روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۶۳
از الکتاب
آدرس: الكافي، جلد ۸
علي بن محمد عن صالح بن ابي حماد عن علي بن الحكم عن مالك بن عطيه عن ابي حمزه قال :
الکافی جلد ۸ ش ۳۶۲ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳۶۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۶۶
ابو حمزة گويد: نخستين بارى كه من على بن الحسين عليهما السّلام را شناختم روزى بود كه ديدم مردى از باب الفيل (مسجد كوفه) وارد شد و چهار ركعت نماز خواند، من بدنبال آن مرد رفتم تا به بئر الزكاة كه نزديك خانه صالح بن على بود رسيد در آنجا دو شتر زانو بسته ديدم و غلام سياهى با آنها بود، از آن غلام پرسيدم: اين مرد كيست؟ گفت: على بن الحسين است، پس من بدان حضرت نزديك شده بر او سلام كردم و بدو عرضكردم: چه سبب شد كه باين بلاد بيائى؟ بلادى كه پدر و جدت را در آن كشتند؟ فرمود: بزيارت پدرم آمدم و در اين مسجد هم نماز خواندم و هم اكنون رو بسوى مدينه دارم- درود خدا بر او باد-.