آل عمران ١٧٢

از الکتاب
کپی متن آیه
الَّذِينَ‌ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ‌ وَ الرَّسُولِ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ‌ الْقَرْحُ‌ لِلَّذِينَ‌ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ‌ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ‌

ترجمه

آنها که دعوت خدا و پیامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند؛ (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمرار الاسد» حرکت نمودند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است.

ترتیل:
ترجمه:
آل عمران ١٧١ آیه ١٧٢ آل عمران ١٧٣
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إسْتَجَابُوا»: اجابت و اطاعت کردند. «قَرْح»: زخم.


نزول

محل نزول:

اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسى» گوید: ابن اسحق و ابن عباس و سدى و ابن جريح و قتادة گويند: سبب نزول آيه چنين بوده كه ابوسفيان و يارانش وقتى كه از احد برگشتند پشيمان شدند و گفتند نه محمد را كشتيم و نه اسير گرفتيم بلكه بايد برگرديم در مدينه و آن‌ها را غارت كنيم و افرادشان را اسير نمائيم.

اين موضوع به گوش رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد. اصحاب را امر به خروج از مدينه داد. در اين ميان بعضى به علت اين كه جراحات جنگ در بدن ايشان باقيمانده و التيام نيافته است از رفتن به جنگ امتناع ورزيدند و اين آيه نازل گرديد.[۳][۴]

تفسیر

نکات آیه

۱- پاداش بزرگ الهى براى آنان که على رغم تحمّل جراحتهاى نبرد پیشین، دعوت خدا و رسولش را براى نبردى دیگر اجابت کردند. (الّذین استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح ... اجر عظیم) چون آیات پیشین و نیز آیات بعد درباره نبرد و جهاد است، معلوم مى شود که فرمان اجابت شده (استجابوا)، فرمان جنگ و مبارزه بوده است.

۲- آمادگى گروهى از مجاهدان عصر پیامبر (ص) براى شرکت در جهاد، على رغم آسیب دیدن در جنگ قبلى (احد) (الّذین استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح ... اجر عظیم)

۳- بازسازى مجدد سپاه اسلام توسط پیامبر (ص)، پس از پراکندگى و شکست در جنگ احد (الّذین استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح)

۴- پاداش بزرگ الهى براى اجابت کنندگان دعوت خدا و رسول (ص) به نبردى دیگر در عین تحمّل جراحات نبرد احد، مشروط به احسان و تقواى آنان است. (الّذین استجابوا ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) مفسران برآنند که نبرد پیشین که مسلمانان در آن جراحتها دیدند، همان نبرد احد است. به دلیل وقوع این آیه پس از بیان نبرد احد و اینکه سخن از قرح به میان آورده است ; چنانچه درباره نبرد احد نیز فرموده بود: «ان یمسسکم قرح».

۵- برخى از مجروحان جنگ احد على رغم پذیرش دعوت خدا و پیامبر (ص) به نبردى دیگر، از احسان و تقواى لازم برخوردار نبودند. (الّذین استجابوا ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) «منهم»، حال براى ضمیر «احسنوا» است و کلمه «من»، ظهور در تبعیض دارد ; یعنى اجابت کنندگان را به دارندگان تقوا و احسان و فاقدان آن تقسیم مى کند.

۶- اهمیّت و ارزش والاى شرکت مجدد مجروحین جنگى در جهاد (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح ... اجر عظیم) اجر عظیم براى مجاهدان در گرو جراحت ناشى از جهاد سابق نیست، بلکه به خاطر شرکت در جهاد پس از تحمّل جراحت است.

۷- خطر هجوم مشرکین به مسلمانان، پس از پایان جنگ احد* (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح) زیرا دعوت پیامبر (ص) براى تجهیز نیرو، بیانگر آن است که خطر هجوم مجدد مشرکین وجود داشته است.

۸- سرنوشت ساز بودن آمادگى رزمى و مانور مسلمین بعد از جنگ احد (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح) سازماندهى سپاه اسلام پس از مصیبتهاى وارد آمده در جنگ احد و دعوت مجدد حتى از مجروحان براى شرکت در جنگ، حکایت از سرنوشت ساز بودن این آمادگى و بسیج نیرو دارد.

