هود ١١٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۴۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند؟! مگر اندکی از آنها، که نجاتشان دادیم! و آنان که ستم می‌کردند، از تنعّم و کامجوئی پیروی کردند؛ و گناهکار بودند (و نابود شدند)!

از چه رو در ميان نسل‌هاى پيش از شما خردمندانى نبودند كه [مردم را] از فساد در زمين نهى كنند [تا گرفتار عذاب نشوند]؟ جز اندكى از كسانى از آنها كه نجاتشان داديم (پيامبران و پيروانشان). و كسانى كه ستم كردند، [طبعا] به دنبال رفاه و خوشگذرانى رفتند و اهل
پس چرا از نسلهاى پيش از شما خردمندانى نبودند كه [مردم را] از فساد در زمين باز دارند؟ جز اندكى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم. و كسانى كه ستم كردند به دنبال ناز و نعمتى كه در آن بودند رفتند، و آنان بزهكار بودند.
پس چرا در امم گذشته مردمی با عقل و ایمان وجود نداشت که (خلق را) از فساد و اعمال زشت نهی کنند مگر عده قلیلی که نجاتشان دادیم، و ستمکاران از پی تعیّش به نعمتهای دنیوی رفتند و مردمی فاسق بدکار بودند.
پس چرا در میان امت هایی که پیش از شما بودند، مصلحانی دلسوز نبودند که [مردم را] از فساد در زمین بازدارند؟ مگر اندکی که [به سبب بازداشتن مردم از فساد] نجاتشان دادیم. و آنان که ستم کردند، دنباله رو [و دل بسته] چیزی از نعمت و ثروت شدند [که در آن به سرکشی و طغیان افتادند] و آنان گنهکار بودند.
چرا در ميان مردمانى كه پيش از شما بودند -جز اندكى كه از آن ميان نجاتشان داديم- خردمندانى نبودند تا مردمان را از فسادكردن در زمين باز دارند؟ ظالمان از پى آسودگى و لذات دنيوى رفتند و گنهكار بودند.
از چه رو در میان اقوامی که پیش از شما بودند خردمندانی نبودند که از فساد در روی زمین نهی کنند، مگر گروهی اندک از کسانی که نجاتشان داده بودیم، و ستم‌پیشگان [مشرک‌] دل در ناز و نعمتی که یافته بودند، بستند، و گنهکار بودند
پس چرا در ميان مردمانى كه پيش از شما بودند، جز اندكيشان كه آنان را [از عذاب‌] رهانيديم، خردمندان و نيكان بافضيلتى نبودند كه از تباهكارى در زمين باز دارند؟ و كسانى كه ستم كردند در پى آنچه در آن كامرانى يافتند رفتند- از آرزوهاى نفس پيروى كرده همه كوشش خود را صرف به دست آوردن اسباب شهوات گردانيدند- و بزهكار بودند.
چرا نمی‌بایست که در میان ملّتهای (گذشته) پیش از شما فرزانگانی باشند که از فساد در زمین نهی کنند (تا دیگران را از گرفتار آمدن به عذاب و نابود شدن رهائی بخشند؟) مگر مردمان کمی که (به وظیفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر عمل کردند و) ما نجاتشان دادیم، و (امّا در همان حال) کافرانی می‌زیستند که از خوشگذرانی و تنعّم و تلذّذی پیروی می‌کردند که آنان را مغرور و فاسد کرده بود، و دائماً گناه می‌ورزیدند (و هیچ وقت به دعوت پیغمبران و خیرخواهان گوش نمی‌دادند و از فساد و تباهی دست نمی‌کشیدند).
پس چرا از نسل‌های پیش از شما نگهبانانی نبودند که (مکلفان را) از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی از میان آنان که نجاتشان دادیم. و کسانی که ستم کردند از آنچه ناز و نعمت - که در ژرفای آن غرق بودند - پیروی کردند، در حالی‌که (از) بزهکاران بوده‌اند.
پس چرا نبود از قرنهای پیش از شما بازماندگانی که نهی کنند از تباه‌کاری در زمین مگر کمی از آنان که نجات دادیم از ایشان و پیروی کردند ستمگران آنچه را کامرانی نمودند در آن و شدند بزهکاران‌


