روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۱۷۳
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
محمد بن يحيي عن محمد بن الحسين عن محمد بن اسماعيل بن بزيع عن صالح بن عقبه عن عبد الله بن محمد الجعفري عن ابي جعفر ع و عن عقبه عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۱۷۲ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۱۷۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۲۴۳
از عقبه از امام باقر (ع) به راستى خدا خلق را آفريد، هر كدام را دوست داشت از مادهاى كه دوست داشت آفريد و آنچه را دوست مىداشت از گِل بهشت آفريد، و آنچه را بد داشت از مادهاى آفريد كه بد مىداشت و آنچه را بد مىداشت از گِل دوزخ آفريد سپس آنها را در يك سايهاى برانگيخت، من گفتم: سايه چيست؟ فرمود: نمىبينى كه در برابر آفتاب سايهاى دارى و آن چيزى نيست، سپس خدا پيغمبران را در ميان آنها مبعوث كرد تا آنها را دعوت كنند به اقرار به خدا و اين است مقصود از قول خدا (۸۷ سوره زخرف): «و اگر از آنها بپرسى كه چه كسى آنها را آفريده است؟ هر آينه بگويند: خدا» سپس آنها را دعوت كرد كه اقرار كنند به پيغمبران، برخى اقرار كردند و برخى انكار كردند، سپس آنها را دعوت كرد براى اقرار به ولايت ما، سوگند به خدا كه هر كه را دوست مىداشت بدان اقرار كرد و هر كه را دشمن مىداشت آن را انكار كرد و اين است معنى قول خدا (۷۴ سوره يونس): «پس نبودند كه ايمان آورند بدان چه پيش از آن تكذيب كرده بودند»، سپس امام باقر (ع) فرمود: تكذيب در آنجا بوده است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۱۸
عقبه گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: خدا مخلوق را آفريد، و هر مخلوقى را كه دوست ميداشت از مادهاى كه دوست داشت آفريد، و آنچه را دوست داشت از گل بهشت آفريد. و هر مخلوقى را كه دوست نداشت از مادهاى كه دوست نداشت آفريد، و آنچه را دوست نداشت از گل دوزخ آفريد، سپس آنها را در سايهاى مبعوث كرد. من عرضكردم: سايه چيست؟ فرمود: نميبينى كه سايه خودت در برابر خورشيد چيزى هست و چيزى نيست (يعنى چيزيست كه از خود شخصيت و استقلال ندارد و اين تنظيريست براى عالم مثال يا عالم ارواح يا عالم ذر) سپس خدا پيغمبران را در ميان آنها مبعوث ساخت تا ايشان را باقرار بخدا دعوت كنند، اينست كه خدا فرمايد: «و اگر از آنها بپرسى كى خلقشان كرده؟ خواهند گفت: خدا- ۸۷ سوره ۴۳-» سپس خدا ايشان را باقرار نسبت بپيغمبران دعوت كرد، برخى اقرار و برخى انكار نمودند، آنگاه بولايت ما دعوتشان كرد، بخدا كسى بدان اقرار كرد كه خدايش دوست داشت و آنكه را دشمن داشت، انكار كرد اينست گفتار خدا: «بآنچه از پيش (در عالم ذر) تكذيب كردهاند، ايمان نخواهند آورد- ۷۴ سوره ۱۰-» سپس امام باقر عليه السلام فرمود: تكذيب آنها در آنجا (عالم ذر) بود.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۵۰۳
محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از محمد بن اسماعيل بن بَزيع، از صالح بن عُقبه، از عبداللَّه بن محمد جُعفى، از امام محمد باقر عليه السلام؛ و از عُقبه، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: «خدا، خلائق را آفريد، پس آنچه را كه دوست مىداشت آفريد، از آنچه دوست داشت، و آنچه دوست مىداشت، آن است كه او را از طينت و سرشت بهشت آفريد، و آنكه را كه دشمن داشت، آفريد از آنچه دشمن داشت، و آنچه دشمن مىداشت، آن است كه آن را از سرشت آتش و دوزخ آفريد. پس ايشان را برانگيخت در صورت سايهها». عرض كردم كه: سايهها چيست؟ فرمود كه: «آيا نظر به سايه خود نمىكنى در آفتاب (كه آن چيزى است كه به حركت و سكون صاحب خود متحرّك و ساكن مىشود) و چيزى نيست (يعنى: فى حدّ ذاته تحقّق و وجودى ندارد). و بعد از آن، خدا در ميان ايشان پيغمبران مبعوث گردانيد، در حالى كه ايشان را به سوى اقرار كردن به خدا دعوت مىفرمود. و اين است معنى قول آن جناب: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ» «۱»، پس ايشان را به سوى اقرار كردن پيغمبران دعوت فرمود. و بعضى از ايشان، اقرار كردند و بعضى، انكار نمودند. پس ايشان را به سوى ولايت ما دعوت فرمود. به خدا سوگند كه هر كه خدا او را دوست مىداشت، به آن اقرار كرد و هر كه خدا او را دشمن مىداشت، آن را انكار نمود. و اين است معنى فرموده آن جناب كه: «وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ» «۲». (و در قرآن فَما كانُوا با فا است)، يعنى: پس نبودند كه ايمان آورند به آن چيزى كه تكذيب كرده بودند به آن، پيش از اين» (يا به سبب تكذيب ايشان به آن، و اين ظاهرتر است، به قرينه آيه سوره اعراف كه لفظ به را ندارد). __________________________________________________
(۱). زخرف، ۸۷. (۲). يونس، ۷۴.
بعد از آن، حضرت امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه: «اين تكذيب، در آنجا (يعنى: در عالم ذر) تحقّق يافت».