روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۸
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
علي عن ابيه عن ابن محبوب عن هشام بن سالم عن ابي حمزه قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۷ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۳۵۱
از ابى حمزه، گويد: من اين دعا را از امام باقر (ع) گرفتم و امام باقر آن را جامع مىناميد: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم، گواهى مىدهم كه نيست شايسته پرستشى جز خدا يگانه است، شريك ندارد و گواهم كه محمد بنده و رسول او است، ايمان دارم به خدا و به همه رسولانش و به هر چه آورده براى هر رسولى و به اينكه وعده خدا حق است و ملاقاتش حق است، خدا راست گفته و رسولانش رسانيدهاند و الحمد للَّه ربّ العالمين و منزّه است خدا هر آن زمانى كه چيزى تسبيح گويد خدا را و چنانچه خدا دوست دارد كه تنزيه شود، سپاس از آن خدا است هر آن گاهى كه چيزى خدا را سپاس گويد و چنانچه خدا خواهد سپاس شود و خدا يگانه است به هر آنچه خدا را يگانه شناسد و خدا خواهد يگانه باشد، و خدا بزرگتر است به هر آنچه هر چه او را بزرگتر داند و چنانچه خدا خودش خواهد كه بزرگتر شمرده شود. بار خدايا! راستى من از تو خواهم آغازى خير و پايانهاى خير و شايانهايش و فوائدش و بركاتش و آنچه به دانش من رسد و آنچه حافظه من از شماره آن كوته است، بار خدايا! پيش من اسباب شناسائيش را منظّم ساز و درهاى آن را بر من بگشا و مرا در بركات رحمت خود فروگير و به من منّت نه به معصوم بودن از بيرون شدن از دينت، و دلم را از شكّ پاك كن و دلم را به دنيا و معيشت نقدش از آينده ثواب آخرتم باز مدار و مشغولدار دلم را به حفظ آنچه ندانستن آن را از من نپذيرى و زبانم را رام هر خيرى كن و آن را در مفاصلم به راه ميانداز و كردارم را خالص براى خود كن. بار خدايا! من به تو پناه برم از شرّ و هر نوع هرزگى و زشتى برون و درون، و از هر غفلت و از چه شيطان رجيم از من خواهد و يا سلطان عنيد طلبد از آنچه در فراخور علم تو است و تو توانائى كه از منش بازگردانى. بار خدايا! به تو پناهم از شبگردان جنّ و انس و از چرخندههاى آنان و از مهلكهها نيرنگهايشان و از محل اجتماعات فاسقان جن و انس (باشگاه نابكاران جن و انس) و از اينكه از دينم بلغزم و آخرتم بر من تباه شود و از اينكه آنان زيانى به معاشم رسانند يا بلائى از طرفشان به من رخ دهد كه توانائى آن را ندارم و بر تحمّلش شكيبا نباشم. بار معبودا! مرا به رنج بردن از آن گرفتار مكن تا كه مرا مانع از ياد تو گردد و از عبادتت باز دارد، توئى مانع و دافع و حافظ از همه اينها، از تو خواهم بار خدايا فراوانى معيشتم را تا مرا زندهدارى يك معاشى كه به وسيله آن براى فرمانبردنت نيرومند شوم و به رضوانت برسم و فرداى قيامت به وسيله آن به بهشت كه خانه زندگى است بروم، به من يك روزى مده كه سركشم كند و به فقرى گرفتارم مكن كه در تنگناى بدبختى افتم، به من بهره و افر آخرت بده و معاش وسيع گوارا و خوشگوار در دنيايم و دنيا را زندانم مكن و جدائى از آن را اندوه من مساز و از فتنهاش مرا در پناه گير و كردارم را در آن مقبول نما و