النمل ٧٦

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَ‌ هٰذَا الْقُرْآنَ‌ يَقُصُ‌ عَلَى‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيلَ‌ أَکْثَرَ الَّذِي‌ هُمْ‌ فِيهِ‌ يَخْتَلِفُونَ‌

ترجمه

این قرآن اکثر چیزهایی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارند برای آنان بیان می‌کند؛

|بى‌گمان، اين قرآن بسيارى از چيزهايى را كه بنى اسرائيل در آن اختلاف دارند برايشان حكايت مى‌كند
بى‌گمان، اين قرآن بر فرزندان اسرائيل بيشتر آنچه را كه آنان در باره‌اش اختلاف دارند حكايت مى‌كند.
همانا این قرآن بر بنی اسرائیل اکثر معارف و احکامی را که در آن اختلاف می‌کنند کاملا بیان می‌کند (و حکم واقعی تورات را آشکار می‌سازد).
بی تردید این قرآن بیشتر آنچه را بنی اسرائیل [از روی جهالت] در آن اختلاف دارند، برای آنان بیان می کند،
اين قرآن بسيارى از چيزهايى را كه بنى‌اسرائيل در آن اختلاف دارند، بر ايشان حكايت مى‌كند.
همانا این قرآن بیشترینه آنچه بنی‌اسرائیل در آن اختلاف نظر دارند بر آنان بیان می‌دارد
همانا اين قرآن بر فرزندان اسرائيل بيشتر آنچه را كه در آن اختلاف مى‌كنند باز مى‌گويد- خبر مى‌دهد-
بی‌گمان این قرآن برای بنی‌اسرائیل (حقیقت) اکثر چیزهائی را (که در تورات از احکام و قصص آمده است و) در آنها اختلاف دارند، روشن و بیان می‌دارد.
بی‌گمان، این قرآن بر فرزندان اسرائیل بیشترِ آنچه را که آنان درباره‌اش اختلاف دارند گزارش [:و برش تاریخی پیگیر] می‌دهد.
همانا این قرآن می‌سُراید بر بنی اسرائیل بیشتر آنچه را ایشانند در آن اختلاف‌کنندگان‌

This Quran relates to the Children of Israel most of what they differ about.
ترتیل:
ترجمه:
النمل ٧٥ آیه ٧٦ النمل ٧٧
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَقُصُّ»: بیان می‌دارد. فرو می‌خواند. (نگا: انعام / ). «أَکْثَرَ الَّذی ...»: (نگا: آل‌عمران / ، مریم / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «76»

همانا اين قرآن، بيشتر آنچه را بنى اسرائيل در آن اختلاف دارند، (به طور صحيح) بر آنان حكايت مى‌كند.

نکته ها

از اين آيه معلوم مى‌شود كه تورات وانجيل در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله قادر به حلّ اختلافات اهل كتاب نبوده وتنها قرآن، كه حاكم بر كتب آسمانى پيشين است، قدرت حلّ اختلافات را دارد.

پیام ها

1- حلّ اختلافات فكرى و ريشه‌دار، آن هم به دست پيامبرى كه درس نخوانده و مكتب نرفته، نشانه‌ى اعجاز و حقانيّت قرآن است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌ ...

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت‌

به غمزه مسأله آموز صد مدرّس شد

2- يكى از بركات قرآن، حل اختلافات است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌ ... يَخْتَلِفُونَ‌

3- اختلاف از مردم است، وگرنه مكاتب الهى اختلاف ندارند. «هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 454

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76)


«1» اصول كافى، ج 1، كتاب الحجة، باب إن الائمة ورثوا علم النبي و جميع الانبياء و الاوصياء الذين من قبلهم، روايت 7، ص 226.

جلد 10 - صفحه 79

إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ‌: بدرستى كه اين قرآن، يَقُصُّ عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ‌: قصه و بيان مى‌نمايد بر بنى اسرائيل به راستى و درستى، أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ‌:

بيشتر آن چيزى كه از جهالت ايشان در آن اختلاف مى‌كنند و به خلاف يكديگر سخن مى‌گويند در اعتقادات خود، مانند تشبيه يهود و تثليث نصارى و احوال معاد جسمانى و روحانى و صفات بهشت و جهنم و قصه عزير و مسيح و مريم و نبىّ مبشّر در تورات كه حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله است؛ زيرا بعضى آنها مى‌گفتند كه آن موعود، يوشع است؛ و جمعى برآنند كه زمان ظهور بعد از اين خواهد بود، و غير آن از احكام مختلفه در دين. اين قسمت، معجزه پيغمبر ما مى‌باشد كه كتب ايشان نخوانده بود و با وجود بر اين اخبار فرموده از آنها.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76) وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (77) إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ (78) فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ (79) إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ (80)

وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (81) وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ (82)


جلد 4 صفحه 164

ترجمه‌

همانا اين قرآن خبر ميدهد به بنى اسرائيل بيشتر آنچه را آنها در آن اختلاف ميكنند

و همانا آن هدايت و رحمت است براى مؤمنان‌

همانا پروردگار تو داورى ميكند ميانشان بحكمش و او است تواناى دانا

پس توكّل كن بر خدا همانا توئى بر حق آشكار

همانا تو نميشنوانى مردگانرا و نميشنوانى به كران ندا را چون برگردند در حاليكه پشت كنندگانند

و نيستى تو راه نماينده كوران از گمراهيشان نميشنوانى مگر آنانرا كه ميگروند بآيتهاى ما پس ايشان منقادانند

و چون واقع شود وعده حق بر آنان بيرون آريم براى آنها جنبنده‌اى از زمين كه سخن گويد با آنها آنكه مردم بودند كه بآيتهاى ما يقين پيدا نميكردند

تفسير

خداوند متعال در مقام اثبات اعجاز قرآن فرموده كه بيشتر اختلافات يهود و نصارى را در معارف و احكام و غيرها قرآن بر طبق تورية و انجيل رفع و حل مينمايد در صورتى كه آورنده آن مراجعه بكتب آسمانى ننموده و درس نخوانده و از كسى غير از خداوند علمى نياموخته مانند اختلاف يهود در پيغمبرى كه بشارت بآن در تورية داده شده كه آيا يوشع است يا غير آن و در شأن عزير و حدّ زناى محصنه و امثال اينها و اختلاف نصارى در شأن عيسى عليه السّلام كه آيا پسر خدا است يا شريك او و در شأن مريم و روح القدس يا اختلاف آن دو در آنكه حضرت ابراهيم يهودى بوده يا نصرانى كه خداوند بوجه احسن حقيقت اين امور را در قرآن بيان فرموده بطوريكه ملزم شدند و اين دليل واضحى است كه آن كتاب خدا و آورنده‌اش پيغمبر او است چون چنين علم و احاطه‌اى براى چنين بشرى بدون وحى الهى عادتا ممكن نيست پيدا شود و آنكه موجب هدايت و مزيد رحمت و نعمت است براى اهل ايمان چون نفعش بايشان و اصل ميشود و خداوند حكم ميكند بحق و عدل و حكمت ميان بنى اسرائيل و غير آنها در قيامت و او توانا است كسى نميتواند تخلّف از حكم او كند و دانا است نميشود اشكالى بحكم او كرد و داد مظلوم را هر وقت باشد از ظالم ميستاند و حق را از باطل ممتاز


