روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۷۰۸
از الکتاب
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، كِتَابُ الْمَعِيشَة
:
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۷۰۷ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۷۰۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۴۶
و نيز حلبى گويد: امام عليه السّلام در مورد شتردارى كه از وى شترانى كرايه كردهاند و با آنها مشكهاى روغن و زيتون به شهرى فرستادهاند، سپس شتردار ادّعا كرده كه يكى از مشكها پاره شده و روغنها ريخته است، فرمود: هر وقت بخواهد مىتواند روغن را برگيرد و بگويد مشك بشكافت و روغن بريخت، بنا بر اين نمىشود او را بدون بيّنه و شاهد تصديق كرد. و هر كس حيوان سوارى را براى رفتن بمقصدى كرايه كند و اتّفاقا در راه آن حيوان مبتلا به ذئبه (غدّه حلقومى كه آن را به عربى ذئبه گويند) شود و چشمش را بدرد و حيوان تلف شود ناچار ضامن است (چون كسى را نداشته يا كسى همراه او نبوده كه شهادت دهد) مگر اينكه مسلمانى عادل باشد (كه قولش مورد قبول افتد).