روایت:الکافی جلد ۱ ش ۵۴۲
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن عاصم بن حميد عن ابي بصير عن ابي عبد الله ع :
الکافی جلد ۱ ش ۵۴۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۵۴۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۱۵۵
امام صادق (ع) در تفسير قول خداى عز و جل: «و به راستى آن ياد آورى براى تو و تبار تو است و در آينده پرسش خواهيد شد» فرمود: رسول خدا (ص) ذكر است و خاندانش مسئولند و هم آنها اهل ذكرند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۳۰۵
و باز امام صادق عليه السلام در باره آيه (۴۴ سوره زخرف) فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ذكر است و اهل بيتش عليهم السلام پرسششوندگان و اهل ذكر باشند.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۶۸۷
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد، از حسين بن سعيد، از نضر بن سُويد، از عاصم بن حُميد، از ابو بصير، از امام جعفر صادق عليه السلام كه در قول خداى عزّوجلّ: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»، فرمود كه: «پس رسول خدا صلى الله عليه و آله، ذكر است و اهل بيت او عليهم السلام، سؤال شوندگانند و ايشان، اهل ذكرند» (و در تفريع ذكر بودن پيغمبر صلى الله عليه و آله بر آيه، اشكالى هست تا آنكه بعضى گمان كردهاند كه از حديث چيزى افتاده يا اين آيه به جاى آيه «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ»، واقع شده؛ به اشتباه راوى، يا كاتب. و بعضى توجيه آن را به اين وضع نمودهاند كه معنى اينكه قرآن ذكر است، آن است كه مذكَّر است بر وزن محمد، يعنى به ياد آورده شده. پس معنى ذكر بودن محمد اين است كه مذكّر است بر وزن محدّث، يعنى به ياد آورنده. و نيز گفتهاند كه هرگاه قرآن، ذكر شده باشد، لازم مىآيد كه رسول نيز ذكر باشد، به جهت شدّت ارتباط و اختصاصى كه به يكديگر دارند).