كوششم را قابل تقدير. بار خدايا! هر كه به من سوء قصد كند، بدو همان را قصد كن و هر كه به من كيد ورزد، كيدش ورز و از من بازدار، همّ هر كه را كه همّ خود را به دلم مياندازد و مكر كن با هر كه به من مكر مىكند زيرا تو بهترين مكركنندههائى و از توجه به من در آور چشم كفار و ستمكاران و سركشان و حسودان را، بار خدايا! از طرف خودت به من آرامش بخش و به من بپوشان زره دژين خودت را و نگهدار مرا به پرده حفاظت خود و جامه عافيت را در برم كن و مرا راست گفتار و درست كردار دار و در فرزندانم و خاندانم و مالم بركت ده. بار خدايا! هر آنچه پيش انداختم و پس انداختم و آنچه را غفلت كردم و به عمد خطا كردم و آنچه را سستى كردم و آنچه را عيانى كردم و آنچه را نهانى كردم برايم بيامرز، يا ارحم الراحمين.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۸۲
ابو حمزه گويد: من اين دعا را از امام باقر عليه السلام گرفتم و آن حضرت آن را دعاى جامع ميناميد (و آن اينست:) « بسم اللَّه الرحمن الرحيم أشهد ان لا اله الا اللَّه وحده لا شريك له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله، آمنت باللَّه و بجميع رسله و بجميع ما انزل به على جميع الرسل و ان وعد اللَّه حق و لقاءه حق، و صدق اللَّه و بلغ المرسلون و الحمد للَّه رب العالمين و سبحان اللَّه كلما سبح اللَّه شىء و كما يحب اللَّه ان يسبح و الحمد للَّه كلما حمد اللَّه شىء و كما يحب اللَّه أن يحمد، و لا اله الا اللَّه كلما هلل اللَّه شىء و كما يحب اللَّه ان يهلل و اللَّه اكبر كلما كبر اللَّه شىء و كما يحب اللَّه ان يكبر (و دنباله دعا ترجمهاش چنين است). بار خدايا از تو خواهم كليدهاى خير و پايانهاى آن و كاملهايش و فوائدش و بركاتش و آنچه پايه دانش من بدان رسد و آنچه حافظهام از شمارهاش كوتاه است، بار خدايا اسباب شناسائيش را براى من روشن ساز، و درهاى آن را بر وى من بگشا، و در بركات رحمتت مرا فرو بر، و بخود دارى از دور شدن از دينت بر من منت گذار، و دل مرا از شك پاك كن، و آن را باين دنيا و زندگى زودگذرم از ثواب آينده آخرتم سرگرم مكن، و دل مرا بدر ياد داشتن آنچه نادانيش را نپذيرى سرگرم كن، و براى هر خيرى زبان مرا رام كن و دلم را از رياء و خودنمائى پاك ساز، و آن را در مفاصل من وارد نكن، و كردارم را براى خود خالص گردان. بار خدايا بتو پناه برم از شر و از همه انواع زشتيها پيدا و نهانش و بىخبريهايش، و از هر چه شيطان رجيم بدان آهنگم كرده و از من خواهد، و آنچه سلطان معاند از من طلبد، از آنچه دانش تو بدان رسد و تو بر دور كردن آن از من قادر و توانائى. بار خدايا بتو پناه برم از شبگردان جن و انس، و گروههاى چرخنده آنان و گرفتاريها و نيرنگهاى آنان و مراكز اجتماع فاسقان جن و انس، و از اينكه از دين خود بلغزم و در نتيجه آخرتم تباه گردد، و از زيان رساندن آنها در آنچه بدان زندگى كنم، يا بلائى از ايشان بمن رسد كه بدان توانائى ندارم و شكيبائى بر تحمل آن نتوانم، پس اى معبود من مرا برنج بردنهاى آن دچار مكن زيرا كه آن مرا از ياد تو باز دارد و از پرستش تو سرگرم كند؛ توئى نگهدار و باز دارنده و دافع و حافظ از همه اينها. بار خدايا