روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۲۱
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن شاذان بن الخليل قال و كتبت من كتابه باسناد له يرفعه الي عيسي بن عبد الله قال :
الکافی جلد ۲ ش ۲۲۰ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۲۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۲۵۵
عيسى بن عبد الله به امام صادق (ع) عرض كرد: قربانت، عبادت چيست؟ فرمود: خوش نيّتى در طاعت از راههائى كه خدا از آنها اطاعت شود، هلا اى عيسى، تو مؤمن نباشى تا ناسخ را از منسوخ بشناسى. گويد: گفتم: معرفت ناسخ و منسوخ چيست؟ گويد: فرمود: تو نيستى كه با امامى دل به اطاعت او دادى و نيّت خوب دارى و آن امام در مىگذرد و امام ديگر مىآيد و دل مىدهى و نيّت خوب دارى كه از او اطاعت كنى. گويد: گفتم: چرا؟ فرمود: اين است معرفت ناسخ و منسوخ.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۳۱
عيسى بن عبد اللَّه بامام صادق عليه السّلام عرضكرد: قربانت، عبادت چيست؟ فرمود: نيت خوب داشتن بعبادت از راهى كه خدا از آن راه اطاعت شود، همانا اى عيسى! مؤمن نباشى تا آنكه ناسخ را از منسوخ تشخيص دهى (تا بناسخ عمل كنى و منسوخ را كنار گذارى). عرضكردم: قربانت تشخيص دادن ناسخ از منسوخ چيست؟ فرمود: مگر نه اينست كه با امامى هستى و با حس نيت باطاعتش تصميم ميگيرى، سپس آن امام در ميگذرد و امام ديگر مىآيد و تو با حسن نيت باطاعت او تصميم ميگيرى؟ عرضكردم: چرا، فرمود: همين تشخيص ناسخ از منسوخست.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۲۲۹
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از شاذان بن خليل روايت كرده است كه احمد گفت: از كتاب شاذان نوشتم به اسنادى از براى او كه آن را مرفوع مىساخت به سوى عيسى بن عبداللَّه و گفت كه: عيسى بن عبداللَّه به امام جعفر صادق عليه السلام عرض كرد كه: فداى تو گردم! عبادت چيست؟ فرمود: «نيّتِ خوب به طاعت، از آن راهها كه خدا از آنها اطاعت مىشود. اى عيسى! بدان و آگاه باش! كه تو مؤمن نمىباشى، تا ناسخ را از منسوخ بشناسى». عيسى مىگويد: عرض كردم كه: فداى تو گردم! معرفت ناسخ از منسوخ چه چيز است؟ مىگويد كه: حضرت فرمود: «آيا چنان نيستى كه با امام، نفسِ خويش را توطين نموده، دل بر حسننيّت در طاعت او گذاشته باشى، پس آن امام از دنيا در مىگذرد و امامى ديگر مىآيد؛ پس تو نفسِ خويش را توطين مىكنى، و دل مىگذارى بر حسن نيّت در طاعتِ امامِ بعد». عيسى مىگويد: عرض كردم: آرى. فرمود كه: «مراد از معرفت ناسخ از منسوخ اين است».