۹- تفاوت مؤمنان مجاهد، از نظر عملکرد و پاداش (لا یضیع اجر المؤمنین. الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) اگر «الّذین» صفت براى «المؤمنین» باشد، مؤمنان به دو گروه تقسیم شده اند: آنان که دعوت پیامبر (ص) را براى جهاد پذیرفتند، ولى از تقوا و احسان لازم برخوردار نبودند; و آنان که دعوت را پذیرفتند و داراى احسان و تقوا نیز بوده اند. «اجر عظیم»، مخصوص گروه دوّم است و به دلیل «انّ اللّه لا یضیع اجر المؤمنین»، گروه اول نیز داراى پاداش هستند; امّا نه پاداش عظیم.

۱۰- تقوا و نیکوکارى، مایه ازدیاد پاداش مجاهدان مؤمن (للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم)

۱۱- ارزش والاى ثبات بر ایمان و پذیرش دعوت خدا و رسول (ص)، پس از تحمّل شدائد و مشکلات (انّ اللّه لا یضیع اجر المؤمنین. الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح)

۱۲- نیاز مبرم پیامبر (ص) به نیروهاى مجاهد براى مقابله با دشمن، پس از نبرد احد (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح) فراخوانى نیروهاى مجروح جنگ احد براى نبردى دیگر، چنانچه در شأن نزول آمده است، حکایت از نیاز مبرم به نیروهاى مجاهد دارد.

۱۳- تشویق خداوند به جهاد، همراه با نیکوکارى و تقوا (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم)

۱۴- خوب عمل کردن در جنگ (احسان) و تخلف نکردن از مقررات جنگى (تقوا)، شرط پاداش بزرگ خداوند براى مجاهدان (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) در برداشت فوق، متعلق «احسان»، جنگ گرفته شده است ; یعنى در جنگ خوب عمل کنند. همچنین متعلق «اتّقوا»، مقررات جنگى (مانند پیروى از فرماندهى) گرفته شده است.

۱۵- بارورى اعمال، در گرو احسان و تقوا (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) بنابر اینکه «الّذین»، مبتدا باشد ; نه صفت براى «المؤمنین».

۱۶- اطاعت از دستورات خداوند و پیامبر (ص)، على رغم تحمّل سختیها و شدائد، از مصادیق احسان و تقوا (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) در برداشت فوق، «من» در «منهم»، بیانیّه گرفته شده، یعنى محسنان و تقواپیشگان همان اجابت کنندگان دعوت پیامبرند و براى آنان پاداشى بزرگ است.

۱۷- اهمیّت و ارزش اطاعت از فرامین الهى به هنگام گرفتارى در شدائد (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح)

۱۸- ارزش کامل صبر و استقامت در راه خدا، در گرو احسان و تقوا (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم)

۱۹- شرکت در جهاد، حتّى در رکاب پیامبر (ص)، به تنهایى دلیل احسان و تقواى آدمى نیست. (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم) چون خداوند اجابت کنندگان دعوت پیامبر (ص) براى شرکت در جهاد را به دو طایفه تقسیم کرده است: دارندگان احسان و تقوا و فاقدان آن. البته بر این مبنا که «من» براى تبعیض باشد.

۲۰- دشوارى عمل، موجب ازدیاد ارزش و پاداش آن در پیشگاه خداوند (الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح) چنانچه «الذین استجابوا» مبتدا باشد، جمله «من بعد ما اصابهم القرح»، که مستلزم دشوارى حرکت براى جهاد است ، از شرایط وعده به اجر عظیم خواهد بود.