جلد 4 صفحه 165

ميفرمايد پس توكّل كن اى پيغمبر و واگذار امر خود را بخدا و از كسى بيم نداشته باش كه تو بر حق واضح و آشكار مستقرّ و بر قرارى و محق احقّ بتوكّل بر حق است و ملول و متأثر مباش از آنكه نصايح و مواعظ تو در آنها مؤثر نميشود چون شيطان روح ايمان را از آنها گرفته و در گوش آنها پنبه غفلت گذارده و تو نميتوانى بمردگان و كرانى كه فرار از شنيدن مواعظ ميكنند مطالب حقه را بشنوانى آواز تو بگوش آنها نميرسد و از آن بهره‌مند نميگردند با آنكه از حق معرض و رو گردانند و گوش شنوا و دل بينا ندارند و تو نميتوانى كورانى گم گشته از راه را كه نميخواهند وارد در جاده شوند هدايت براه است بنمائى فقط تو ميتوانى بشنوانى حقايق را و بفهمانى رموز و دقائق را بكسانيكه گوش شنوا و دل بينا داشتند و ايمان آوردند بآيات ما پس منقاد و مطيع اوامر و نواهى تو شدند بعد از آنكه اقرار بتوحيد ما و نبوّت تو نمودند چون معرض از حق نبودند و بديده انصاف نظر كردند و تصديق نمودند و يسمع الصمّ بياء و رفع الصم و تهدى العمى نيز قرائت شده است و چون وقت موعود پاداش اعمال آنها برسد و حكم الهى بعذابشان صادر گردد بيرون ميآوريم براى آنها جنبنده مهيبى از زمين كه با آنها سخن گويد يا آنها را مجروح نمايد چون تكلمهم بتخفيف لام نيز قرائت شده تا اعلام نمايد بآنها شقاوت و استحقاقشان را براى عذاب چون آنمردم بقول انبيا و اوليا اعتماد ننمودند و يقين پيدا نكردند بآيات الهى كه موجبات سعادت و شقاوت آنها را مبيّن مينمود لايق و قابل آنند كه حيوانى از زمين بيرون بيايد و با آنها سخن بگويد تا يقين بفساد عقايد و اعمالشان پيدا كنند و اين بمنزله پيش اگهى باشد براى حضورشان در محشر و دخولشان در جهنم و اهانت و تحقيرى از آنها در مقابل اعراضشان از ذكر و رو گرداندن از بيانات انبيا و اوليا مناسب بعمل آمده باشد آنچه ذكر شد از ظاهر آيه شريفه بنظر حقير رسيده است ولى اقوال و اخبار از عامّه و خاصه در اين باب بسيار است و چون فى نفسه مختلف و با ظاهر آيه مخالف بود و با ذوق سليم وفق نداشت حقير از نقل آنها و تحقيق در هويّت دابّة الارض و احوال آن صرف نظر نمودم و احتمال ميدهم مراد از وقوع قول حكم الهى بموت آنها باشد و مراد از دابّه حيوانيكه مولّد از ملكات و اعمال‌


جلد 4 صفحه 166

ناشايسته آنها است كه بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال و بعضى انّ النّاس بكسر همزه قرائت نموده‌اند و اينجمله را كلام دابّه دانسته‌اند كه خداوند نقل بمعنى فرموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ هذَا القُرآن‌َ يَقُص‌ُّ عَلي‌ بَنِي‌ إِسرائِيل‌َ أَكثَرَ الَّذِي‌ هُم‌ فِيه‌ِ يَختَلِفُون‌َ (76)

بدرستي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ بيان‌ ميفرمايد و توضيح‌ ميدهد ‌بر‌ بني‌ اسرائيل‌ بسياري‌‌-‌ ‌از‌ آنهايي‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ‌او‌ اختلاف‌ ميكردند.

و ‌بر‌ خلاف‌ واقع‌ ميگفتند ‌من‌ جمله‌ بهتاني‌ ‌که‌ بمريم‌ زدند و نقض‌ ميثاق‌ ‌در‌ صيد سبت‌ كردند و دعوي‌ قتل‌ مسيح‌ نمودند ‌که‌ ‌در‌ سوره‌ نساء ‌آيه‌ 154 ‌الي‌ 157 بيان‌ ميفرمايد فَبِما نَقضِهِم‌ مِيثاقَهُم‌ وَ كُفرِهِم‌ بِآيات‌ِ اللّه‌ِ وَ قَتلِهِم‌ُ الأَنبِياءَ بِغَيرِ حَق‌ٍّ‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌‌-‌ وَ قَولِهِم‌ عَلي‌ مَريَم‌َ بُهتاناً عَظِيماً وَ قَولِهِم‌ إِنّا قَتَلنَا المَسِيح‌َ عِيسَي‌ ابن‌َ مَريَم‌َ رَسُول‌َ اللّه‌ِ وَ ما قَتَلُوه‌ُ وَ ما صَلَبُوه‌ُ وَ لكِن‌ شُبِّه‌َ لَهُم‌‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌‌-‌ بَل‌ رَفَعَه‌ُ اللّه‌ُ إِلَيه‌ِ‌-‌ الايه‌ شرحش‌ ‌در‌ مجلد چهارم‌ صفحه‌ 261 ‌الي‌ 266 بيان‌ ‌شده‌ مراجعه‌ فرمائيد و ‌من‌ جمله‌ تقاضاي‌ ‌از‌ موسي‌ ‌که‌ گفتند «أَرِنَا اللّه‌َ جَهرَةً» و گفتند «اجعَل‌ لَنا إِلهاً كَما لَهُم‌ آلِهَةٌ» و اخذ ربا و اكل‌ اموال‌ ناس‌ بباطل‌ و قضيه‌ عجل‌ و سامري‌ و تحريم‌ طيبات‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ و ‌من‌ جمله‌ انكار اخبار تورات‌ ببشارت‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌که‌ بغض‌ ‌آنها‌ گفتند ‌آن‌ ‌رسول‌ ‌که‌ موسي‌ خبر داده‌ يوشع‌ بوده‌ و بعضي‌ گفتند هنوز نيامده‌ و ‌ما انتظار ‌او‌ ‌را‌ داريم‌ و ‌من‌ جمله‌ تحريف‌ تورات‌ و مزخرفاتي‌ ‌که‌ بنام‌ تورات‌ ‌در‌ حق‌ انبياء نوشتند ‌که‌ ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ كلم‌

