روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۲۴۲
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
و بهذا الاسناد عن صالح بن عقبه عن عمرو بن شمر عن جابر عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۲۴۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۲۴۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۳۲۵
امام باقر (ع) فرمود كه: پيغمبر (ص) به فاطمه (ع) فرمود: اى فاطمه برخيز و آن سينى را بياور، برخاست و سينى را برآورد و در آن تريد و قطعه گوشت با استخوانى بود كه مىجوشيد و پيغمبر و على و فاطمه و حسن و حسين تا ۱۳ روز از آن مىخوردند. سپس امّ أيمن حسين (ع) را ديد كه چيزى دارد، به او گفت: ين را از كجا آوردى؟ گفت: ما چند روز است كه از اين مىخوريم، امّ أيمن نزد فاطمه (ع) آمد و گفت: اى فاطمه، امّ أيمن هر چه دارد از آن فاطمه و اولاد او است و چون فاطمه چيزى يابد امّ أيمن بهرهاى از آن ندارد؟ فاطمه چيزى از آن سينى براى امّ أيمن آورد تا از آن خورد و فوراً آن سينى ناپديد شد، پيغمبر (ص) به او فرمود: اگر نبود كه از آن به امّ أيمن خوراندى تو و نژادت تا قيامت از آن مىخورديد، سپس امام باقر (ع) فرمود: آن سينى نزد ما است و قائم ما (ع) در زمان خود آن را بيرون مىآورد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۵۸
پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله بفاطمه عليها السلام فرمود: برخيز و آن سينى را بيرون آر، او برخاست و سينىئى را آورد كه در آن نان روغن ماليده و گوشت پخته بود، پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله با على و فاطمه و حسن و حسين ۱۳ روز از آن مىخوردند، سپس ام ايمن حسين عليه السلام را ديد چيزى (از آن نان و گوشت) با خود دارد، باو گفت: اين از كجاست؟ فرمود: چند روز است كه ما اين غذا را ميخوريم، ام ايمن نزد فاطمه آمد و گفت: اى فاطمه! هر چه ام ايمن دارد، بفاطمه و فرزندانش متعلق است، اما فاطمه هر چه دارد بام ايمن از آن چيزى نمىرسد؟ فاطمه قدرى از آن را براى او آورد و ام ايمن از آن بخورد و غذاى آن سينى تمام شد، پيغمبر باو فرمود. اگر بام ايمن نميخورانيدى تا روز قيامت تو و ذريه تو از آن ميخوردند، آنگاه امام باقر عليه السلام فرمود: آن سينى نزد ماست و قائم ما عليه السلام در زمان خود آن را بيرون آورد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۵۸۳
و به همين اسناد، از صالح بن عُقبه، از عمرو بن شمر، از جابر، از امام محمد باقر عليه السلام روايت است كه: «پيغمبر صلى الله عليه و آله به فاطمه فرمود كه: اى فاطمه، برخيز و آن كاسه را بيرون آور. فاطمه برخاست و كاسه را بيرون آورد كه نانِ خورد كرده و گوشت استخوان بيرون كرده در آن بود كه مىجوشيد (يعنى: در غايت گرمى بود). پس پيغمبر صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام سيزده روز از آن خوردند. بعد از آن، امّ ايمن حضرت امام حسين را ديد كه چيزى با اوست، به آن حضرت عرض كرد كه: اين را از كجا آوردهاى؟فرمود كه: چند روز مىشود كه ما از اين مىخوريم. امّ ايمن به خدمت حضرت فاطمه آمد و عرض كرد كه: اى فاطمه چون در نزد امّ ايمن چيزى باشد، جز اين نيست كه آن از فاطمه و فرزندان اوست، و چون در نزد فاطمه چيزى باشد، امّ ايمن را از آن بهرهاى نيست؟ پس حضرت فاطمه، از براى امّ ايمن قدرى از آن بيرون آورد و امّ ايمن از آن خورد و آن كاسه برطرف شد. پس پيغمبر صلى الله عليه و آله به فاطمه فرمود كه: آگاه باش كه اگر آن را به امّ ايمن نمىخورانيدى، هر آينه تو و فرزندانت از آن مىخورديد تا قيامت بر پا شود». بعد از آن، امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه: «آن كاسه در نزد ما است و قائم ما عليه السلام در زمان خويش آن را بيرون خواهد آورد».