روایات و احادیث

۲۱- پاداش بزرگ امیرالمؤمنین (ع) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پیامبر (ص) پس از مجروح شدن در جنگ احد (الّذین استجابوا للّه و الرّسول ... اجر عظیم) امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث علیّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظیم». انّما نزلت فى امیرالمؤمنین (ع).[۵]

موضوعات مرتبط

  • احسان:۱۹، ۲۱ آثار احسان ۱۹، ۲۱ ۴، ۱۰، ۱۵، ۱۶، ۱۸ ; احسان ۱۹، ۲۱ در جهاد ۱۳، ۱۴
  • استقامت: ارزش استقامت ۱۸
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۲، ۲۱
  • اطاعت: ارزش اطاعت ۱۷ ; اطاعت از خدا ۱، ۱۶، ۱۷، ۲۱ ; اطاعت از محمّد (ص) ۱، ۴، ۱۱، ۱۶، ۲۱ ; اطاعت در سختى ۱۷
  • ایمان: ارزش ایمان ۱۱ ; ایمان در سختى ۱۱
  • پاداش:۹، ۱۰، ۲۱ مراتب پاداش ۹، ۱۰، ۲۱ ۴ ; موجبات پاداش ۹، ۱۰، ۲۱ ۱، ۴، ۱۴، ۲۰
  • پیروزى: عوامل پیروزى در جنگ ۸
  • تقوا:۱۶، ۱۹ آثار تقوا ۱۶، ۱۹ ۴، ۱۰، ۱۵، ۱۸ ; پاداش تقوا ۱۶، ۱۹ ۲۱ ; تقوا ۱۶، ۱۹ در جهاد ۱۳، ۱۴
  • جنگ: آمادگى نظامى ۲، ۳، ۸ ; مجروحان جنگ ۱، ۵، ۶، ۲۱
  • جهاد:۱۴، ۱۹ ارزش جهاد ۱۴، ۱۹ ۶ ; تشویق به جهاد ۱۴، ۱۹ ۱۳ ; جهاد ۱۴، ۱۹ با دشمنان ۱۲ ; سختى جهاد ۱۴، ۱۹ ۱، ۲
  • خدا:۱۶، ۱۷، ۲۱ پاداش خدا ۱۶، ۱۷، ۲۱ ۱، ۱۴ ; دعوت خدا ۱۶، ۱۷، ۲۱ ۱، ۴، ۵، ۱۱
  • دشمنان:۱۲
  • دین: دشمنان دین ۱۲
  • راه خدا:۱۹
  • سازماندهى: در جنگ ۳
  • سختى:۱، ۲، ۱۱، ۱۷ آثار سختى ۱، ۲، ۱۱، ۱۷ ۲۰
  • شکست: در جنگ ۳
  • صبر: ارزش صبر ۱۸
  • على (ع): احسان على (ع) ۲۱ ; تقواى على (ع) ۲۱
  • عمل:۹ ارزش عمل ۹ ۲۰ ; پاداش عمل ۹ ۲۰ ; قبولى عمل ۹ ۱۵
  • غزوه احد:۲، ۳، ۴، ۷، ۲۱
  • مجاهدان: پاداش مجاهدان ۴، ۹، ۱۰، ۱۴ ; مجاهدان صدر اسلام ۲ ; مجاهدان غزوه احد ۵
  • محمد (ص):۱، ۴، ۱۱، ۱۶، ۲۱ فرماندهى محمد (ص) ۱، ۴، ۱۱، ۱۶، ۲۱ ۳
  • مشرکان: خطر مشرکان ۷
  • مؤمنان: تفاوت مؤمنان ۹ ; عمل مؤمنان ۹

