روایت:الکافی جلد ۱ ش ۳۸۵
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن ابي نصر قال قال ابو الحسن الرضا ع :
الکافی جلد ۱ ش ۳۸۴ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۳۸۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۴۳۷
امام رضا (ع) فرمود: خداى تعالى فرمايد: اى پسر آدم، به خواست من تو براى خود هر چه خواهى توانى خواست و به نيروئى كه از من است واجبات مرا انجام توانى داد و به نعمت من بر نافرمانى من نيرومند شدى، من تو را شنوا، بينا و نيرومند ساختم، هر نيكى به تو رسد از خدا است و هر بدى به تو رسد از خود تو است و اين براى آن است كه من به كردار خوشت از خودت علاقمندترم و تو به بد كردارهايت از من علاقمندترى و دليلش اين است كه من از آنچه كنم باز خواست نشوم و همان مردمند كه باز خواست مىشوند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۰۹
امام رضا عليه السلام فرمود: خداى تعالى فرمايد: اى پسر آدم بخواست من است كه تو هر چه براى خود خواهى توانى خواست و بنيروى من است كه واجبات مرا انجام ميدهى و بنعمت من است كه بر نافرمانيم توانا ميشوى، من ترا شنوا، بينا، توانا ساختم، هر نيكى كه بتو رسد از جانب خداست و هر بدى كه بتو رسد از خود تو است و اين براى آنست كه من بكارهاى نيك تو از خودت سزاوارترم و تو بكارهاى زشتت از من سزاوار ترى و علت اين آنست كه من از آنچه ميكنم بازخواست نشوم ولى مردم بازخواست شوند.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۴۸۵
محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از احمد بن محمد بن ابى نصر روايت كرده است كه گفت: ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: «خدا (در حديث قدسى) فرموده كه: اى فرزند آدم، به خواست من، تو چنان شدى كه مىخواهى از براى خويش آنچه مىخواهى (يعنى: خواست تو، از خواست من است) و به قوت و توانايى كه به تو دادم، فريضهها و واجبات مرا به جا آوردى و به نعمت من بر نافرمانى من توانايى به هم رسانيدى؛ چرا كه من تو را شنوا و بينوا و توانا گردانيدم «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ» «۱»، يعنى: «آنچه به تو رسد از نيكى، پس از جانب خدا است و آنچه به تو رسد از بدى پس از نفس تو است». و اينكه مذكور شد، از براى آن است كه من سزاوارترم به حسنات و نيكىهاى تو از تو، و تو سزاوارترى به بدىها و گناهان خويش از من، و آن، به اين سبب است كه من سؤال كرده نمىشوم، از آنچه مىكنم (يعنى: بندگان نمىتوانند كه از من بپرسند كه چرا چنين كردى؟ چه، هر چه كنم عين حكمت و مصلحت است). و ايشان پرسيده شوند از آنچه مىكنند». __________________________________________________
(۱). نساء، ۷۹.