يونس ٦٣
ترجمه
يونس ٦٢ | آیه ٦٣ | يونس ٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ کَانُوا یَتَّقُونَ»: اولیاء خدا مؤمنان متّقی میباشند. برای آگاهیاز صفات و خصال آنان مراجعه شود به: (بقره / .
تفسیر
- آيات ۷۰ - ۵۷، سوره يونس
- توضيح معناى مفردات آيه شريفه : ((موعظه ))، ((شفاء لما فى الصدور))، ((هدى)) و ((رحمت ))
- اشاره به معناى ((رحمان )) و ((رحيم )) و مراد از اينكه قرآن براى مؤ منين رحمت است
- توصيف قرآن به بيان جامعى است براى همه آثار طيب و نيكوى قرآن كريم
- مراد از فضل خدا و رحمت خدا در آيه شريفه :((قل بفضل اللّه و برحمته ...))
- وجه اينكه از دادن روزى به ((انزال )) روزى تعبير شده ، با اينكه رزق آدميان در زميناست
- بيان اينكه هر حكمى بايد به اذن خدا باشد. و حكم مختص به خدا است . و طرح دو شبههدر اين زمينه و پاسخ به آن دو شبهه
- حكم خدا منطبق بر فطرت ، هماهنگ با نظام خلقت و همسوى حركت انسان به سوى هدفكمالى او است
- سلطنت و احاطه تام الهى بر اعمال بشر، شهادت و عملى استكامل و فراگيرنده همه اعمال از همه خلايق حتى پيامبر خدا(ص )
- معناى ((ولايت )) و مراد از ولايت خدا
- اشاره به مراتب ايمان و بيان اينكه خداى تعالى ولى مؤ منين است كه از مرتبه بالاىايمان برخوردارند
- توجيه و توضيحى در مورد اينكه خداى ، ترس و اندوهى ندارند و بيان اينكه اطلاق جمله: ((لاخوف عليهم و لا هم يحزنون )) شامل نفى ترس و اندوه هم در دنيا و هم در آخرت مىشود
- بررسى سخن يكى از مفسرين درباره نفى ترس و اندوه اولياى خدا و رد آن گفته
- تسلى دادن به پيامبر (ص ) كه از سخنان جاهلانه مشركين نرنجد زيرا ((عزت از آنخداست )) و ((خدا سميع و عليم است ))
- استدلال براى محال بودن فرزند داشتن خداى تعالى ، در برابر مشركين كه گفتند:((اتخذ اللّه ولدا))
- بحث روايتى ۱۴۰
- چند روايت در مورد مراد از فضل و رحمت خدا در:((قل بفضل اللّه و برحمته ...))
- رواياتى درباره معناى ولايت خدا و وصف اولياءاللّه
- چند روايت در تفسير ((بشرى )) داشتن اولياء اللّه در دنيا و آخرت (لهم البشرى فىالحيوة الدنيا و فى الاخرة )
- چند روايت درباره رؤ يا و اقسام آن
نکات آیه
۱ - ایمان و تقواپیشگى، از صفت اولیاى خداست. (ألا إن أولیاء اللّه ... الذین ءامنوا و کانوا یتقون)
۲ - اولیاى خدا، کسانى هستند که پس از ورود به جرگه مؤمنان، با رعایت مستمر تقواى الهى، به ایمانى برتر و فراتر از ایمان سابق نایل مى شوند. (ألا إن أولیاء اللّه ... الذین ءامنوا و کانوا یتقون) جمله «و کانوا یتقون» - که ماضى استمرارى است - دلالت مى کند بر اینکه: اولیاى خدا، پیش از ایمان، داراى تقواى مستمر بودند و چون رعایت تقواى مستمر بدون داشتن ایمان بى معناست، معلوم مى گردد آنان با داشتن ایمان و رعایت تقواى الهى، به ایمان جدیدى - که از ایمان سابق برتر است - دست مى یابند.
۳ - رعایت مستمر تقواى الهى، زمینه ساز رسیدن به مقام ولى اللّهى است. (ألا إن أولیاء اللّه ... الذین ءامنوا و کانوا یتقون)
۴ - ایمان، داراى مدارج و مراتب است. (الذین ءامنوا و کانوا یتقون) از اینکه اولیاى خدا، با رعایت مستمر تقوا، به ایمانى برتر از ایمان سابق رسیدند، برداشت فوق استفاده شده است.
۵ - رعایت مستمر تقواى الهى، عامل ارتقاى درجات ایمان است. (الذین ءامنوا و کانوا یتقون)
۶ - ایمان و تقواپیشگى، موجب رفع اندوه و ترس انسان است. (ألا إن أولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین ءامنوا و کانوا یتقون)
موضوعات مرتبط
- اندوه: عوامل رفع اندوه ۶
- اولیاء اللّه: ایمان اولیاء اللّه ۱، ۲ ; تقواى اولیاء اللّه ۱، ۲ ; تکامل اولیاء اللّه ۲ ; زمینه مقام اولیاء اللّه ۳ ; صفات اولیاء اللّه ۱
- ایمان: آثار ایمان ۶ ; عوامل ازدیاد ایمان ۵ ; مراتب ایمان ۴
- ترس: عوامل رفع ترس ۶
- تقوا: آثار تداوم تقوا ۳، ۵ ; آثار تقوا ۶ ; اهمیّت تقوا ۳، ۵