روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۷
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عنه عن ابن فضال عن علي بن عقبه عن عمر بن ابان الكلبي عن عبد الحميد الواسطي عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۸ ش ۳۶ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۱۵
عبد الحميد واسطى گويد: بامام باقر عليه السّلام عرض كردم: خدا كار شما را باصلاح گرايد براستى ما بانتظار ظهور دولت حقه دست از كسب كشيدهايم تا بدان جا كه چيزى نمانده برخى از ما گدائى كند؟ حضرت فرمود: اى عبد الحميد آيا پندارى كسى كه در راه خدا خود را بازداشته خداوند گشايش بكارش ندهد؟ چرا! بخدا قسم كه حتما براى او گشايشى فراهم خواهد كرد، خدا رحمت كند بندهاى را كه امر امامت ما را زنده كند، عرضكردم: خدا كار شما را باصلاح گرايد همانا اين مرجئة (معناى آن در حديث پيش گذشت) ميگويند: بما زيانى نرساند كه بر همين حال و عقيدهاى كه هستيم باشيم هنگامى كه بيايد آنچه شما ميگوئيد (و دولت حقه ظاهر گردد) در آن هنگام ما و شما هم عقيده شويم و يكسان گرديم؟ فرمود: اى عبد الحميد راست گويند هر كه توبه كند (يعنى در آن زمان) خدا توبهاش را بپذيرد و هر كس نفاقى در دل داشته باشد و آن را پنهان كند خداوند جز بينيش را بخاك نمالد و هر كه (اكنون) امر امامت ما را آشكار سازد خدا خونش را بريزد و خداوند در راه اسلام سرش را ببرد چنانچه قصاب سر گوسفندش را ببرد گويد: عرضكردم: پس در آن روز (كه حق ظهور كرد) ما با مردم در اين باره يكسانيم؟ فرمود: نه، شما در آن روز بزرگان و فرمانروايان روى زمين باشيد، در دين ما جز اين روا نباشد (كه شما را بخاطر ايمانى كه داريد بآقائى و سيادت رسانيم) عرضكردم: اگر من پيش از آنكه حضرت قائم عليه السّلام را درك كنم بميرم چه؟ فرمود: هر كه از شماها بگويد: اگر من قائم آل محمد را درك كنم او را يارى كنم مانند كسى است كه با او (در ركابش) شمشير زند، و شهادت با آن حضرت دو شهادت محسوب شود. (شايد مقصود اين باشد كه آرزوى شهادت با آن حضرت مانند شهادت در ركاب آن حضرت است، و شهادت با آن حضرت نيز دو شهادت محسوب است، پس آرزوى شهادت با آن حضرت نيز دو شهادت محسوب شود).
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۱۱۴
از او، از ابن فضال، از على بن عقبه، از عمر بن ابان كلبى روايت كرده است كه عبد الحميد واسطى گفت: به امام باقر عليه السّلام عرض كردم: قربانت ما شيعيان، در انتظار ظهور دولت حقّه هستيم تا جايى كه دست از بازار خود شستيم و بسا كه برخى از ما گدايى كنند. امام در پاسخ فرمود: آرى، بخدا كه پروردگار براى او گشايش دهد، خدا رحمت كند هر بندهاى را كه كار امامت ما را زنده كند. عرض كردم: قربانت مرجئه مىگويند كه اين عقيده براى ما زيانى ندارد تا زمانى كه آنچه شما مىگوييد بيايد [يعنى دولت حقّه ظهور كند] و با شما هم عقيده شويم و برابر گرديم. فرمود: اى عبد الحميد! راست مىگويند، هر كه توبه كند خدا توبه او را بپذيرد و هر كس منافق گردد و در دل ايمانى نداشته باشد خداوند جز بينى خودش را به خاك نمالد و هر كدام امامت را فاش گرداند خدا خونش را بريزد. و خداوند بر اسلامشان سر آنها را مىبرد چنان كه قصّاب گوسفندش را. او مىگويد: عرض كردم: پس در آن هنگام كه امام عليه السّلام ظهور كند و ديگران هم به او بگروند، ما با ديگران برابر خواهيم بود؟ حضرت عليه السّلام فرمود: نه، شما در آن روز سروران و فرماندهان زمين باشيد، در دين ما جز اين روا نباشد. عرض كردم: اگر من پيش از درك امام قائم بميرم؟ حضرت عليه السّلام فرمود: هر كس از شما بگويد اگر قائم آل محمّد عليه السّلام را درك كنيم ياريش مىرسانم، همچون كسى است كه در ركاب ايشان شمشير زده، و هر كه با او به شهادت برسد دو شهادت براى او محسوب گردد.