الْبَرْق
از الکتاب
ریشه کلمه
- برق (۱۰ بار)
قاموس قرآن
نور. (نيروى مخصوص) در لغت عرب نورى است كه از ابر مىجهد [رعد:12] و چون چشم مضطرب و خيره شود گويند: [قيامة:7]. [واقعة:18]، اكواب جمع كوب و آن به معنى كاسه بى دستگيره و اباريق جمع ابريق است به معنى بطرى است. در مجمع البيان، اكواب كاسهها و اباريق بطرىها معنى شده معنى آيه چنين است: پسران جاويدان با كاسهها و بطريهاى مخصوص به دور آنها مىگردند. و چون اكواب و اباريق هر دو نكره آمدهاند معلوم است نمىتوان آنها را كاسه و بطرى معمولى دانست در اباريق لازم است معنى (برق) ملحوظ باشد، لذا طبرسى و راغب گفتهاند: ابريق به واسطه روشنى و صفا، به بطرى اطلاق مىشود [انسان:21] استبرق به معنى حرير ضخيم برّاق و سنرس به معنى حرير نازك است (مجمع البيان) نا گفته نماند: سندس و استبرق هر دو نكره است، نمىشود گفت: مانند حرير معمولى اند.
کلمات نزدیک مکانی
وَ مِن يُرِيکُم خَوْفا طَمَعا يَخْطَف بِالْکَافِرِين يَکَاد آيَاتِه لَهُم الّذِي أَبْصَارَهُم مُحِيط هُو وَال اللّه کُلّمَا أَضَاء يَسْمَعُون يُنَزّل يُنْشِئ الْمَوْت دُونِه لِقَوْم لَآيَات السّحَاب مَشَوْا حَذَر الصّوَاعِق السّمَاء ذٰلِک فِيه الثّقَال مَاء فَيُحْيِي إِذَا
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...