روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۷۵
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن محمد بن سنان عن ابن مسكان عن منصور الصيقل و المعلي بن خنيس قالا سمعنا ابا عبد الله ع يقول قال رسول الله ص :
الکافی جلد ۲ ش ۸۷۴ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۸۷۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۶۷
از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود: خدا عز و جل فرمايد: من هر چه كنم، ترديدى ندارم چون ترديد در مرگ بنده مؤمنم، راستى كه من ملاقاتش را دوست دارم و او مرگ را بد دارد و مرگ را از او بگردانم و راستى كه او مرا خواند و منش اجابت كنم و راستى كه از من خواهش كند و به او بدهم و اگر نباشد در دنيا جز يك بنده مؤمن، من به او از همه خلقم بىنياز باشم و براى او از ايمانش وسيله أُنس و آرامشى بسازم كه از آن به هيچ كس نهراسد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۴۴
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: خداى عز و جل فرمايد: در هر كارى كه انجامش تنها بدست من است مردد نشدم، مانند ترددى كه در مرگ بنده مؤمنم دارم، من ديدار او را دوست دارم و او مرگ را نميخواهد، پس مرگ را از او ميگردانم، و مؤمن بدرگاهم دعا ميكند و من اجابتش ميكنم و او از من ميخواهد و من باو عطا ميكنم. و اگر در دنيا جز يك بنده مؤمنم نباشد، باو از همه مخلوقم بىنيازى جويم و از ايمانش براى او همدمى سازم كه بهيچ كس محتاج نباشد كه از ترس باو پناه برد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۰۳
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از محمد بن سنان، از ابنمسكان، از منصور صيقل و معلّى بن خنيس روايت كرده است كه گفت: شنيديم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مىفرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: خداى عز و جل فرمود: در هيچ چيز كه من فاعل و كننده آنم، آن قدر تردّد ندارم، مانند تردّدى كه در قبض روح و مردن بنده مؤمن خود دارم؛ زيرا كه من لقاى او را دوست مىدارم و او مرگ را ناخوش دارد؛ پس مرگ را از او مىگردانم، و به درستى كه او مرا مىخواند و من او را اجابت مىكنم، و از من خواهش مىكند و به او عطا مىكنم، و اگر در دنيا نباشد، مگر يكى از بندگان من كه مؤمن باشد، هر آينه به او از همه خلق خويش بىنيازى جويم، و هر آينه او را از ايمانش انيسى قرار دهم كه به آن خو كند، و وحشت نكند تا به كسى پناه برد». «۱» __________________________________________________
(۱). و مخفى نماند كه تردّد نسبت به خدا روا نيست، و آنچه خداى- تعالى- آن را به خود نسبت داده، محمول است بر يكى از چند وجه كه در نجات السّالكين آن را بيان كردهام. (مترجم)