روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۳۸
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، بَابُ اللِّعَان
في خبر اخر :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۳۷ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۶۳۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۳۸
و در خبر ديگر: سپس مرد برمىخيزد و چهار بار بخدا سوگند ياد مىكند بلفظ جلاله كه در اين ماجرا كه بزنش نسبت داده، راست مىگويد، آنگاه امام به او خطاب كرده مىگويد: اى مرد از خدا بترس لعنت خداوند بسيار سخت و دشوار است، سپس مرد مىگويد: لعنت خدا بر من اگر از دروغگويان باشم در آنچه با زن بستهام، بعد زن برمىخيزد و بلفظ جلاله يعنى «اللَّه» سوگند ياد مىكند چهار بار كه اين مرد دروغ مىگويد در آنچه بوى نسبت داده، آنگاه امام باو خطاب كرده: اى زن از خداوند بترس زيرا غضب و خشم خداوند شديد است، پس زن ميگويد: غضب خداوند بر من باد اگر اين مرد در سخنش راست گفته باشد بآنچه مرا متّهم ساخته است. پس اگر زن به لعان حاضر نشد رجم مىشود و از پشت سر او را سنگسار مىكنند نه از پيش رو زيرا ضرب و رجم نبايد بصورت رسد بلكه به بدن و جاهاى ديگر اعضاء بدن است، و صورت و عورتين را مستثنى دانند و نزنند، و زن حامله رجم نمىشود، و چنانچه زن به لعان حاضر شد حدّ آن كه رجم است از او برداشته مىشود و ميان آن زن و شوهر براى هميشه جدائى مىافتد و ديگر بر او حلال نخواهد شد.