رَمَيْت
ریشه کلمه
- رمى (۹ بار)
قاموس قرآن
انداختن. اعمّ ار آنكه شىء باشد مثل تير و سنگ [انفال:17]. و يا نسبت دادن چيزى به كسى باشد نحو [نور:23]. كه مراد از رمى نسبت دادن زنا به زنى است راغب گويد استعمال آن در دوّمى به طريق كنايه است. درباره آيه اول در مجمع گويد: جماعتى از مفسّران مثل ابن عباس و غيره گفتهاند: روز بدر جيرئيل به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله گفت: مشتى خاك بردار و به طرف آنها بيانداز. چون سپاه اسلام با كفار روبه رو شدند حضرت به على عليه السلام فرمود مشتى از سنگريزههاى اين بيابان به من ده پس آن را به طرف دشمنان انداخت و فرمود قبيح باد صورتهايشان... و اين سبب هزيمت آنها بود قتاده و انس گفتهاند به ما نقل شد كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در روز بدر سه سنگريزه برداشت يكى به ميمنه و يكى را به ميسره و يكى را به وسط قوم انداخت و فرمود: قبيح باد رويشان پس كفار شكست خوردند. آنگاه گويد: براى اين است كه خدا سنگ انداختن را به خود نسبت داد زيرا كه احدى غير او بر اين قادر نبود عياشى در تفسير خود سه روايت نبود عيلشى در تفسير خود سه روايت در اين باره از امام سجاد و امام صادق عليهما السلام نقل شده كه على بن ابيطالب عليه السلام آن قيضه را به آن حضرت داد. مىشود گفت تكميل تأثير آن در صورتى بود كه بدست على عليه السلام در دست مبارك آن حضرت قرار مىگرفت .