از تو خواهم رفاه در معيشتم را تا بدان جا كه زندهام دارى، معاشى كه بدان وسيله توانائى بر پيرويت داشته باشم و بخشنوديت (يا رضوانت) برسم، و بخانه زندگى (كه بهشت است) فرداى قيامت برسم، و روزى مكن برايم آن روزى را كه سركشم كند، و بفقرى گرفتارم مكن كه براى تنگى آن به بدبختى افتم، و بهره وافرى در آخرت بمن عطا فرما، و معاش وسيع گوارا و خشگوارى در دنيا بمن عنايت كن، و دنيا را بر من زندان مكن و جدائيش را اندوه من مساز، از فتنههاى آن مرا در پناه خود گير، و كردههايم را در آن بپذير و كوششم را در آن قابل تقدير ساز. بار خدايا هر كه آهنگ بدى در باره من دارد تو در بارهاش مانند همان آهنگ را بكن، و هر كه بمن كيدى ورزد تو باو كيدى ورز، و اندوه هر آن كس كه اندوهش را بدل من اندازد از من باز دار و هر كه با من مكر كند با او مكر كن كه تو بهترين مكركنندگانى، و از توجه بمن چشم كفار و ستمكاران و سركشان و حسودان را درآور، بار خدايا آرامش دلى از جانب خودت بر من فرو فرست، و و زره محافظتكننده خود را بر من بپوشان، و به پرده نگهدارندهات مرا بپوشان و جامه عافيت را در برم كن، و راست گفتار و درست كردارم، و در فرزندان و خاندان و مالم بركت ده، بار خدايا آنچه از من گذشته و آنچه پس انداختهام و آنچه غفلت كردم و آنچه تعهد كردم و آنچه در آن سستى كردم و آنچه آشكار كردم و آنچه در نهان كردم (همه را) بيامرز يا أرحم الراحمين».
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۷۳
على، از پدرش، از ابن محبوب، از هشام بن سالم، از ابو حمزه روايت كرده است كه گفت: اين دعا را از حضرت ابو جعفر، محمد بن على باقر عليهما السلام، فرا گرفتم. و ابوحمزه گفت كه: حضرت باقر عليه السلام، اين دعا را جامع مىناميد، و دعا اين است كه: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ ... فَاغْفِرْهُ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ به نام خداى بخشاينده مهربان. گواهى مىدهم كه نيست خدايى، مگر خداى تنها كه نيست شريكى از برايش، و گواهى مىدهم كه محمد، بنده او و فرستاده او است. ايمان آوردم به خدا و به همه فرستادگانش، وبه همه آنچه فرود آورده است آن را بر همه فرستادگان، و آنكه وعده خدا راست است، و ديدار او درست، و راست گفت خدا، و رسانيدند فرستادگان، و ستايش مر خدايى را است كه پروردگار جهانيان است، و تنزيه مىكنم خدا را، در هر زمان كه تنزيه كند خدا را چيزى، و چنان كه دوست مىدارد خدا را كه تنزيه شود، و ستايش مر خدايى را است، در هر زمان كه بستايد خدا را چيزى، و چنان كه دوست مىدارد كه ستوده شود، و نيست خدايى، مگر خدا، در هر زمان كه تهليل كند خدا را چيزى، و چنان كه دوست مىدارد خدا [كه] تهليل شود، و خدا بزرگتر است، در هر زمان كه تكبير كند خدا را چيزى، و چنان كه دوست مىدارد خدا كه تكبير شود. خداوندا! به درستى كه من سؤال مىكنم تو را كليدهاى خوبى، و آخرهاى آن و تمامهاى آن و فائده آن و بركتهاى آن، و آنچه رسيده است به دانش آن دانش من، و آنچه نارسا است از ضبط آن نگاه دارى من. خداوندا! آشكار كن از براى من اسباب شناخت آن، و بگشا از برايم درهاى آن را، و بپوشان مرا به بركتهاى