روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۰۹۰
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابن محبوب عن داود الرقي قال سمعت ابا عبد الله ع يقول :
الکافی جلد ۲ ش ۱۰۸۹ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۰۹۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۲۰۹
از داود رقّى، گويد: شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود: از خدا بپرهيزيد و بهمديگر حسد نبريد، راستى عيسى بن مريم را شريعت بر پايه گردش در جهان بود، در يكى از گردشهاى خود بيرون شد و مرد كوتاه قدى از يارانش به همراهش بود و بسيار ملازم خدمت آن حضرت بود، و چون عيسى به دريا رسيد از روى يقين درست، نام خدا برد و روى آب به راه افتاد، و چون آن مرد كوتاه به عيسى نگاه كرد كه به روى آب راه رفت، او هم با يقين كامل نام خدا برد و بر روى آب به راه افتاد تا به عيسى (ع) رسيد و خود بينى، او را فرا گرفت و با خود گفت: اين عيسى روح اللَّه است كه به روى آب راه مىرود و من هم به روى آب راه مىروم، او را بر من چه برترى است؟ فرمود: به محض اين انديشه به زير آب رفت و عيسى را بفريادِ خود طلبيد و آن حضرت او را از زير آب بيرون آورد. سپس به او فرمود: اى قدّ كوتوله! چه گفتى كه زير آب رفتى؟ در پاسخ گفت كه: گفتم اين روح اللَّه است كه روى آب راه مىرود و من هم روى آب راه مىروم و عجب مرا گرفت، عيسى (ع) به او گفت: خود را به جايى واداشتى جز آنجا كه خدايت واداشته در آن، و خدا بر اين گفته تو از تو بدش آمد، از آنچه گفتى به درگاه خدا عز و جل توبه كن. فرمود: آن مرد توبه كرد و به مقامى كه خدا به او داده بازگشت، از خدا بپرهيزيد و به يك ديگر حسد نبريد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۴۱۶
داود رقى گويد: شنيدم امام صادق عليه السّلام ميفرمود: از خدا پروا كنيد و بر يك ديگر حسد مبريد. همانا از جمله مقررات دينى عيسى بن مريم گردش در شهرها بود، در يكى از گردشها مردى كوتاه قد كه غالبا ملازم عيسى عليه السّلام و از اصحاب آن حضرت بود همراهش شد، چون عيسى بدريا رسيد، با يقين درست فرمود: بسم اللَّه و بر روى آب راه رفت، چون مرد كوتاه قد عيسى عليه السّلام را ديد كه بر روى آب ميگذرد او هم با يقين درست گفت بسم اللَّه و بر روى آب براه افتاد تا بعيسى عليه السّلام رسيد، آنگاه خود بينى او را گرفت و با خود گفت: اين عيسى روح اللَّه است كه بر روى آب ميرود و من هم روى آب ميروم پس او را بر من چه فضيلتى باشد؟ آنگاه در آب فرو رفت و از عيسى فريادرسى خواست، عيسى دستش را گرفت و از آب بيرون آورد و باو گفت: اى كوتاه قد؛ چه گفتى؟ (كه در آب فرو رفتى) گفت: من گفتم: اين روح اللَّه است كه روى آب راه ميرود و من هم روى آب راه ميروم و مرا خود بينى فرا گرفت، عيسى باو فرمود: خود را در جايى گذاشتى كه خدايت در آنجا نگذاشته، پس خدا بسبب اين گفتار ترا مبغوض داشت، از آنچه گفتى بسوى خداى عز و جل توبه كن. امام عليه السّلام فرمود: آن مرد توبه كرد و برتبهاى كه خدا برايش قرار داده بود برگشت، پس از خدا پروا كنيد و بر يك ديگر حسد نبريد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۷۲۷
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد بن خالد، از ابن محبوب، از داود رقّى كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مىفرمود: «از خدا بپرهيزيد و بر يكديگر حسد مبريد. به درستى كه از جمله شريعتهاى عيسى بن مريم عليهما السلام، گشتن در شهرها بود. پس در بعضى از گشت خويش بيرون رفت و مرد كوتاهى از اصحاب آن حضرت با وى همراه بود، و در بيشتر اوقات ملازم حضرت عيسى عليه السلام بود؛ پس چون حضرت عيسى عليه السلام به كنار دريا رسيد، با صحّت يقينى كه داشت، بسم اللَّه گفت و بر روى آب رفت. آن مرد كوتاه در هنگامى كه به سوى عيسى عليه السلام نظر كرد و ديد كه از دريا گذشت، با صحّت يقينى از خود، بسم اللَّه گفت و بر روى آب رفت و به عيسى عليه السلام رسيد؛ پس عجب در دلش داخل شد و بر خود نازيد و گفت كه: اينك، عيسى روح اللَّه است كه بر روى آب مىرود، و من نيز بر روى آب مىروم، پس افزونى او بر من چيست؟» حضرت صادق عليه السلام فرمود: «پس آن مرد در آب فرو رفت، و به عيسى استغاثه كرد و عيسى او را گرفت و از آب بيرون آورد. بعد از آن، به او فرمود كه: اى كوتاه! با خود چه گفتى؟ عرض كرد كه: گفتم: اينك، عيسى روح اللَّه است كه بر روى آب مىرود، و من نيز مىروم، و از اين، عجبى در دل من داخل شد. حضرت عيسى به او فرمود كه: هر آينه خود را گذاشتى در غير موضعى كه خدا تو را در آن گذاشته، و بلندپروازى كردى؛ پس خدا تو را غضب كرد بر آنچه با خود گفتى، و الحال به سوى خداى عز و جل توبه كن از آنچه گفتى». حضرت فرمود: «پس آن مرد توبه كرد و برگشت به آن مرتبهاى كه خدا او را در آن قرار داد فرموده بود؛ پس از خدا بپرهيزيد و البتّه بر يكديگر حسد مبريد».