روایت:الکافی جلد ۱ ش ۸۹۵

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

علي بن محمد عن سهل بن زياد و محمد بن يحيي و غيره عن احمد بن محمد و علي بن ابراهيم عن ابيه جميعا عن ابن محبوب عن هشام بن سالم عن ابي حمزه عن ابي اسحاق السبيعي عن بعض اصحاب امير المومنين ع ممن يوثق به :

أَنَ‏ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ع‏ تَكَلَّمَ بِهَذَا اَلْكَلاَمِ وَ حُفِظَ عَنْهُ‏ وَ خَطَبَ بِهِ عَلَى‏ مِنْبَرِ اَلْكُوفَةِ اَللَّهُمَّ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لَكَ مِنْ حُجَجٍ فِي أَرْضِكَ حُجَّةٍ بَعْدَ حُجَّةٍ عَلَى خَلْقِكَ يَهْدُونَهُمْ إِلَى دِينِكَ‏ وَ يُعَلِّمُونَهُمْ عِلْمَكَ كَيْلاَ يَتَفَرَّقَ أَتْبَاعُ أَوْلِيَائِكَ ظَاهِرٍ غَيْرِ مُطَاعٍ أَوْ مُكْتَتَمٍ يُتَرَقَّبُ إِنْ غَابَ‏ عَنِ اَلنَّاسِ شَخْصُهُمْ‏ فِي حَالِ هُدْنَتِهِمْ فَلَمْ يَغِبْ عَنْهُمْ قَدِيمُ مَبْثُوثِ عِلْمِهِمْ وَ آدَابُهُمْ فِي قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِينَ مُثْبَتَةٌ فَهُمْ بِهَا عَامِلُونَ‏ وَ يَقُولُ ع فِي هَذِهِ اَلْخُطْبَةِ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ فِيمَنْ هَذَا وَ لِهَذَا يَأْرِزُ اَلْعِلْمُ إِذَا لَمْ يُوجَدْ لَهُ حَمَلَةٌ يَحْفَظُونَهُ وَ يَرْوُونَهُ كَمَا سَمِعُوهُ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ وَ يَصْدُقُونَ عَلَيْهِمْ فِيهِ اَللَّهُمَّ فَإِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّ اَلْعِلْمَ لاَ يَأْرِزُ كُلُّهُ‏ وَ لاَ يَنْقَطِعُ مَوَادُّهُ وَ إِنَّكَ لاَ تُخْلِي أَرْضَكَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ ظَاهِرٍ لَيْسَ بِالْمُطَاعِ أَوْ خَائِفٍ مَغْمُورٍ كَيْلاَ تَبْطُلَ حُجَّتُكَ وَ لاَ يَضِلَّ أَوْلِيَاؤُكَ بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَهُمْ بَلْ أَيْنَ هُمْ وَ كَمْ هُمْ أُولَئِكَ اَلْأَقَلُّونَ عَدَداً اَلْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اَللَّهِ قَدْراً


الکافی جلد ۱ ش ۸۹۴ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۸۹۶
روایت شده از : امام على عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام على (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابٌ فِي الْغَيْبَة
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۵۷۱

يكى از اصحاب موثّق امير المؤمنين (ع) گويد: آن حضرت اين سخن را گفت و از او حفظ كردند، بر سر منبر كوفه در خطبه خود ايراد كرد:بار خدايا به راستى مطلب اين است كه به ناچار حجت‏هائى در زمين تو بايد كه يكى پس از ديگرى بر خلق تو گماشته باشند تا آنان را به دينت رهبرى كنند و از دانشت به آنها بياموزند، تا پيروان اولياء تو پراكنده و نابود نگردند، و حجت تو بسا ظاهر است و بر سر كار نيست يا غائب است و انتظار ظهورش كشند، اگر شخص آنها در حال هدنه و خانه‏نشينى از نظر مردم نهان گردد، دانش‏ ديرين و منتشر آنها هميشه در دسترس مردم باشد، آدابشان در دل مؤمنان ثابت باشد و آنان بدان عمل كنند. و در ضمن همين خطبه در جاى ديگر مى‏فرمايد: در باره چه كسى است اين؟ از اين جهت علم بر چيده شود كه كسى آن را حفظ نكند و روايت ننمايد چنانچه از دانشمندان شنيده و مردم تصديق آن نكنند. بار خدايا ولى من مى‏دانم كه همه علم بر چيده نشود و مايه بر نگردد و مى‏دانم كه تو زمين را از حجت خود بر خلقت خالى نگذارى گو اين كه ظاهر باشد و اطاعت نشود يا ترسان باشد و پنهان تا حجت تو باطل نگردد و دوستانت گمراه نشوند بعد از اين كه آنها را هدايت كردى، ولى كجايند آنها و چه اندازه‏اند؟ آنان در شماره كمترند و در قدر و مقام نزد خدا بزرگوارترند.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۱۳۸

