روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۲۴۰
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
محمد بن يحيي عن محمد بن الحسين عن محمد بن اسماعيل عن صالح بن عقبه عن عبد الله بن محمد الجعفي عن ابي جعفر و ابي عبد الله ع قالا :
الکافی جلد ۱ ش ۱۲۳۹ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۲۴۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۳۲۵
امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند: به راستى فاطمه (ع)- چون آن مردم كردند آنچه كردند- (يعنى بىاذن وارد خانه او شدند و على (ع) را به مسجد بردند) گريبان عمر را گرفت و به سوى خود كشيد و فرمود: هلا به خدا اى پسر خطاب، اگر به من ناخوش نبود كه بلاء به بىگناه برسد، مىدانستى كه خدا را قسم مىدادم و مىفهميدى كه زود مستجاب مىكند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۵۸
امام باقر و امام صادق عليهما السلام فرمودند: چون آن مردم كردند آنچه كردند، (در خانهاش را آتش زدند و على عليه السلام را بمسجد بردند) فاطمه عليها السلام گريبان عمر را گرفت و او را پيش كشيد، و فرمود: همانا بخدا اى پسر خطاب! اگر من از رسيدن بلا به بيگناهان كراهت نداشتم، مىفهميدى كه خدا را سوگند مىدادم و او را زود اجابتكننده مييافتى (يعنى من نفرين ميكردم و بزودى بلا نازل مىشد و ترا و بيگناهان را شامل مىگشت ولى نميخواهم بيگناهان بآتش تو بسوزند).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۵۸۳
محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از محمد بن اسماعيل، از صالح بن عُقبه، از عبداللَّه بن محمد جُعفى، از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهما السلام روايت كرده است كه فرمودند: «چون از امر غاصبين حقوق اهل بيت، شد آنچه شد، فاطمه عليها السلام گريبان عمر را گرفت و او را به جانب خود كشيد، پس فرمود كه: اى پسر خطّاب، بدان به خدا سوگند كه اگر نه اين بود كه ناخوش دارم كه بلا به كسى برسد كه او را گناهى نيست، هر آينه مىدانستى كه من خدا را سوگند مىدادم به طريقه تحكّم و خواهش، آنكه البتّه چنانچه مىخواهم به عمل آورد و او را چنان مىيافتم كه مرا به زودى اجابت فرمايد».