روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۹۱
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْوَصِيَّة
و روي ابن فضال عن علي بن عقبه عن بريد بن معاويه عن ابي عبد الله ع قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۹۰ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۹۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۹۵
و ابن فضّال، از علىّ بن عقبه، از بريد بن معاويه روايت كرده است كه به امام صادق عليه السّلام معروض داشتم كه مردى بمن وصيّت كرد، پس من از او خواستم كه خويشاوندى از خود را با من شريك سازد، و او چنين كرد، و آن مرد كه مرا وصىّ خود ساخته بود گفت كه صد و پنجاه درهم از شخصى كه او را شريك وصيّت ساخته است طلبكار است، و جامى از نقره به گروگانى آن نزد او هست، و موجود است، ولى چون آن مرد از دنيا رفت وصىّ او بطرح ادّعائى آغاز كرد، دائر بر اينكه چندين كرّ گندم از او طلب دارد. امام فرمود: اگر گواه روشنى اقامه كند ادّعايش مسموع است، و الّا هيچ گونه حقّى ندارد. گفت: عرض كردم آيا براى او حلالست كه چيزى از مال متوفّى را كه در دست او است بردارد؟ فرمود: براى او حلال نيست، گفتم: بنظر شما اگر مردى را مورد تعدّى قرار دهند، و مالش را بگيرند، و او قدرت و فرصتى بيابد كه آنچه از مالش را گرفتهاند بازستاند آيا اين كار براى او حلالست؟ امام فرمود: اين مثل آن مورد نيست.