هود ١١٥ آیه ١١٦ هود ١١٧
سوره : سوره هود
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْقُرُونِ»: جمع قَرْن، مردمان یک عصر و زمان. مراد ملّتهای پیشین است. «أُولُوا بَقِیَّةٍ»: صاحبان فضل. خیرخواهان. خردمندان خویشتندار. «بَقِیَّة»: عقل و فضل. خیر و نیکی. «إِلاّ قَلِیلاً ...»: لیکن گروه اندکی. مستثنی منقطع است. «مَآ أُتْرِفُوا فِیهِ»: خوشگذرانی و مال‌اندوزی و شهرت‌طلبی گذرائی که درآن غوطه‌ور گشتند و مایه غرور و سرکشی ایشان شد. می‌گویند: أَتْرَفَتْهُ النِّعْمَةُ: یعنی نعمت او را به سرکشی و خوشگذرانی کشاند. مُتْرِف به معنی غرق در شهوات، از این ریشه است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- امتهاى به هلاکت رسیده پیشین (نظیر امت نوح ، هود ، صالح ، لوط و ...) امتهایى فاسد و تبه کار بودند. (فلولا کان من القرون من قبلکم أُولُوا بقیة ینهون عن الفساد) «قرن» (مفرد قرون) به امت و جامعه اى گفته مى شود که در یک عصر زندگى مى کنند.

۲- فساد و تبه کاریهاى امتهاى گذشته ، عامل گرفتارى آنان به عذاب و هلاکت (فلولا کان من القرون من قبلکم أُولُوا بقیة ینهون عن الفساد) عبارت «ممن أنجینا منهم» قرینه بر این است که مقصود از «القرون من قبلکم» امتهایى اند که به عذابهاى الهى گرفتار شده و به هلاکت رسیده اند.

۳- فساد و تبه کاریهاى امتهاى گذشته ، فسادى فراگیر و همه جانبه بود. (ینهون عن الفساد فى الأرض) قید «فى الأرض» بیانگر گستردگى و فراگیرى فساد مى باشد.

۴- امتهاى هلاکت شده پیشین ، فاقد جمعیتى از مصلحان دلسوز و بازدارنده مردم از فساد و تباهى (فلولا کان من القرون من قبلکم أُولُوا بقیة ینهون عن الفساد) از معانى «بقیة» فضل و نیکى است. در تفسیر کشاف آمده: فلانى از «بقیة القوم» است; یعنى، از نیکان آنان است. بنابراین «اُولُوا بقیة»; یعنى، نیکان و دارندگان فضل که به مناسبت مورد به مصلحان دلسوز تعبیر شد. لولا به معناى «چرا نه» مى باشد و مفاد جمله «فلولا ...» این است که: چرا در میان امتهاى پیش از شما گروهى از مصلحان دلسوز نبودند که آن امتها را از فساد و تباهى باز دارند؟.

۵- فسادها و تباهیها ، آن گاه که رواج یابد و فراگیر شود ، امتها را در خطر عذابهاى الهى قرار مى دهد. (ینهون عن الفساد فى الأرض)

۶- لزوم نهى از منکر و بازدارى مردمان از فسادها و گناهان (فلولا کان ... أُولُوا بقیة ینهون عن الفساد)

۷- وجوب نهى از منکر در ادیان پیشین (فلولا کان من القرون من قبلکم أُولُوا بقیة ینهون عن الفساد)

۸- در میان امتهاى هلاک شده پیشین ، تنها اندکى از آنان از فساد و تباهى به دور بوده و مردم را از گناه و فساد نهى مى کردند. (فلولا کان ... أُولُوا بقیة ینهون عن الفساد فى الأرض إلاّ قلیلاً)

۹- خداوند ، تنها صالحان ناهى از منکر را از عذابهاى نازل شده بر امتهاى پیشین ، نجات داد. (إلاّ قلیلاً ممن أنجینا منهم) «منهم» قید براى «قلیلاً» است و ضمیر در آن به «القرون» باز مى گردد و «من» در «ممن = مِن مَن» بیانیه است بنابراین «إلاّ قلیلاً ...»; یعنى، مگر اندکى از جوامع گذشته که در آنها صاحب خردانى ناهى از فساد بودند همانها که نجاتشان دادیم.

