روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۸۵۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج
:
من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۸۵۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۸۵۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۳ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۴۸
چون امير المؤمنين عليه السّلام ابو ذرّ- رحمة اللَّه عليه- را مشايعت كرد، حسن و حسين عليهما السّلام و عقيل بن ابى طالب، و عبد اللّه بن جعفر، و عمّار بن- ياسر او را مشايعت كردند، و در اين حال، امير المؤمنين عليه السّلام گفت: با برادرتان وداع كنيد، زيرا كه مسافر ناچار ميبايد براه خود برود، و مشايعتكننده ناگزير است كه بازگردد. پس هر يك از مشايعين جداگانه سخن آغاز كرد. و حسين بن علىّ عليه السّلام گفت: خداى تو را رحمت كناد، اى أبا ذر، همانا كه اين قوم بوسيله انواع بلا خوارت ساختند- و از قدر و قيمت اجتماعى تو كاستند، و حقّ صحبت و قدر و منزلت تو را نشناختند- زيرا كه تو از فروختن دين خود به ايشان دريغ كردى، پس ايشان نيز دنياى خود را از تو دريغ داشتند. پس چون فردا فراز آيد تو چه بسيار به آنچه از ايشان دريغ داشتى نيازمندى، و از آنچه ايشان از تو دريغ داشتند بىنيازى. پس ابو ذر گفت: «خدا رحمت خود را بهره شما اهل بيت كناد. كه من در دنيا نيازى جز شما ندارم. من هر زمان كه شما را ياد كنم، بوسيله شما جدّتان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را بياد مىآورم».