روایت:الکافی جلد ۲ ش ۷۹۵
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن هشام الكندي قال سمعت ابا عبد الله ع يقول :
الکافی جلد ۲ ش ۷۹۴ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۷۹۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۶۴۷
از هشام كندى، گويد: مىفرمود: مبادا كارى كنيد كه ما را بدان سرزنش مىنمايند، زيرا فرزند بد پدر خود را در كارى كه كرده مورد سرزنش قرار مىدهد، شما براى كسى كه خود را به او بسته و از ديگران به خاطر او گسستهايد آبرو و زينت باشيد و براى او مايه بدنامى و زشتى نباشيد، در ميان عشائر و تيرههاى مخالفان، نماز بخوانيد (يعنى در نماز جماعت آنها شركت كنيد)، بيماران آنها را عيادت كنيد، و سر جنازه مردههاى آنها حاضر شويد، و مبادا آنها به كار خيرى بر شما سبقت جويند، شما به كار خير از آنها سزاوارتر هستيد، به خدا كه خداوند به چيزى مانند خبء (يعنى نهانى و زير پرده بودن) عبادت نشده است، گفتم: خبء چيست؟ فرمود: تقيّه است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۱۱
هشام كندى گويد: شنيدم امام صادق عليه السّلام ميفرمود؛ مبادا كارى كنيد كه ما را بدان سرزنش كنند، همانا فرزند بد، پدرش را بكردار او سرزنش كنند، براى كسى كه باو دل دادهايد (امام خود) زينت باشيد و عيب و ننگ مباشيد، در ميان عشاير آنها نماز بخوانيد (بنماز جماعت عامه حاضر شويد) و از بيمارانشان عيادت كنيد و بر جنازه آنها حاضر شويد، مبادا آنها در هيچ خيرى از شما پيشى گيرند كه شما نسبت بخير از آنها سزاوارترند، بخدا سوگند كه خدا بچيزى كه محبوبتر باشد نزد او از خبء عبادت نشده، عرضكردم خبء چيست؟ فرمود: تقيه.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۵۴۷
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از على بن حكم، از هشام كندى روايت كرده است كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مىفرمود: «بپرهيزيد از آنكه كارى بكنيد كه ما به آن سرزنش شويم؛ زيرا كه فرزند بد، پدرش به كردار او سرزنش مىشود. و از براى كسى كه به سوى او منقطع شدهايد و از همه كس بريده و به او پيوستهايد زينت باشيد و بر او عيب مباشيد. و در قبيلههاى ايشان يا خودتان- بنابر اختلاف نسخ كافى- صله و پيوند نماييد و بيماران ايشان را عيادت كنيد و در جنازههاى ايشان حاضر شويد. و بايد كه شما را پيشى نگيرند به سوى چيزى از خوبى؛ زيرا كه شما به خوبى از ايشان سزاوارتريد. و به خدا سوگند كه خدا پرستيده نشد به چيزى كه در نزد او از خَباء دوستتر باشد». عرض كردم كه: خَباء چيست؟ فرمود: «تقيّه». «۳» __________________________________________________
(۳). و خَبْاءِ- به فتح خاء و سكون باء- به معنى پنهان و پنهان كردن است. (مترجم)