۱۰- نهى از منکر و بازدارى مردمان از فساد ، مایه نجات و رهایى از عذابهاى الهى است. (إلاّ قلیلاً ممن أنجینا منهم)

۱۱- ناهیان از منکر در میان اقوام هلاک شده پیشین به دلیل اندک بودنشان ، نتوانستند جامعه خویش را از فساد و تباهى بازدارند. (إلاّ قلیلاً ممن أنجینا منهم) جمله «إلاّ قلیلاً...» به قرینه «أنجیناهم» دلالت مى کند که خداوند ناهیان از فساد را که در برخى از جوامع بودند نجات داد و جامعه ایشان را به عذاب هلاک کرد. بنابراین آن صاحب خردان نتوانسته بودند جامعه خویش را از فساد بازدارند و لذا عذاب بر جامعه آنان نازل شد.

۱۲- امتهاى هلاک شده پیشین ، مردمى دلبسته به تمتّعات و لذّتهاى دنیوى بودند. (واتبع الذین ظلموا ما أُترفوا فیه)

۱۳- گرایش شدید امتهاى پیشین به لذّتهاى مادى و تمتعات دنیوى ، آنان را به فساد و تباهى کشانید. (واتبع الذین ظلموا ما أُترفوا فیه) «تُرفة» به معناى نعمت است و «مُترَف» به کسى گفته مى شود که نعمت فراوان آن را سرمست و سرکش کرده باشد. مراد از «ما» مال و منال و لذتهاى مادى است. بنابراین «ما أُترفوا فیه»; یعنى، مال و منال و لذایذى که در آن سرمست و سرکش شده بودند.

۱۴- جوامع هلاک شده پیشین ، مردمانى گنه کار بودند. (و کانوا مجرمین)

۱۵- دلبستگى به تمتعات دنیوى و لذّتهاى مادى ، گناه است. (واتبع الذین ظلموا ما أُترفوا فیه و کانوا مجرمین)

۱۶- رفاه و دلبستگى به لذّتهاى دنیا ، زمینه ساز ستمگرى و گرایش به جرم و گناه است. (واتبع الذین ظلموا ما أُترفوا فیه و کانوا مجرمین)

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۷
  • ادیان: تعالیم ادیان ۷
  • اقوام: اقوام فاسد ۱
  • اقوام پیشین: دنیاطلبى اقوام پیشین ۱۲، ۱۳; عذاب اقوام پیشین ۲; فساد اقوام پیشین ۱، ۲، ۳، ۱۳; کمى مصلحان اقوام پیشین ۸; کمى ناهیان منکر در اقوام پیشین ۸، ۱۱; گناه اقوام پیشین ۱۴; مصلحان در اقوام پیشین ۴; ناهیان منکر در اقوام پیشین ۴; نجات مصلحان اقوام پیشین ۹; هلاکت اقوام پیشین ۲
  • جامعه: آسیب شناسى جامعه ۵; فساد اکثریت جامعه ۵
  • جرم: عوامل جرم زا ۱۶
  • خدا: نجات بخشى خدا ۹
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۱۳، ۱۶; گناه دنیاطلبى ۱۵
  • رفاه: آثار رفاه ۱۶
  • ظلم: زمینه ظلم ۱۶
  • عذاب: عوامل نجات از عذاب ۱۰; موجبات عذاب ۲، ۵
  • فساد: آثار فساد۲، ۵; آثار ممانعت از فساد۱۰; عوامل فساد ۱۳; نهى از فساد ۶
  • قوم ثمود: فساد قوم ثمود ۱
  • قوم عاد: فساد قوم عاد ۱
  • قوم لوط: فساد قوم لوط ۱
  • قوم نوح: فساد قوم نوح ۱
  • گناه: زمینه گناه ۱۶; موارد گناه ۱۵; نهى از گناه ۶
  • گناهکاران: ۱۴
  • ناهیان از منکر: ناهیان از منکر و افساد اقوام پیشین ۱۱; نجات ناهیان از منکر ۹
  • نهى ازمنکر: آثار نهى ازمنکر ۱۰; احکام نهى ازمنکر ۷; اهمیت نهى ازمنکر ۶; نهى ازمنکر در ادیان ۷
  • واجبات: واجبات در ادیان ۷
  • هلاکت: عوامل هلاکت ۲

منابع