جلد 14 - صفحه 183

الطيب‌ ‌در‌ بحث‌ نبوت‌ ‌از‌ كتب‌ عهد قديم‌ ‌که‌ بعقيده‌ يهود ‌آنها‌ كتب‌ وحي‌ ‌است‌ اثبات‌ كرده‌ايم‌ ‌که‌ سه‌ مرتبه‌ تواتر ‌آنها‌ قطع‌ ‌شده‌ و اسمي‌ ‌از‌ تورات‌ ‌در‌ ميان‌ ‌آنها‌ نبود سپس‌ يك‌ نفر مدعي‌ شد ‌که‌ ‌من‌ تورات‌ ‌را‌ ‌در‌ كثافات‌ بيت‌ المقدس‌ يافتم‌ و يك‌ مزخرفات‌ و كفرياتي‌ بنام‌ تورات‌ جعل‌ كردند و نسبتهاي‌ ناروا بانبياء دادند ‌حتي‌ ‌خدا‌ ‌را‌ جسم‌ دانستند و ‌در‌ بهشت‌ ‌براي‌ تفرج‌ آمد و فهميد ‌که‌ آدم‌ و حوا ‌از‌ درخت‌ عقل‌ خوردند و سپس‌ ‌از‌ درخت‌ حيات‌ ميخورند و يك‌ ‌خدا‌ ميشوند مثل‌ ‌ما و نسبت‌ دروغ‌ و جهل‌ و عجز بخدا و صدق‌ بشيطان‌ و همچنين‌ نسبتهايي‌ ‌که‌ بلوط و موسي‌ و ساير انبياء دادند مستدعي‌ هستم‌ رجوع‌ فرمائيد ‌از‌ صفحه‌ 261 ‌الي‌ صفحه‌ 283 بيست‌ و دو صفحه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 76)- در آیات گذشته سخن از «مبدء» و «معاد» در میان بود در اینجا با طرح مسأله «نبوت» و حقانیت قرآن، این بحث را تکمیل می‌کند.

به علاوه در گذشته روی سخن با مشرکان بود، و در اینجا از کفار دیگر همچون یهود و اختلافات آنها سخن می‌گوید.

نخست می‌فرماید «این قرآن، اکثر چیزهایی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارند برای آنها بیان می‌کند» (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ).

بنی اسرائیل در مسائل زیادی با هم اختلاف داشتند، در مورد «مریم» و «عیسی» و در مورد پیامبری که بشارتش در تورات داده شده، و همچنین در بسیاری از احکام دینی و مذهبی با یکدیگر اختلافاتی داشتند قرآن آمد و در این زمینه حق مطلب را ادا کرد.

ج3، ص436

نکات آیه

۱ - قرآن، بیانگر حقیقیت بسیارى از مسائل مورد اختلاف بنى اسرائیل، براى آنان (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون)

۲ - تشریح سخن حق در قرآن در زمینه موضوعات مورد اختلاف بنى اسرائیل، نمود حقانیت آن و رسالت پیامبر(ص) (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) از مضمون آیه استفاده مى شود که بیان حق، نشانگر حقانیت قرآن و رسالت پیامبر(ص) است. علاوه بر این که سیر آیات گذشته به این صورت است که از مسأله توحید آغاز شده و سپس به حقانیت معاد و اکنون به حقانیت قرآن پرداخته شده است. گفتنى است که حقانیت قرآن مستلزم حقانیت رسالت پیامبر(ص) نیز هست.

۳ - بنى اسرائیل، داراى موقعیت و نقشى بارز در جامعه عصر بعثت پیامبر(ص) (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) از این که خداوند بنى اسرائیل را اختصاص به ذکر کرده است، موقعیت و نقش آنان در جامعه عصر بعثت استفاده مى شود.

