم. بنا به مضمون عدهای از روایات که در مجمع و غیره نقل شده مراد از «وانحر» بلند کردن دستها در نماز محاذی انتهای سینه است كه عبارت اخراى استقبال قبله با دستها باشد. الميزان اين را اختيار كرده قربانى را به قول نسبت داده است و گويد: مراد از نحر بنا به روايت فريقين از رسول خدا و اميرالمومنين عليهماالسلام، بلند كردن دستها در نماز تا انتها سينه است و شيعه آن را از امام صادق «عليه السلام» نقل نموده است. اهل سنت از على «عليه السلام» نقل كردهاند مراد نهادن دست راست بر دست چپ بر بالاى سينه در نماز است (مثل عمل فعلى اهل سنت در نماز) در مجمع پس از نقل آن فرموده: اين صحيح نيست زيرا همه عترت طاهره آن حضرت، خلاف اين را از آن بزرگوار نقل كردهاند. آنوقت شروع به نقل روايت كرده كه مراد از آن بلند كردن دستها درنماز و استقبال قبله با آنهاست. ناگفته نماند: اين لفظ بيشتر از يكبار در قرآن مجيد نيامده است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
انْحَرْ | ۱ |