روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۹۲
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم
علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي نجران عن عاصم بن حميد عن منصور بن حازم قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۹۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۹۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۱۹۱
منصور بن حازم گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: مرا چيست كه از شما مسألهاى پرسم و به من جوابى دهيد و ديگرى نزد شما آيد و همان مسأله را پرسد و جواب ديگرى به وى مىدهيد؟ فرمود: ما به مردم به ملاحظه بيش و كم جواب دهيم. عرض كردم: به من بفرمائيد اصحاب رسول خدا (ص) از قول پيغمبر راست گفتهاند يا دروغ؟ فرمود: راست گفتهاند، گويد: گفتم پس چه علتى داشته كه به اختلاف نقل كردند؟ فرمود: نمى دانى كه مردى مىآمد از پيغمبر مسألهاى مىپرسيد و به او جوابى مىداد و پس از آن به همان مسأله جوابى مىداد كه جواب اول را نسخ مىكرد، اين است كه احاديث هم ناسخ يك ديگرند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۸۴
ابن حازم گويد: چه مىشود كه من از شما مطلبى ميپرسم و شما جواب مرا ميگوئيد سپس ديگرى نزد شما مىآيد و باو جواب ديگرى ميفرمائيد! فرمود: ما مردم را بزياد و كم (باندازه عقلشان) جواب ميگوئيم. عرضكردم، بفرمائيد آيا اصحاب پيغمبر (ص) بر آن حضرت راست گفتند يا دروغ بستند! فرمود: راست گفتند. عرضكردم پس چرا اختلاف پيدا كردند؟ فرمود: مگر نمىدانى كه مردى خدمت پيغمبر (ص) مىآمد و از او مسألهاى ميپرسيد و آن حضرت جوابش ميفرمود و بعدها باو جوابى مىداد كه جواب اول را نسخ ميكرد پس بعضى از احاديث بعضى ديگر را نسخ كرده است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۲۲۹
على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى نجران، از عاصم بن حُميد، از منصور بن حازم روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: مرا چه مىشود كه تو را از مسألهاى سؤال مىكنم و تو در آن مسأله مرا جوابى مىفرمايى آنگاه كس ديگرى نزد تو مىآيد و همان سؤال را مىپرسد و تو جواب ديگرى مىدهى؟ آن حضرت فرمود كه: «ما مردم را جواب مىدهيم به زياده و نقصان در جواب» (يا به حسب فهم ايشان و يا به حسب حكم به واسطه تقيه). عرض كردم كه: مرا خبر ده از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله كه آيا بر محمد صلى الله عليه و آله راست گفتند، يا دروغ گفتند، يا دروغ بستند؟ فرمود كه: «بلكه راست گفتند». عرض كردم كه: پس چرا اختلاف به هم رسانيدند؟ فرمود كه: «آيا نمىدانى كه مردى به خدمت پيغمبر مىآيد و او را از مسألهاى سؤال مىكرد، و آن حضرت او را در آن جواب مىفرمود و بعد از اين، او را جواب مىفرمود به چيزى كه جواب اول را نسخ مىنمود؛ زيرا كه احاديث آن حضرت بعضى از آنها بعضى ديگر را نسخ مىكند». «۱» __________________________________________________
(۱). مراد از نسخ قرآن و حديث، آن است كه حكم آن زايل شود و تكليف الهى به عمل كردن به مضمون آن ساقط گردد. (مترجم)