روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۱۳۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ النَّوَادِر
و قال الصادق ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۱۳۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۱۳۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۸۲
امام صادق عليه السّلام فرمود: همانا خداوند تبارك و تعالى به موسى بن عمران عليه السّلام وحى فرمود كه استخوانهاى يوسف عليه السّلام را از مصر بيرون برد و وعده فرموده بود تا زمانى كه آن را بيرون نبرده ماه طلوع نكند (محشّى اصل عربى ذيل خبر توضيح مختصرى را مرقوم فرمودهاند كه چون به فهم حديث كمك مينمايد عينا ترجمه آن نقل مىشود: اين مطلب چنان كه در پارهاى از كتب ذكر شده از اين قرار است كه هنگامى كه يوسف عليه السّلام وفات يافت، بنى اسرائيل و مردم نواحى مصر در محلّ دفن او با هم به منازعه پرداختند و هر يك از كسان خواستار دفن او در محلّه خود بود تا قبر يوسف بر ايشان موجب افتخار و بركت باشد، عاقبة الامر راى طرفين بر اين قرار گرفت كه جسد او را در تابوت مرمرينى قرار دهند و آن را سنگين ساخته و در عمق آبهاى ناحيهاى از رود نيل فرو فرستند تا آب رود نيل كه در نهرها و رودهاى كوچكتر انشعاب يافته و روان مىشود همه طوائف از مصريان و بنى اسرائيل جملگى از آن بهرهمند گردند و آن آب كه از تابوت گذشته و متبرّك مىشود جهت طهارت و نوشيدن همگان مورد استفاده قرار گيرد و بركتش يكسان بجميع ايشان رسد.) پس چون بيرون آوردن استخوانهاى حضرت يوسف بتأخير افتاد دميدن ماه نيز كه معلّق بآن بود به تأخير افتاد و حضرت موسى عليه السّلام در پى يافتن كسى كه محلّ تابوت را بداند به پرسوجو پرداخت، و باو گفتند: در اينجا پيرزالى هست كه محلّ آن را ميداند، پس آن حضرت كسى را بدنبال او فرستاد، و پيرزال زمين گير و گورى را آوردند، حضرت موسى فرمود: آيا تو ميدانى قبر يوسف عليه السّلام كجاست؟ پير زن گفت: بلى، فرمود: آنجا را به من نشان ده، گفت: اين كار را نميكنم مگر اينكه چند چيز را بدرخواستت از خداوند بمن بدهى: يكى اينكه پايم سالم و روان شود، ديگر اينكه بينائيم را بمن بازگردانى، و نيز جوانيم را بمن باز پس دهى، و نيز مرا در بهشت همراه خود گردانى كه با تو باشم، پس اين خواستههاى پيرزن بر حضرت موسى بزرگ و سنگين نمود، و خداوند عزّ و جلّ باو وحى فرمود كه تو اين همه را از جانب من ميدهى پس دريغ ندار و آنچه ميخواهد به او بده، و حضرت موسى آنچنان كرد و آن پيرزن او را به محلّ قبر يوسف عليه السّلام راهنمائى كرد و آن حضرت جسد يوسف را كه در صندوقى مرمرين بود از كناره رود نيل بيرون كشيد و چون آن را بيرون آورد ماه نيز بر دميد و موسى عليه السّلام تابوت را جهت دفن بسوى شام برد، و بهمين جهت است كه اهل كتاب مردگان خود را بسرزمين شام مىبرند. و او همان يوسف فرزند يعقوب عليهما السّلام است و خداوند عزّ و جلّ در قرآن يوسف ديگرى غير از او ياد نكرده است.