روایت:الکافی جلد ۸ ش ۲۶۸
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن الحسين بن سعيد عن ابن العزرمي رفعه قال قال امير المومنين ع :
الکافی جلد ۸ ش ۲۶۷ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۲۶۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۹
ابن عرزمى در حديث مرفوعى روايت كند كه از امير مؤمنان عليه السّلام پرسيدند: ابرها در كجا است؟ فرمود: بر درختى و روى تلى است در كنار دريا كه در آنجا مأوى كند و چون خداى عز و جل اراده كند كه آن را بجائى روان كند بادى بفرستد تا آن را براند و فرشتگانى بر آن بگمارد تا آن را با شلاقها بزنند و آنها همان برق است (كه شما مىبينيد) و آن ابر بدين ترتيب بالا رود، سپس اين آيه را قرائت فرمود: «آن خدائى كه بادها را فرستد تا ابر را برانگيزد و ما آن را به بلدى مرده برانيم … تا آخر آيه» (سوره فاطر آيه ۹) و نام آن فرشته (كه ابر را براند) رعد است. مترجم گويد: اين حديث را على بن ابراهيم در تفسير خود در ذيل آيه شريفه فوق باين نحو روايت كرده كه گويد: «حدثنى ابى عن العزرمى عن ابيه عن حارث الاعور عن امير المؤمنين عليه السّلام قال قال امير المؤمنين و سئل عن السحاب اين يكون؟ قال: على شجر كثيف على ساحل البحر على شاطئ البحر يأوى اليه، فاذا اراد اللَّه عز و جل ان يرسله ارسل ريحا فأثاره و وكل به ملائكة يضربونه بالمخاريق و هو البرق فيرتفع» و برخى از دانشمندان مسلمان پارسى زبان براى تطبيق دادن اين حديث با علوم روز آن را اين گونه ترجمه كردهاند: از حضرتش عليه السّلام راجع بأبر سؤال كردند كه در كجا است؟ گفت: در جنگل انبوه بر ساحل دريا كه بآن سمت مسكن گزيند (جمع شدن هواى دم دار بر روى دريا و داخل جنگلهاى استوائى و ساحلى) پس هر گاه كه خدا اراده نمايد آن را برساند بادى را ميفرستد، باد ايجاد آشفتگى و برانگيختگى در آن ميكند، و فرشتگانى را ميگمارد (مبدء نيروها و عوامل طبيعت) با ترناهائى بزنند و آن برق است آنگاه ابر اوج ميگيرد (همان طور كه ميدانيم چگونه وزش شديد و مالش باد و غبار و مه ايجاد طوفان و توليد و تخليه الكتريسته مينمايد كه توأم با بالا رفتن ابر و دانه بندى باران است). با توجه بحديث على بن ابراهيم احتمال اينكه جمله: «يكون على شجر على كثيب …» كه در روايت كلينى است، همان «يكون على شجر كثيف …» بوده باشد كه در حديث على بن ابراهيم است و دچار تصحيف و تحريف شده باشد احتمال خيلى دورى نيست، ولى باز كردن راه تأويل و ارتكاب خلاف ظاهر مانند اينكه فرشته را به (مبدء نيروها و عوامل طبيعت) تأويل كردن و امثال اين گونه تأويلاتى كه اخيرا براى تطبيق دادن آيات و روايات با علوم روز كه زائيده مغزهاى محدود بشرى است ميان متجددين ديندار مد شده و مترجم مزبور نيز بدان دست زده است كار خطرناكى است كه بايد متدينين بمذهب حقه شيعه اثنى عشرى از آن بركنار باشند، و هر چه را بفهم و خرد خويش از آيات و روايات درك نكردند علم آن را بخود اهل بيت و ائمه اطهار واگذارند چنانچه خود آنها دستور فرمودهاند و چه بسا روزى برسد كه پيشرفت شگرف علم بشرى پرده از روى آنها بردارد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۲۶۱
ابن عزرمى در حديث مرفوعى روايت مىكند كه از امير المؤمنين عليه السّلام پرسيدند: ابرها در كجا هستند؟ فرمود: بر درختى و روى تلّى در كنار دريا كه در همان جا مأوا مىكنند، و چون خداوند عزّ و جلّ اراده كند كه آن را به جايى روانه سازد بادى بفرستد تا آن را بپراكند و فرشتگانى بگمارد تا آنها را با تازيانهها، بزنند و اين همان برق است، و آن ابر بدين ترتيب بالا مىرود، و سپس اين آيه را تلاوت فرمود: وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَيِّتٍ ... «۱»، و نام اين فرشته كه ابر را مىراند رعد است. __________________________________________________
(۱) «آن خدايى كه بادها را فرستد تا ابر را برانگيزد و ما آن را به بلدى مرده برانيم» (سوره فاطر/ آيه ۹).