روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۱۴
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الدِّيَات
و روي ابن محبوب عن جميل بن صالح عن ابي عبيده الحذا قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۱۳ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۳۱۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۵۱۴
ابو عبيده حذّاء گويد. از امام باقر عليه السّلام پرسيدم: مردى با ديرك چادر بر سر ديگرى كوفته بنحوى كه سر را شكافته و به مخ رسيده است و مضروب عقلش را از دست داده است، حكم چيست؟ فرمود: اگر مضروب نماز را نمىفهمد و آنچه مىگويد و ميشنود نمىفهمد، تا يك سال انتظار كشند، اگر در خلال اين مدّت درگذشت، ضارب را قصاص مىكنند، و اگر نمرد و عقلش بازنگشت ضاربش را به دادن ديه مأخوذ دارند براى آنكه مضروب عقلش را از دست داده است، گويد: به آن حضرت عرض كردم راجع به ديه شكافى كه در سر او ايجاد كرده چه مىفرمائيد؟ فرمود: ديهاى ندارد زيرا كه او يك ضربت زده و آن يك ضربت دو جنايت ببار آورده است كه من او را به جنايت بزرگتر ملزم ساختم و آن تمام ديه بوده، و چنانچه دو ضربت مىزد و دو جنايت ببار مىآمد من ناگزير هر دو را بر او لازم ميشمردم مگر اينكه در آنها مرگ بود كه در آن صورت قصاص را معيّن مىكردم و آن ديگرى رها بود، و فرمود: اگر سه بار ضربت وارد آورده و سه جنايت ببار آورده بود، ديه هر سه را هر چه بود بر او لازم ميدانستم مگر اينكه در آنها پيش آمد مرگ مىشد كه آنگاه قصاص را براى ضارب لازم ميكردم، و فرمود: اگر ده ضربت مىزد و همه يك جنايت ببار مىآورد، همان يك جنايت را بر او لازم ميدانستم كه با ده بار زدن ايجاد كرده هر آنچه كه بود تا مادامى كه مرگ پيش نمىآيد.