روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۹۳
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْفَرَائِضِ وَ الْمَوَارِيث
و روي الحسن بن محبوب عن حماد بن عيسي عن سوار عن الحسن قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۹۲ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۹۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۱۱
و حسن بن محبوب، از حمّاد بن عيسى، از سوار، از حسن (بصرى) روايت كرده است، كه گفت: علىّ عليه السّلام چون طلحه و زبير را شكست داد، سپاه جمل رو بفرار نهادند، و در وسط راه به زنى آبستن برخوردند، پس آن زن از مشاهده فراريان وحشتزده و سراسيمه شد و جنين خود را زنده بيفكند، و جنين همچنان دست و پا ميزد تا بمرد، و بعد از آن مادر نيز درگذشت. حسن گفت: پس علىّ بن ابى طالب عليه السّلام و يارانش بر آن زن كه با كودكش در راه افتاده بوده بگذشتند. راوى گويد: عليّ عليه السّلام مردمان را از كار آن زن باز پرسيد، و مردم گفتند: او آبستن بود، و چون جنگ و هزيمت را بديد بهراسيد، امام عليه السّلام از ايشان پرسيد كه كدام يك زودتر بمرد؟ گفتند: پسرش پيش از خودش جان داد. گفت: امام عليه السّلام شوهر آن زن- پدر پسر مرده- را فرا خواند، و دو ثلث ديه پسرش را بعنوان ارث به او داد، و ثلث ديه را براى مادر درگذشته كودك گذاشت، و پس از آن نصف ديه را كه بعنوان ارث پسر مرده بمادرش رسيده بود بابت ارث بشوهر آن زن داد، و بقيّه را بخويشاوندان آن زن سپرد. گفت: سپس نصف ديه آن زن در گذشته را كه ۲۵۰۰ درهم بود بابت ارث بشوهر داد، و اين بدان جهت بود كه آن زن بهنگام سقط كودك در اثر بيم و هراس فرزند ديگرى نداشت. و بقيّه ديه زن را بخويشاوندان او داد. حسن (بصرى) گفت: و امام همگى مبلغ ديه را از بيت المال بصره بپرداخت.