منابع

  1. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۶۲.
  3. صاحبان كشف الاسرار و روض الجنان و مجمع البيان هر يك به تفصيل راجع به مقدمه جنگ بعد از غزوه احد نوشته اند و ما آن را از كشف الاسرار نقل مي‌نمائيم و در پاره اى از موارد از مجمع البيان هم ذكر مى كنيم، مجاهد و مقاتل و عكرمة گويند: درباره جنگ بدر الصغرى نازل گرديده، بدين شرح وقتى كه مسلمين فرار كردند ابوسفيان به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفت: يا محمد وعده ما و شما در بدرالصغرى خواهد بود (و بنا به قول مجاهد جنگ بدرالصغرى در سال چهارم هجرت اتفاق افتاده است) بدر صغرى مرغزار و چشمه اى بود مربوط به بنى‌كنانة و در جاهليت بازار خريد و فروش بوده. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آرى وعده گاه ما همان جا خواهد بود بعد از يك سال ابوسفيان و اهل مكه به قصد جنگ از مكه بيرون آمدند. خداوند در دل ايشان ترس و رعبى ايجاد كرد. ابوسفيان انديشيد كه مبادا مسلمين قوى شده باشند در همين فكر بود كه انديشه بازگشت به وى راه يافت. در بين راه به نعيم بن مسعود الاشجعى كه از مكه مي‌آمده و مي‌خواست به سوى مدينه برود. برخورد به نعيم گفت: كه با محمد ميعاد جنگ در بدرالصغرى دارم ولى از اين قصد منصرف شدم. مي‌خواهم برگردم و نيز مى ترسم كه محمد به وعده خود عمل كند و به بدرالصغرى بيايد و ما را در آنجا نبيند دلير شود و به تعقيب ما بپردازد. اگر مى توانى در مدينه مسلمين را از اين قصد منصرف كن كه در ازاء آن ده شتر به تو خواهم داد. نعيم وقتى كه به مدينه رسيد. مسلمين را مجهز و آماده يافت؛ خواست آن‌ها را از لشكر ابوسفيان بترساند. آنچه كوشش كرد، نتيجه نگرفت و در ضمن مسلمين از جنگ با ابوسفيان در هراس بودند. پيامبر فرمود: سوگند به خدائى كه جانم در دست اوست اگر كسى با من نيايد خود به تنهائى خواهم رفت، مسلمين دلير شدند و ساز جنگ دادند تا به بدرالصغرى رسيدند. در اينجا صاحب مجمع البيان بنا به نقل از تفسير على بن ابراهيم بن هاشم چنين نقل كند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله با هفتاد نفر از مدينه بيرون شدند تا به حمراء الاسد كه هشت ميل از مدينه بيرون است، رسيدند. پس رو به ياران خود كرد و فرمود: آيا كسى هست كه خبرى از دشمن براى ما بياورد؟ كسى جز على بن ابى‌طالب جواب نداد و على با وجود اين كه جراحات او التيام نيافته بود، حاضر شد. اين مأموريت را انجام بدهد. رسول خداى به وى فرمود: به نزديكى آن‌ها كه رسيدى نظاره كن اگر سوار بر شترها هستند و اسب‌ها را رها كردند. قصد رفتن به مكه را دارند و اگر سوار بر اسب ها هستند و شترها را رها كردند، قصد مدينه را دارند على بن ابى‌طالب رفت و سپس چنين خبر آورد و گفت: يا رسول الله سوار بر شترها بودند و اسب‌ها را رها كرده بودند. پيامبر فرمود: آنان ترسيدند و قصد مكه را دارند لذا بعد از يكى دو روز توقف به سوى مدينه بازگشت و اين آيه نازل گرديد، طبرى نيز اين واقعه را به اختصار از ابن عباس نقل كرده و گويد: موقعى كه پيامبر براى جنگ بدر صغرى مردم را خواست عده اى امتناع كردند ولى اين اشخاص به نداى او لبيك گفتند: ابوبكر و عمر و عثمان و على و زبير و سعد و طلحة و عبدالرحمن بن عوف و عبدالله بن مسعود و حذيفة اليمان و ابوعبيدة بن الجراح.
  4. در تفسير برهان از ابن شهر آشوب او از ابورافع چنين نقل كند كه وقتى كه مشركين از غزوه احد منصرف شدند به روحا رسيدند و گفتند: نه محمد را كشتيم و نه طرفى بستيم پس برگرديم. اين موضوع به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد و على را با عده اى از خزرج به سوى آن‌ها فرستاد. در حالتى كه هنوز جراحات او التيام نيافته بود سپس اين آيه درباره او نازل گرديد و نيز در تفسير عياشى از سالم بن ابى‌مريم او از امام صادق عليه‌السلام نقل نمايد كه پيامبر على را با ده نفر به سوى مشركين فرستاد و اين آيه درباره او نازل شد.
  5. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۰۶، ح ۱۵۳ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۲۶، ح ۴.