يَتَضَرّعُون

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«تَضَرُّع» به معناى ورود شیر به پستان و خضوع و تسلیم آن در برابر دوشنده است، سپس به معناى تسلیم آمیخته با تواضع و خضوع آمده، و در سوره «انعام» به معناى دعاى آشکار است. «تَضَرُّع» در اصل از مادّه «ضرع» (بر وزن فرع) به معناى «پستان»، گرفته شده، بنابراین «تضرّع» به معناى دوشیدن شیر از پستان مى آید، و از آنجا که به هنگام دوشیدن شیر انگشت ها بر نوک پستان در جهات مختلف حرکت مى کنند، این کلمه در مورد کسى که با حرکات مخصوص خود اظهار خضوع و تواضع مى کند، به کار مى رود. و مفهوم آن در سوره «مؤمنون» این است که این حوادث دردناک آنها را هرگز از مرکب غرور، سرکشى وخودکامگى فرود نیاوردو دربرابرحق تسلیم نشدند. و اگر در پاره اى از روایات «تضرع» به معناى بلند کردن دست ها در هنگام دعا و نماز تفسیر شده، در واقع بیان یکى از مصداق هاى این معنا وسیع است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

تضرّع به معنى تذلّل است. در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ اِلَى اللّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و به قولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ايضاً در قاموس گويد: «ضراع ضرعاً و ضراعُ: خضع و ذلّ و استكان». [انعام:43]. آن گاه كه عذاب ما به آنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا به درگاه خدا زارى نكردند؟ ليكن دلهاى آنها سخت گرديد [مؤمنون:76]. استكانت چنانكه در مجمع فرموده به معنى خضوع است يعنى:هر آينه آنها را به عذاب گرفتار كرديم به پروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرّع و زارى نكردند على هذا استكانت امر قلبى و تضرّع، زارى با زبان و امر ظاهرى است و اگر هر دو به يك معنى باشد منظور آن است كه در گذشته خضوع نكردند و اكنون هم نمى‏كنند. در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: «... اَيْاِسْتِكانَةُ هِىَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما». در مجمع از حضرت صادق صلوات اللّه عليه نقل كرده: استكانت در دعاست، تضرّع برداشتن دو دست است در نماز. «اَلْاِسْتِكانَةُ فى الدُّعاءِ وَ التَّضَرِّعُ رَفَعُ الْيَدِ فى الصَّلوةِ». نا گفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير [اعراف:94].آن است كه گرفتارى‏هاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارى‏ها يك نوع رحمت اند ما بعد آيه 43 انعام حاكى است كه اگر شخص از گرفتارى‏ها متنبه نشود درهاى نعمت بر رويش گشوده شده و غفلتاً عذاب او را يافته و از بين مى‏برد [انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به پستان ميل مى‏كند. ايضاً ضُرُع به ضم (ض - ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضرع السبع من الشى‏ء ضروعاً: دنامة» و نيز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْه» يعنى با ميل به او نزديك شد و چون تذلّل و زارى يك نوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مى‏باشد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...