روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱
آدرس:
اخبرنا ابو جعفر محمد بن يعقوب قال حدثني عده من اصحابنا منهم محمد بن يحيي العطار عن احمد بن محمد عن الحسن بن محبوب عن العلا بن رزين عن محمد بن مسلم عن ابي جعفر ع قال :
- | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۳۳
امام پنجم فرمايد: چون خدا عقل را آفريد، او را به سخن در آورد و سنجيد، گفتش پيش آى، پيش آمد و گفتش پس رو، پس رفت، خدا فرمود: به عزت و جلال خودم سوگند، خلقى نيافريدم كه از تو پيشم محبوبتر باشد، تو را به كسى دهم كه دوستش دارم همانا روى امر و نهى من با تو است و كيفر و پاداشم به حساب تو است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۰
امام باقر عليه السّلام فرمايد: چون خدا عقل را آفريد از او بازپرسى كرده باو گفت پيش آى پيش آمد، گفت بازگرد، بازگشت، فرمود بعزت و جلالم سوگند مخلوقى كه از تو بپيشم محبوبتر باشد نيافريدم و ترا تنها بكسانى كه دوستشان دارم بطور كامل دادم. همانا امر و نهى كيفر و پاداشم متوجه تو است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۸۳
خبر داد ما را ابوجعفر محمد بن يعقوب و گفت: حديث كردند مرا چند نفر از اصحاب ما كه از ايشان است محمد بن يحيى عطّار، از احمد بن محمد، از حسن بن محبوب، از علاء بن رزين، از محمد بن مسلم، از امام محمد باقر عليه السلام كه فرمود كه: «چون خدا عقل را آفريد، با او سخن نمود (يا از او خواست كه سخن گويد)، بعد از آن فرمود كه: رو بياور (يعنى: متوجه شو به سوى آنچه رو به آن توان آورد؛ چون طاعتها و مقامات عاليه و درجات رفيعه. بنابر قولى). عقل قبول كرد و رو آورد. بعد از آن فرمود كه: پشت كن (يعنى: رو بگردان از آنچه رو به آن نبايد آورد؛ چون معصيتها و مقامات پست و درجات خسيسه. چنانكه بعضى گفتهاند). آن را نيز قبول نمود و پشت گردانيد. پس خداى تعالى فرمود: به عزّت (يا غلبه خويش بر همه ممكنات)، و بزرگواريى كه دارم، سوگند ياد مىنمايم كه هيچ آفريده را نيافريدم كه دوستتر باشد به سوى من از تو، و تو را تمام نگردانيدم مگر در آن كس كه او را دوست مىدارم. بدان و آگاه باش، كه من تو را امر مىكنم به نيكىها و تو را نهى مىنمايم از بدىها، و تو را عقاب مىكنم از نافرمانىها و تو را ثواب مىدهم بر فرمانبردارىها» (يعنى با غير تو چنين نخواهم كرد. و غرض، مبالغه است در اشتراط تكليف به آن).