۴ - بنى اسرائیل، گرفتار اختلافات فراوان در مبانى و معارف دینى، به هنگام ظهور اسلام (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) پرداختن قرآن به حل مسائل مهم و مورد اختلاف بنى اسرائیل، نشان دهنده عمق اختلافات آنان در آن عصر است.

۵ - جداسازى حق از باطل، سره از ناسره و ارائه بینش صحیح مکتبى از رسالت هاى قرآن (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) مراد از «یقصُّ» صرف قصه گویى و گزارش نیست; بلکه گزارش همراه با نقد و تبیین و تفکیک سره از ناسره است.

۶ - پیروان ادیان آسمانى در طول زمان، گرفتار اختلاف در فهم معارف آن (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) تعبیر «بنى اسرائیل» هم شامل یهود مى شود و هم شامل نصارا. بنابراین «بنى اسرائیل» مرادف است با «اهل کتاب» که دربرگیرنده دو دین یهودیت و مسیحیت است.

۷ - ناتوانى تورات و انجیل عصر پیامبر(ص)، از رفع اختلافات فکرى و عقیدتى بنى اسرائیل (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) اقدام قرآن به حل اختلافات بنى اسرائیل، نشان مى دهد که آنچه به عنوان تورات و انجیل در دست آنان بوده، براى تبیین حقایق مورد اختلافشان کافى نبوده است.

۸ - پرداختن خداوند به تبیین حق در زمینه هاى معرفتى مورد اختلاف بنى اسرائیل، نمودى از علم گسترده او (و إنّ ربّک لیعلم ... إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل) برداشت یاد شده، توجه به ارتباط این آیه با آیات پیشین - که در زمینه علم گسترده خداوند است - به دست مى آید.

۹ - برخى اختلافات دینى بنى اسرائیل، فاقد ارزش تبیین و نقادى از نظر قرآن (إنّ هذا القرءان یقصّ على بنى إسرءیل أکثر الذى هم فیه یختلفون) این که قرآن به همه مسائل مورد اختلاف بنى اسرائیل نپرداخته است، مى تواند از آن جهت باشد که قرآن به مسائل ضرورى و مورد نیاز توجه داشته و اختلافات فاقد ارزش را مسکوت گذاشته است.

۱۰ - اختلافات به وجود آمده در ادیان الهى، از ناحیه پیروان آنها بود و نه تعالیم پیامبران (الذى هم فیه یختلفون) ضمیر «هم» به اصطلاح فاعل معنوى و تقدیم آن مفید حصر است. بنابراین نسبت داده شدن اختلاف به خود بنى اسرائیل، بیانگر مطلب فوق است.

۱۱ - قرآن از نظر بینش و منطق، محیط و مسلط بر ادیان پیشین (إنّ هذا القرءان یقصّ ... أکثر الذى هم فیه یختلفون) پرداختن قرآن به تبیین حق در مشاجرات فکرى بنى اسرائیل، مى تواند براى نمایاندن منطق برتر خود باشد.

موضوعات مرتبط

  • اختلاف: منشأ اختلاف دینى ۱۰
  • ادیان آسمانى: اختلاف در ادیان آسمانى ۶; اختلاف دینى پیروان ادیان آسمانى ۶; نقش پیروان ادیان آسمانى ۱۰
  • انجیل: انجیل در صدراسلام ۷; نقش انجیل ۷
  • بنى اسرائیل: اختلاف دینى بنى اسرائیل ۴، ۷، ۹; بنى اسرائیل صدراسلام ۳، ۴، ۷; تاریخ بنى اسرائیل ۳، ۴، ۷، ۹; تبیین اختلاف بنى اسرائیل ۱، ۲، ۸; موقعیت اجتماعى بنى اسرائیل ۳
  • تورات: تورات در صدراسلام ۷; نقش تورات ۷
  • حق: ممیز حق و باطل ۵
  • خدا: نشانه هاى علم خدا ۸
  • دین: نقش دین ۱۰
  • قرآن: برترى قرآن ۱۱; تعالیم قرآن ۵، ۹; دلایل حقانیت قرآن۲; رسالت قرآن ۵; نقش قرآن ۱، ۲; ویژگیهاى قرآن ۱۱
  • محمد(ص): دلایل حقانیت محمد(ص) ۲

منابع