روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۷۰۷
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ النَّوَادِر
روي معاويه بن وهب عن ابي عبد الله ع قال سمعته يقول :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۷۰۶ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۷۰۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۷۶
معاوية بن وهب گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه ميفرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله از جنگى كه جمع بسيارى از مسلمانان كشته و يا زخم ديده بودند بازگشت و زنان باستقبال آمدند و از كشتگانشان سراغ ميگرفتند، كه زنى پيش آمد و عرض كرد يا رسول اللَّه فلانى چه شد؟ حضرت فرمود: او با تو چه خويشى دارد؟ عرض كرد: برادر من است، حضرت فرمود: خدا را شكر كن و بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ بله او كشته شد، زن خدا را سپاس گفت و استرجاع كرد يعنى آيه را بخواند، آنگاه پرسيد يا رسول اللَّه فلان كس چه شد؟ رسول خدا فرمود: او با تو چه بستگى دارد؟ عرض كرد: شوهر من است، رسول خدا فرمود: خدا را سپاس گوى و استرجاع كن براستى كه شهيد گشته است، زن گفت: اى واى به چه بدبختى و ذلّتى دچار شدم، پس حضرت فرمود: من تاكنون نمىپنداشتم زن براى مرگ همسرش اين قدر ناراحت و مصيبتزده گردد تا اينكه اين بانو را اين چنين ديدم.