مَثَلُهُم

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بروزن فرس) مانند، دليل، صفت، عبرت، علامت، حديث و مثل دائر (اقرب) قاموس از جمله صفت، حجّت و حديث را ذكر كرده است وآن به معنى شبيه ومانند نيز آمده است چنانكه گفته شد، طبرسى ذيل آيه [بقره:17]. تصريح كرده است. و در كشاف و جوامع‏الجامع «حال» را نيز از معانى آن شمرده است. راغب مى‏گويد: مَثَل (بروزن فرس) قولى است درباره چيزى كه شبيه است به قولى درباره چيزى ديگر تا يكى آن ديگرى را بيان و مجسّم كند. نگارنده گويد: بيشتر موارد استعمال آن در قرآن همان قول راغب است گر چه در معانى ديگر نيز چنانكه خواهيم گفت آمده است. و خداوند جريانى و حكايتى و قولى مى‏آورد سپس مطلب مورد نظر را با آن تطبيق مى‏كند، در واقع مثل برای تفهیم مطلب و اشباع ذهن شنونده آورده مى‏شود مثل [ابراهيم:25-24]. اكنون به بعضى از آيات اشاره مى‏كنيم: 1- [آل عمران:59]. مثل در اين آيه به معنى صفت و حال است يعنى حال و جريان عيسى در پدر نداشتن مانند جريان آدم است كه خدا را از خاكش آفريد. 2- [رعد:35]. مراد از مثل در آيه چنانكه گفته‏اند صفت است كه موصوف را مجسّم مى‏كند درباره تركيب آن گفته‏اند «مثل» مبتداء و خبر آن محذوف است و گفته‏اند: تَجْرى مِنْ تَحْتِها... خبر مبتداء و به قولى در آن موصوف حذف شده و تقدير «مَثَلُ الْجَنَّة... جَنَّةٌ تَجْرى» است ولى به نظر مى‏آيد كه «تَجْرى...» در جاى خبر بوده باشد ايضاً آيه [محمّد:15]. 3- [فرقان:33]. ظاهراً مراد از مثل در اين آيه به معنى حديث و سؤال است آيه ماقبل چنين است «وَقال الَّذينَ كَفَروُا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَرِتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتيلاً» سؤال كفّار آن بود كه چرا قرآن همگى يكدفعه نازل نمى‏شود؟ در جواب فرموده: تدريجى بودن آن بدان علّت است كه قلب تو مطمئن و ثابت باشد و پيوسته بودن وحى سبب تثبيت قلب تو است و اگر يكدفعه نازل مى‏شد و وحى منقطع مى‏گرديد دلت آن ثبات دائمى را نداشت. آنوقت در آيه مانحن فيه فرموده: هيچ سؤالى و اشكالى پيش تو نمى‏آورند مگر آنكه جواب حقيقى آن را مى‏آوريم و جوابی كه معنايش از سؤال آنها بهتر است. 4- [طه:63]. مُثلى مؤنّث اَمْثَلَ به معنى افضل و اشرف است. 5- [رعد:6]. مَثُلات جمع مَثُلَة به معنى عقوبت است زيرا ميان عقوبت و عقوبت شده تماثل است يعنى: عقوبتها پيش از آنها گذشته است. و يا به قول راغب مثله عقوبتى است كه بر قومى وارد مى‏شود و بر ديگران مثل مى‏گردد. 6- [روم:27]. گفته‏اند مراد از مثل وصف است يعنى براى اوست صفت عاليتر در آسمانها و زمين كه براى هيچ يك از موجودات آن صفت نيست و به آفريدن و اعاده خلقت قادر است. 7- [اعراف:177]. مثلاً ظاهراً به معنى وصف است چنانكه از آيه ماقبل روشن مى‏شود. 8- [زخرف:56]. مثل در آيه به معنى عبرت است كه به صورت مثل سائر آمده يعنى فرعونيان را در رديف گذشتگان و هلاك شدگان قرار داديم و نيز عبرتى گردانديم براى آيندگان. 9- [زخرف:57-59]. ظاهر آن است كه: چون مشركان حالات عيسى «عليه السلام» را شنيدند كه بدون پدر متولد شده و ديدند كه نصارى او را پسرخدا مى‏دانند و پرستش مى‏كنند، گفتند: جایی كه عيسى معبود باشد خدايان ما بهتر از اوست. و نيز ظاهر آن است كه از قصّه عيسى كه قرآن نقل مى‏كند اعراض كرده و فقط به معبود بودنش در نزد نصارى چسبيده‏اند آيات بعدى معبوديت او را نفى مى‏كند. *** تمثال به معنى مجسّمه است راغب گفته: «اَلتِمْثالُ :اَلشَّىْ‏ءُ الْمُصَوَّرُ» جمع آن تماثيل است [انبیاء:52]. اين مجسّمه‏ها (بتها) چيستند كه پيوسته آنها را عبادت مى‏كنيد؟!! * [سباء:13]. يعنى جنّ براى سليمان آنچه مى‏خواست از كاخها، مجسّمه‏ها و كاسه‏هايى به بزرگى حوضها مى‏ساختند. ظهور تماثيل در اعم است آيا در شريعت تورات مجسّمه ساختن جايز بود كه سليمان دستور مى‏داد برايش بسازند؟ ايضاً آيه [آل عمران:49]. كه صريح است در اينكه عيسى «عليه السلام» مجسّمه پرنده مى‏ساخت. طبرسى رحمه الله ذيل آيه [بقره:51]. فرموده: مجسّمه ساختن محذورى ندارد فقط مكروه است و امّا آنچه از رسول خدا نقل شده كه آن حضرت مصوّرين را لعنت كرده مراد كسانى‏اند كه خدا را به خلق تشبيه مى‏كنند يا عقيده دارند كه خدا داراى صورتى است. به نظر طبرسى ساختن مجسّمه براى پرستش حرام است نه مطلق ساختن. ولى شيخ رحمه الله در مكاسب محرمه فرموده: ساختن مجسّمه ذوات ارواح بلا خلاف حرام است و در مستند بر حرمت آن ادعاى اجماع كرده است ايضاً محقق ثانى فرموده: حرام است اجماعاً. نگارنده گويد: در روايت صحيحه بقباق از امام صادق«عليه السلام» درباره «مايَشاءُ مِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ...» نقل شده كه فرمودند: «وَاللهُ ماهِىَ تَماثيلُ الرِجالِ وَ النِساءِ وَ لاكِنَّهَا الشَّجِرُ وَ شِبْهُهُ» بخدا آنها مجسّمه مردان و زنان نبود بلكه مجسّمه درخت و نحو آن بود. اين روايت درمجمع نقل شده و در مصباح الفقاهه در بحث حرمة التصوير به صحت آن تصريح شده است. امّا جريان عيسى «عليه السلام» آن يك وجه استثنايى بود براى اثبات و نشان دادن معجزه. والله العالم. امّا آنچه از حسن مفسر نقل شده كه در آنروز عمل مجسّمه حرام نبود وآن منحصر به شريعت اسلام است روايت صحيحه آن را دفع مى‏كند. والله اعلم. *** [مريم:17]. آيه درباره آمدن فرشته است پيش مريم مراد از تمثّل آن است كه در عين ملك بودن به نظر مريم بشر مى‏آمد نه اينكه واقعاً بشر شده بود رجوع شود به«جن» بند 12.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...