يكى از اصحاب امير المؤمنين عليه السلام كه مورد اطمينانست گويد: اين سخن را امير المؤمنين عليه السلام روى منبر مسجد كوفه فرموده و از او بياد مانده است: بار خدايا! همانا ناچار حجتهائى از جانب تو روى زمينت لازمست، كه يكى پس از ديگرى براى (راهنمائى) خلقت بيايند و ايشان را بدينت رهبرى كنند و علم ترا بآنها بياموزند، تا پيروان اولياء تو پراكنده نشوند. آن حجت يا ظاهر است و فرمانروائى نميكند [فرمانش نميبرند] و يا پنهانست و انتظارش را ميكشند، اگر در حال صلح (متاركه جنگ ميان مسلمين و كفار) پيكر و شخص آن حجج از مردم نهان باشد، دانش ديرين و ثابت [منتشر] ايشان از مردم نهان نيست، و آدابشان در دلهاى مؤمنين پا برجاست و طبق آن عمل كنند. و در جاى ديگر از همين خطبه ميفرمايد: ولى اين (عمل بآداب ايشان) در چه كسانست (يعنى چقدر عده آنها كمست) از اين جهت است كه بساط علم برچيده شود، زمانى كه دانشمندانى كه دانش را نگهدارى ميكنند و آن را چنان كه از علماء شنيده، روايت مينمايند و ايشان را در آن باره تصديق ميكنند يافت نشوند. بار خدايا من ميدانم كه بساط علم برچيده نميشود و مايه‏هايش از ميان نميرود و تو زمينت را از حجتى براى خلقت خالى نميگذارى، چه آشكار و غير مطاع يا ترسان و پنهان باشد، تا حجت تو باطل نشود و دوستانت بعد از آنكه هدايتشان كردى گمراه نگردند، ولى كجايند ايشان و چقدرند ايشان؟، آنها كمترين شماره و بالاترين مقام را نزد خدا دارند. (بحديث ۸۸۱ رجوع شود).

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۱۷۷

على بن محمد، از سهل بن زياد و محمد بن يحيى و غير او، از احمد بن محمد و على بن ابراهيم، از پدرش، همه از ابن محبوب، از هشام بن سالم، از ابوحمزه، از ابواسحاق سبيعى، از بعضى از اصحاب امير المؤمنين عليه السلام، از آنها كه وثوق و اعتماد بر آنها بود، روايت كرده‏اند كه: امير المؤمنين عليه السلام به اين كلام تكلّم فرمود و مردم آن را از آن حضرت حفظ كردند و به آن، خطبه خواند بر منبر مسجد كوفه كه: «خداوندا، به درستى كه تو را چاره‏اى نيست از حجّت‏ها در زمينت كه هر حجّتى بعد از حجّت ديگر حجّت است بر خلق تو، كه ايشان را هدايت مى‏كنند به سوى دين تو، و علم تو را به ايشان تعليم مى‏دهند، تا آن‏كه پيروان دوستان تو پراكنده نشوند. و آن حجّت، يا ظاهر است و او را اطاعت نمى‏كنند، يا پنهان است كه انتظار او را مى‏كشند. اگر تن ايشان از مردمان پنهان شود در حال صلح و متاركه دشمنان، علم قديمى ايشان كه منتشر شده از ايشان، پنهان نمى‏شود. و آداب ايشان در دل‏هاى مؤمنان ثابت شده، پس ايشان به آن آداب عمل كنندگانند». و آن حضرت در همين خطبه، در جاى ديگر مى‏فرمايد: «پس از اين راه و براى اين (يعنى: رفتن مردم به سوى مثل اين، و سخن باطل گفتن ايشان)، علم پاره از آن، به پاره‏اى ضَمّ مى‏شود و در نزد اهل آن، جمع مى‏گردد و بروز نمى‏كند؛ هر گاه از براى آن يافت نشوند حاملانى كه آن را حفظ و روايت كنند، چنانچه آن را از علما شنيده‏اند، و بر ايشان در باب آن، راست گويند، و بر ايشان افترا نبندند. بار خدايا، به درستى كه من مى‏دانم كه همه علم به هم گرفته نمى‏شود (كه هيچ بروز نكند) و مادّه‏اى آن منقطع نمى‏گردد، و تو زمين خود را خالى نمى‏كنى از حجّت خويش بر خلائق كه، يا ظاهر است و مردم او را اطاعت نمى‏كنند، يا ترسان و پنهان است (چون شمشير كه در غلاف باشد)، تا آن‏كه حجّت تو باطل نشود. و دوستان خود را گمراه نمى‏گردانى بعد از آن‏كه ايشان را هدايت كرده باشى، بلكه ايشان در كجايند؟ و چه قدراند؟ و اين گروهند كه شماره ايشان كم‏تر و قدر ايشان در نزد خدا عظيم‏تر است».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)