رحمت خود، و منّتگذار بر من به نگاه داشتن از دور كردن از دين خود، و پاك گردان دل مرا از شك، و مشغول مكن مرا به دنياى من و شتابان زندگى من، از آجل و آينده ثواب آخرت من، و مشغول ساز دل مرا به حفظ آنچه نمىپذيرى از من نادانى آن را، و رام گردان از براى من خوبى زبان مرا، و پاك گردان دل مرا از نمايش، و روان مساز آن را در پيوندهاى اندام من، و بگردان كار مرا خالص از براى خدا. خداوندا! به درستى كه من پناه مىبرم به تو از بدى و نوعهاى زشتىها، همه آنها، آشكار آنها و نهان آنها، و غفلتهاى آنها، و همه آنچه اراده مىكند مرا به آن ديو سركش راندهشده، و آنچه اراده مىكند مرا به آن پادشاه ستيزهكار، از آنچه احاطه كردهاى به دانش آن، و تويى توانا برگردانيدن آن از من. خداوندا! به درستى كه من پناه مىبرم به تو از شب درآيندگان، پرى و آدميان، و بزرگان باد و گردبادهاى ايشان، و سختىهاى ايشان و كيدهاى ايشان، و حضورگاههاى فاسقان، از پرى و آدميان، و از آنكه لغزانيده شوم از دين خود، پس تباه شود بر من آخرتم، و از آنكه باشد آن از ايشان زيانى بر من در اسباب زندگانيم، يا پيش آيد زحمتى كه برسد به من از ايشان، كه نيست توانايى از برايم به آن، و نه شكيبايى از برايم بر برداشتن آن. پس البتّه ميازما مرا، اى خداى من! به رنج كشيدن آن. پس باز دارد مرا آن از ياد تو، و رو گردان كند مرا از پرستش تو. تويى نگاهدارنده منعكننده، بازدارنده نگهدارنده از آن، همه آن. سؤال مىكنم تو را آسودگى در زندگانيم، مادام كه باقى گذارى مرا زندگانى كه توانا شوم به آن بر طاعت تو، و برسم به آن به خشنودى تو، و بگردم به آن به سوى خانه زندگى در فردا، و روزى بده مرا روزىاى كه طاغى گرداند مرا، و البته ميازما مرا به درويشى [كه] بدبخت شوم به آن، تنگگيرنده (يا تنگ گرفته شده) بر من. عطا كن به من بهرهاى تمام در آخرتم، و زندگانى سازگار خوشگوار در دنياى من، و مگردان دنيا را بر من زندان، و مگردان جدايى آن را بر من اندوه. پناه ده مرا از آزمايش آن، و بگردان كار مرا در آن پذيرفته و كوشش مرا در آن مزد داده شده «۱». خداوندا! و هر كه اراده كند مرا به بدى، پس اراده كن او را به مانند آن، و هر كه كِيد كند با من در آن، پس كيد كن با او، و بگردان از من، اندوه كسى كه داخل كرده بر من اندوه خود را، و مكر كن با كسى كه مكر كرده با من. پس به درستى كه تو بهترين مكركنندگانى، و بر كَن از من چشمهاى كافران ستمكاران، و طاغيان حسد برندگان. خداوندا! و فرو فرست بر من از جانب خود، آرام را، و در پوشان به من، زره خود را كه استوار است، و حفظ كن مرا به پرده خود كه نگاه دارنده است، و بپوشان بر من عافيت خود را كه سودمند است، و راست گردان گفتار من و كردار مرا، و بركت ده از برايم در فرزندانم و كسانم و مالم. خداوندا! آنچه پيش افكندم، و آنچه پسانداختم، و آنچه ترك كردم، و آنچه به عمد به جا آوردم، و آنچه سستى ورزيدم، و آنچه آشكار ساختم، و آنچه پنهان نمودم، پس بيامرز مرا، اى مهربانتر از همه مهربانان!» ( ۱). در متن عربى« مشكورا» به معناى« سپاس نهاده شده» آمده است، و گويى مترجم شكر خدا را از بنده به معناى اجر و مزد دادن به او مىداند.