روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۳۲
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ صِفَةِ غُسْلِ الْجَنَابَة
قال الحلبي و حدثني من سمعه يقول :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۳۱ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۳۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۱۶
حلبى گويد: كسى كه خود از آن حضرت شنيده بود براى من نقل كرد كه آن حضرت ميفرمود: هر گاه شخص جنب بعنوان غسل يك بار سر به زير آب فرو برد همان براى او كافى است. و هر كس در روز يا شب چند بار جنب شود يك غسل كردن براى او كافيست، مگر آنكه پس از غسل جنب يا محتلم شود و اگر محتلم شود نزديكى نكند تا اينكه براى آن احتلام غسل كند. و اشكالى ندارد كه جنب همه قرآن را بخواند به جز سورههاى عزائم كه چهار سوره است و به جا آورده سجده در آنها واجب است كه عبارتند از سوره سجده پس از لقمان (كه منظور سوره الم تنزيل است) و حم سجده، و النجم، و سوره اقرأ باسم ربّك. و شخص جنب و يا كسى كه جنب نيست امّا وضو ندارد دست يا ساير اعضاى بدنش را بقرآن نمالد، ولى مسّ كاغذ سفيد آن (نه روى خطوط آيات قرآن) براى او جايز است، يا اينكه ديگرى براى او ورق بزند و او بخواند، و ذكر خداى عزّ و جلّ نمايد. داخل شدن به مسجد براى حائض و جنب جايز نيست مگر بعنوان گذشتن و عبور (يعنى از درى وارد و از در ديگرى خارج شوند) و جنب و حائض ميتوانند چيزى را كه متعلق بآنان است از مسجد بردارند ولى نميتوانند چيزى را در حال عبور در آنجا گذارند زيرا آنچه در آنجاست و متعلّق بايشان است نميتوانند از جاى ديگرى بيرون از مسجد بردارند ولى آن دو ميتوانند آنچه با ايشان است در جاى ديگرى غير از مسجد بگذارند. و اگر زنى خواست غسل جنابت كند و حيض به او دست داد بايد غسل را رها كند تا زمانى كه از حيض پاك شود و وقتى پاك شد براى جنابت و حيض رويهم فقط يك غسل كند (با نيّت هر دو). و براى جنب خضاب كردن اشكالى ندارد، همچنين باكى نيست شخصى كه خضاب كرده با حلال خود نزديكى نمايد، و نيز شخص جنب ميتواند حجامت كند و ذكر خداى تعالى بگويد، و نوره كشد و حيوان حلال گوشتى را سر ببرد، و انگشترى بدست نمايد و در مسجد بخوابد و يا از آن جا بعنوان رهگذرى عبور نمايد. و شخص ميتواند كه اگر اوّل شب جنب شد تا پايان شب بخوابد (قبلا گذشت كه خواب جنب بدون وضو مكروه است)، و كسى كه در سرزمينى يا بيابانى جنب شود و جز آب بسته مثل يخ و برف آبى نيابد و به سطح زمين يا خاك نيز دست نيابد تا تيمم كند، پس بايد با مسح (يعنى ماليدن برف يا يخ) نماز بخواند و ديگر به چنين زمينى كه در آنجا دينش تباه مىشود باز نگردد.