روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۵۵
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
الحسين بن محمد عن معلي بن محمد عن محمد بن جمهور عن حماد بن عثمان عن ابي حمزه قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۰۵۴ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۰۵۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۱۴۱
ابى حمزه گويد: از امام باقر (ع) پرسيدم: امام چه حقّى بر مردم دارد؟ فرمود: حق وى اين است كه از او بشنوند و فرمان برند. گفتم: حق رعايا بر امام چيست؟ فرمود: ميان آنها برابر تقسيم كند و با رعيت به عدالت رفتار كند و اگر اين دو اصل ميان رعايا عملى باشد باكى ندارد هر كس اينجا و آنجا بزند (اين سو و آن سو برود خ ل- نيازى به موافقت ديگران ندارد و از مذهبهاى مختلفه مردم باكى ندارد خ ل- از استرآبادى).
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۶۲
ابو حمزه گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم: حق امام بر مردم چيست؟ فرمود: حق او بر آنها اينست كه: سخنش را بشنوند و فرمانش برند. عرضكردم: حق مردم بر امام چيست؟ فرمود: اينكه (بيت المال را) ميان آنها برابر تقسيم كند و با رعيت بعدالت رفتار كند، و چون اين دو اصل در ميان مردم عملى گشت. امام باك ندارد از آنكه كسى اين سو و آن سو زند. (چنان كه امير المؤمنين عليه السلام اين دو اصل را در ميان رعيتش جارى نمود و از سركشى مانند طلحه و زبير پروا نكرد، زيرا خدا آنها را كيفر بخشيد و بعضى گفتهاند: معنى جمله اخير روايت اينست امامى كه بوظيفه خود عمل كند، و آن دو اصل را جارى سازد، احتياجى بموافقت مردم ندارد، هر كس بهر راه خواهد برود، امام در برابر خدا مسئوليت ديگرى ندارد).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۳۸۷
حسين بن محمد، از معلّى بن محمد، از محمد بن جمهور، از حمّاد بن عثمان، از ابو حمزه روايت كرده است كه گفت: سؤال كردم از امام محمد باقر عليه السلام كه حقّ امام بر مردم چيست؟ فرمود كه: «حقّ او بر ايشان، آن است كه سخن او را بشنوند و اطاعت كنند». عرض كردم كه حقّ مردم بر امام چيست؟ فرمود كه: «بايد غنيمت و غير آن را در ميان ايشان مساوى قسمت نمايد، و در باب رعيّت خود عدالت كند. پس هرگاه چنين امامى در ميانه مردم باشد، پروايى ندارد از آن كس كه اينجا و آنجا بگيرد» (و مذاهب مختلفه به هم رسد).