روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۴۸
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج
و سيل الصادق ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۴۷ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۲ ش ۵۴۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۳ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۲
و امام صادق عليه السّلام را از معنى قول خداى عزّ و جلّ «سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ» باز پرسيدند، فرمود: سزاوار نبود كه براى خانههاى مكّه درهائى بسازند، زيرا كه حاجيان حقّ داشتند با ساكنين مكّه در خانههاشان در صحن خانه منزل بگزينند، تا آنگاه كه مناسك خود را بجاى آورند، و نخستين كسى كه براى خانههاى مكّه درهائى قرار داد معاويه بود. و اقامت در مكّه مكروهست، زيرا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را از آن شهر بيرون كردند، و كسى كه در آنجا اقامت كند سنگدل شود، چندان كه در آن شهر همان كار كند كه در غير آن همى كند. و آب زمزم از آنرو ناگوار شده است كه بر آبهاى ديگر سركشى كرد و ستم روا داشت و از اين رو خداوند عزّ و جلّ چشمه و رگهاى از صبر (آب تلخ) را بسوى آن روان ساخت. و علّت اينكه آب زمزم گاهگاهى گوارا مىشود اينست كه چشمهاى از زير حجر بسوى آن روان مىشود، پس هر زمان كه آب آن چشمه غالب شود آب زمزم گوارا مىگردد. و صفا را از آنرو صفا ناميدهاند كه آدم عليه السّلام كه مصطفى و برگزيده بود بر آنجا فرود آمد، و از اين رو نامى از نام آدم عليه السّلام را براى آن كوه انتخاب كردند، و اين مضمون قول خداى عزّ و جلّ است كه «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً» خدا آدم و نوح را «اصطفاء» كرد يعنى ايشان را برگزيد. و حوّا بر كوه مروه فرود آمد، و از اين رو آن را مروه ناميدند زيرا كه آن «مرأة» بر آن فرود آمده است، و از اين جهت نامى از نام مرأة را براى آن برگزيدند.