روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۶۸
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، بَابُ طَلَاقِ الْمَفْقُود
روي عمر بن اذينه عن بريد بن معاويه قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۶۷ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۶۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۵۳
بريد بن معاويه گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم مرديكه گم شده است زنش چه بايد بكند؟ فرمود: تا مادامى كه ساكت است و صبر مىكند كه كارى با وى ندارند، و چنانچه شكايت به محكمه برد، قاضى او را تا چهار سال امر بصبر مىكند و خود به اطراف سرزمين كه مرد در آنجا مفقود شده توسط نوشتن نامه بمأمورينش و دستور پىجوئى از حال او پرسش مىكند، چنانچه در اين مدّت خبر دادند زنده است زن صبر مىكند، و اگر خبرى از او و زنده بودنش نشد و چهار سال گذشت، قاضى ولىّ آن مرد را احضار كرده و مىپرسد آيا اين شخص گم شده مالى دارد، پس اگر داراى ثروتى بود از آن نفقه زن را مىپردازد تا اينكه خبر مرگ يا حيات او معلوم شود، و چنانچه ثروتى نداشت به ولىّ او دستور مىدهد كه مخارج اين زن را بدهد و اگر ولى بدان نفقه حاضر شد زن راهى جز صبر ندارد و تا زمانى كه نفقهاش را آن شخص ميپردازد نميتواند تقاضاى طلاق كند، و اگر از دادن نفقه دريغ نمود حاكم يا قاضى او را وادار مىكند كه از جانب شوهر آن زن را در حال پاكى طلاق دهد، و اين طلاق بمنزله طلاق شوهر محسوب مىشود، پس اگر پيش از تمام شدن ايّام عدّه از روزى كه ولىّ آن گمشده زن را طلاق داده شوهر پيدا شد و بخاطرش رسيد كه رجوع كند ميتواند چنين كند و دو طلاق ديگر زن نزد آن مرد باقى است، و اگر زمان عدّه پيش از آنكه شوهر بيايد و رجوع كند گذشت براى زن حلال مىشود كه هر شوهرى را بخواهد اختيار و ازدواج كند، و چنانچه شوهر اوّل باز آيد راهى بآن زن نخواهد داشت.