روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۰۵
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
علي بن محمد و محمد بن الحسن عن سهل بن زياد عن القاسم بن الربيع عن عبيد بن عبد الله بن ابي هاشم الصيرفي عن عمرو بن مصعب عن سلمه بن محرز قال سمعت ابا جعفر ع يقول :
الکافی جلد ۱ ش ۶۰۴ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۶۰۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۲۰۷
سلمة بن محرز گويد: شنيدم امام باقر (ع) مىفرمود: از جمله علومى كه به ما داده شده است تفسير قرآن و احكام آن است و علم تغيير زمان و حوادث آن، هر گاه خدا خير مردمى را خواهد آنها را شنوا سازد، كسى كه گوش شنوا ندارد، از سخنى كه به گوش او رسد رو گردان است مثل اينكه نشنيده، سپس اندكى از سخن باز ايستاد و پس از آن فرمود: اگر دلهاى وسيعى پيدا مى كرديم كه تاب تحمل حقائق داشت و اگر مردم نكته فهم و راز دارى كه مذاكره با آنها وسيله آسايش خاطر بود در دست داشتيم مى گفتيم و خدا ياور ما است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۳۳۲
سلمة گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام ميفرمود: از جمله علومى كه بما داده شده، علم تفسير و احكام قرآن و علم تغيير زمان و حوادث آنست (مسائل روز و مقتضيات زمان) هر گاه خدا نسبت بمردمى خيرى خواهد بآنها بشنواند و اگر بكسى كه حاضر بشنيدن نيست بشنواند پشت ميكند و رو مىگرداند، مثل اينكه نشنيده است، سپس اندكى سكوت نمود و بعد فرمود: اگر راز نگهداران يا مورد اطمينانى را ميديديم ميگفتيم و خداست كه همه از او كمك خواهند.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۷۳۵
على بن محمد، و محمد بن حسن، از سهل بن زياد، از قاسم بن ربيع، از عبيد بن عبداللَّه بن ابىهاشم صَيرفى، از عمرو بن مُصعب، از سلمة بن مُحْرِز روايت كرده است كه گفت: شنيدم: از امام محمد باقر عليه السلام كه مىفرمود: «از جمله علم آنچه به ما عطا شده، تفسير قرآن و احكام آن، و علم تغيير زمان و انتقال و انقلاب آن از حالى به حالى و از وصفى به وصفى، و واقعه تازه يا نوىِ و تازگى آن است. و چون خدا به گروهى خوبى را اراده فرمايد، ايشان را شنوا گرداند، و اگر شنوا گرداند، به گوشهاى ظاهرى آنكه را كه نمىشنود، به گوش باطن هر آينه پشت بگرداند و اعراض كند، به مرتبهاى كه گويا نشنيده است». پس حضرت اندكى ساكت شد بعد از آن فرمود: «و اگر مىيافتيم ظرفها و جاى استراحت و آسايش را (كه مراد از آن، دلهاى گشاده كه حافظ معارف حقيقيّه است و دلى كه خالى باشد، از مشاغلى كه مانع از ادراك حقّ و قبول آن باشد)، هر آينه مىگفتيم آنچه مىگفتيم (كه زبان تاب گفتن و گوش طاقت شنيدن آن را ندارد)، و خدا يارى خواسته شده است (كه در همه امور از او يارى مىجوييم).