النمل ٦٨

از الکتاب
کپی متن آیه
لَقَدْ وُعِدْنَا هٰذَا نَحْنُ‌ وَ آبَاؤُنَا مِنْ‌ قَبْلُ‌ إِنْ‌ هٰذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌

ترجمه

این وعده‌ای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده؛ اینها همان افسانه‌های خرافی پیشینیان است!»

ترتیل:
ترجمه:
النمل ٦٧ آیه ٦٨ النمل ٦٩
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنْ هذا ...»: حرف (إِنْ) نافیه است. «أَسَاطِیرُ»: دروغها و افسانه‌ها (نگا: انعام / ).


تفسیر


نکات آیه

۱ - موضع گیرى ناباورانه مشرکان در قبال وعده برپایى قیامت (لقد وعدنا هذا ... إن هذا إلاّ أسطیر الأوّلین)

۲ - کافران عصر بعثت، مطلع از وجود مسأله اى به عنوان قیامت و معاد در میان نسل هاى پیشین (لقد وعدنا هذا نحن و ءاباؤنا)

۳ - وعده رستاخیز، داراى دیرینه در تاریخ بشر و تعالیم پیامبران (لقد وعدنا هذا نحن و ءاباؤنا من قبل) اقرار کافران به سابقه داشتن مسأله معاد، نشان مى دهد که موضوع رستاخیز از دیرباز در میان بشر مطرح بوده است. بدیهى است که طرح مسأله یاد شده جز از طریق پیامبران صورت نگرفته است.

۴ - در پندار کافران، عقیده به معاد، باورى ارتجاعى و افسانه اى ساخته و پرداخته پیشینیان است. (و قال الذین کفروا ... إن هذا إلاّ أسطیر الأوّلین) «أسطوره» (مفرد «أساطیر») معادل افسانه است و آن عبارت از هر حکایت و قصه بى اصل و دروغ است که به قصد اخلاقى یا سرگرم کردن ساخته مى شود.

۵ - تحقق نیافتن قیامت پس از گذشت زمان ها و اعصار طولانى، دستاویز کافران براى انکار آن (إن هذا إلاّ أسطیر الأوّلین) طرح پیشینه طولانى عقیده به معاد، ظاهراً تلاشى است از سوى کافران براى بیان این که اگر واقعاً وعده رستاخیز حق بود، باید تاکنون محقق مى شد.

۶ - وابستگى شدید ذهن و اندیشه مردم عصر بعثت به پدران و نیاکان خود (أءذا کنّا تربًا و ءاباؤنا ... لقد وعدنا هذا نحن و ءاباؤنا) تکرار «آباؤنا» در دو آیه و تکیه کافران به پدران و نیاکانشان، مى تواند نشانگر مطلب یاد شده باشد.

۷ - کافران فرو رفته در خرافات و شرک، متهم کننده پیام انبیا به خرافه و افسانه (و قال الذین کفروا ... إن هذا إلاّ أسطیر الأوّلین) با توجه به این که وعده معاد و رستاخیز همواره از سوى پیامبران الهى مطرح مى شده است، مى توان گفت که واژه «أوّلین» اشاره به آن بزرگواران دارد.

۸ - جامعه داستان پرداز و افسانه گرا، داراى ذهنیتى ناتوان و مغشوش در تشخیص حق و باطل (إن هذا إلاّ أسطیر الأوّلین) کافران عقیده به معاد را «أسطوره» مى پنداشتند واین پندار نشانگر رواج افسانه ها در میان جوامع پیشین و ذهنیت مغشوش است که در نتیجه شیوع خرافات، پدید آمده بود و براساس آن هر سخن تازه اى را حکایتى ساخته و پرداخته افراد تلقى مى کردند.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۶
  • اقوام پیشین: اقوام پیشین و معاد ۲
  • انبیا: تعالیم انبیا ۳
  • حق: تشخیص حق و باطل ۸
  • خیال پردازى: آثار خیال پردازى ۸
  • دین: تهمت افسانه به دین ۷; تهمت خرافه به دین ۷
  • شناخت: آفات شناخت ۸
  • عقیده: تاریخ عقیده به قیامت ۳; عقیده به معاد ۴
  • قیامت: برپایى قیامت ۱; زمینه تکذیب قیامت ۵; شک به قیامت ۱; وعده قیامت ۱
  • کافران: بهانه جویى کافران ۵; بینش کافران ۴; تهمتهاى کافران ۷; علم کافران صدراسلام ۲
  • مردم: ارتجاع مردم صدراسلام ۶
  • مشرکان: شک مشرکان ۱; موضعگیرى مشرکان ۱
  • معاد: افسانه بودن معاد ۴

منابع