روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۴۷۰

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ وَصْفِ الصَّلَاةِ مِنْ فَاتِحَتِهَا إِلَى خَاتِمَتِهَا

و روي اسماعيل بن مسلم عن الصادق عن ابيه ع انه قال :


من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۴۶۹ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۴۷۱
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۱
بخش : أبواب الصلاة و حدودها-باب وصف الصلاة من فاتحتها إلى خاتمتها
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۱ أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ وَصْفِ الصَّلَاةِ مِنْ فَاتِحَتِهَا إِلَى خَاتِمَتِهَا
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۴۸۶

اسماعيل بن مسلم سكونى از امام صادق و آن حضرت از پدرش عليهما السّلام روايت فرموده كه گفت: هر گاه كسى از شما بسجده رود بايد چنان كند كه دستهايش با زمين تماس پيدا كند (يا دستهايش را روى خاك گذارد) شايد خداوند در روز قيامت بواسطه اين عمل غل و زنجير را از او بردارد. و حالت تو در هنگام سجودت بايد همانند خوابيدن شتر لاغرى باشد كه اعضاى بدن او از هم جدا شده و اتّصال ندارد، و مانند شخص آويخته و واژگون باشى كه هيچ عضوى از اندامت بر عضوى ديگر سوار و متّكى نباشد، و نگاهت در سجده بايد به كنار بينى‏ات باشد، و نيز آرنجهاى خود را همانند درندگان و حيوانات وحشى روى زمين فرش نكن، بلكه با آنها بال بگشا (يعنى شبيه بال گشودن پرندگان آرنجها را از دو طرف باز كن و بالاتر از زمين نگه دار) و بينى خويش را بر خاك گذار، و از نظر محلّ و موضع سجده در پيشانى كافى است كه در فاصله ميان رستنگاه موى سر تا ابروها را به اندازه يك درهم بر خاك گذارى و هر كس بينى خود را بر خاك نگذارد نمازش صحيح كامل نيست، و در سجود خود اين ذكر را مى‏خوانى: «اللّهمّ لك سجدت و بك آمنت، و لكن أسلمت، و عليك توكّلت، سجد لك وجهي و سمعي و بصري و شعري و بشري و مخّي و عصبي و عظامى، سجد وجهي للّذي خلقه و صوّره و شقّ سمعه و بصره تبارك اللَّه ربّ العالمين» (يعنى: خداوندا ترا سجده ميكنم، و بتو ايمان آورده‏ام و فرمانت را گردن نهاده‏ام و بخاطر تو مسلمان شده‏ام، و بر تو توكّل كرده‏ام، روى من ترا سجده مى‏كند و همچنين گوشم و چشمم و مويم و پوستم و مغز استخوانم و پى‏هايم و استخوانهايم جملگى ترا سجده مى‏آورند، روى من كسى را سجده مى‏كند كه او را آفريده و شكل داده و گوش و چشم آن را شكافته يا براى آن چشم و گوش باز كرده، بزرگوار است آن خداوندى كه چنين كارها كرده و هم او پروردگار عالميان است) سپس سه بار ميگوئى: «سبحان ربّي الأعلى و بحمده» (يعنى: بپاكى ياد ميكنم و منزّه ميدانم پروردگار خود را كه از همه چيز برتر و والاتر است، و بزرگتر و بالاتر از آنست كه بذات و صفات او توان رسيد و شكر و حمد او ميكنم) و اگر پنج بار اين ذكر را بگوئى بهتر است و باز اگر هفت بار تسبيح بگوئى بهتر است، البتّه اگر سه بار تسبيح بگوئى كافى است به اين ترتيب «سبحان اللَّه، سبحان اللَّه، سبحان اللَّه» و گفتن يك تسبيح كامل (كه آن را تمام و با رعايت مواقف و مخارج و ساير آداب أداء كنند) براى بيمار يا كسى كه شتاب دارد كافى است، آنگاه سر از سجده بردار، و دو دستت را از زمين برندار بلكه آنها را روى‏ زمين كشيده و آرام بسوى خود آور و چون درست نشستى آنگاه تكبير بگو و همزمان و هماهنگ با آن دستها را (تا نزديك گوش) بالا ببر، و در ميان دو سجده بگو: «اللّهمّ اغفر لي و ارحمني و أجرني و اهدني و عافني و اعف عنّي» (يعنى: خداوندا مرا بيامرز و مرا ببخشا و مورد رحمت خود قرار ده و در زير پرتو حمايت خود حفظ فرما و در امان خويش گير و هدايتم فرما و عافيت ده و از گناهانم در گذر و بر من ببخشا) و كافى است بگوئى: «اللّهمّ اغفر لي و ارحمني» بعد دستهايت را بردار و بگو: «اللَّه اكبر» و سجده دوّم را بجا آور و آنچه در سجده اوّل خواندى در سجده دوم نيز بخوان، و اشكالى ندارد و منافى نماز نيست كه در ميان دو سجده اقعاء كنند (إقعاء» نزد فقها حالتى از نشستن است كه بر روى دو پنجه پاها يا باصطلاح سر شست و با تكيه بر پاشنه پا مى‏نشينند، و نزد لغويين نشيمن را روى زمين قرار دادن و دو ساق را از زمين برداشتن است). و نيز باكى نيست بر إقعاء ميان ركعت اوّل و دوّم و سوّم و چهارم نماز، و نشستن بنحو إقعاء در تشهد اوّل و دوم جايز نيست، زيرا كسى كه بصورت إقعاء نشسته در واقع درست و صحيح ننشسته است بلكه پاره‏اى از اعضاى او بر پاره‏اى ديگر تكيه كرده و بحالت موقّت نشسته و در اين حالت صبر و تحمّل لازم براى دعا و تشهّد ندارد، ولى كسى كه دير به جماعت رسيده و مثلا ركعت اوّل او مصادف با ركعت دوم امام است هر گاه امام براى تشهّد بنشيند در حالى كه او لزوما بايد برخيزد در چنين حالتى شخص بايد تجافى كند و كاملا ننشيند (يعنى حالتى از نشستن داشته باشد كه به قيام نزديك و حتّى المقدور از نشستن تمام دور باشد، و ظاهرا مراد سر پا و يا سر پنجه‏ نشستن است). و سجود آخرين مرتبه بندگى و پرستش فرزندان آدم نسبت به خداوندى است كه نام و يادش والا و بلند مرتبه است و نزديكترين حالات بندگان به خداوند عزّ و جلّ هنگامى است كه او در حال سجود است، و مستند اين سخن فرمايش خداوند عزّ و جلّ است كه ميفرمايد: وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ‏ (يعنى: سجده كن و تقرّب ياب).


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)