مريم ٧٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی می‌بخشیم؛ و ظالمان را -در حالی که (از ضعف و ذلّت) به زانو درآمده‌اند- در آن رها می‌سازیم.

|سپس كسانى را كه تقوا پيشه كردند نجات مى‌دهيم و ظالمان را به زانو درآمده در آن رها مى‌كنيم
آنگاه كسانى را كه پرهيزگار بوده‌اند مى‌رهانيم، و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ‌] رها مى‌كنيم.
پس از ورود همه در دوزخ، ما افرادی را که خداترس و باتقوا بوده‌اند نجات خواهیم داد و ستمکاران را فرو گذاریم تا در آن آتش به زانو درافتند.
سپس آنان را که [از کفر، شرک، فساد و گناه] پرهیز کردند، نجات می دهیم، و ستمکاران را که به زانو درافتاده اند، در دوزخ رها می کنیم.
آنگاه پرهيزگاران را نجات مى‌دهيم و ستمكاران را همچنان به زانونشسته در آنجا وامى‌گذاريم.
سپس کسانی را که پروا پیشه کرده‌اند، می‌رهانیم و ستم‌پیشگان را در آنجا به زانو درافتاده فرو می‌گذاریم‌
آنگاه كسانى را كه پرهيزگارى كردند برهانيم و ستمكاران را در آنجا به زانو در آمده بگذاريم.
سپس پرهیزگاران را نجات می‌دهیم، و ستمگران را ذلیلانه در آن رها می‌سازیم.
سپس کسانی را که پرهیزگاری می‌کرده‌اند می‌رهانیم، و ستمگران را در حالی که به زانو در افتاده‌اند در دوزخ وا می‌گذاریم.
پس می‌رهانیم آنان را که پرهیزکاری کردند و بگذرایم ستمگران را در آن به زانو درآیندگان‌


مريم ٧١ آیه ٧٢ مريم ٧٣
سوره : سوره مريم
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَذَرُ»: رها می‌سازیم. «جِثِیّاً»: (نگا: مریم / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، درپى ورود همگان به دوزخ، تقواپیشگان را از آن نجات مى دهد. (و إن منکم إلاّ واردها ... ثمّ ننجّى الذین اتقوا)

۲- تقوا، مایه نجات یافتن آدمى، از دوزخ (ثمّ ننجّى الذین اتقوا)

۳- خداوند، ستم پیشگان را در جهنم، به صورت زانو بر زمین زده، رها خواهد ساخت. (و نذر الظلمین فیها جثیًّا) «جثىّ»; یعنى، بر زانونشستگان، این گونه نشستن، نمودى از دلهره و حقارت و ناتوانى است.

۴- ستم کاران در حضیض ذلت و زبونى، گرفتار دوزخ خواهند شد. (و نذر الظلمین فیها جثیًّا) کاربرد فعل «نذر» در مواردى است که چیزى را به جهت بى اهمیتى و فرومایگى آن رها کنند. این مفهوم و نیز حالت نیم خیزبودن ظالمان، جملگى حکایت از ذلت، زبونى و سرگردانى آنان در دوزخ دارد.

۵- ترک تقوا، ظلم است و ظلم نشانه بى تقوایى. (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین) در این آیه، مردم به دودسته تقسم شده اند: متقى یا ظالم. براین اساس شخص بى تقوا از ظالمان است و ظلم نیز نشانه بى تقوایى خواهد بود.

۶- استکبار و گردن فرازى در برابر حقایق و معارف الهى، ظلم است. (على الرحمن عتیًّا ... و نذر الظلمین فیها) در آیات پیشین سخن از احضار مستکبران و تعیین اولویت هاى آنان براى ورود به جهنم بود. مقتضاى ارتباط این آیه با آیات گذشته، آن است که از جمله ظالمان مطرح شده در این آیه، مستکبران و عصیان گران هستند که آیات قبل در باره آنان سخن گفته بود.

۷- منکران معاد، در زمره ستم کاراند. (و یقول الإنسن ... و نذر الظلمین فیها جثیًّا) موضوع اصلى بحث در این چند آیه، انکار معاد و پى امدهاى آن بود. در این آیه نیز، از منکران معاد به عنوان «ظالم» یاد شده است.

۸- ظلم، موجب استحقاق دوزخ است. (و نذر الظلمین فیها جثیًّا) تکیه بر عنوان «ظلم» براى باقى ماندگان در دوزخ، از نقش ظلم در استحقاق آن کیفر حکایت دارد.

۹- دوزخ، گذرگاهى براى تقواپیشگان و اقامت گاهى براى ستم کاران است. (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین فیها)

۱۰- لزوم کسب تقوا و پرهیز از ظلم (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین فیها)

۱۱- تقوا، موجب نجات از جهنم و پایدارى بر ظلم، موجب بقاى در آن (ثمّ ننجّى الذین اتقوا و نذر الظلمین فیها) «اتقوا» فعل و نشان دهنده حدوث است; ولى «ظالمین» اسم و دال کننده بر ثبوت است بنابرگفته برخى از مفسران، این تفاوت به جهت بیان رحمت گسترده الهى است که اگر کسى فعل تقوا به او منتسب گردد، نجات مى یابد; ولى تا کسى به وصف ظلم متصف نگردد و عنوان «ظالم» بر او صدق نکند، در دوزخ ماندگار نخواهد بود.

۱۲- باید از انکار معاد و سرکشى در برابر خداوند، پرهیز کرد. (أوَلا یذکر الإنسن ... أیّهم أشدّ على الرحمن عتیًّا ... ثمّ ننجّى الذین اتقوا) در این مجموعه آیات، آنچه مطرح است مسائل عقیدتى و فکرى، به خصوص در زمینه معاد است. احتمالاً مقصود از «تقوا» در «اتقوا» - به قرینه آیات قبل - همان باور به معاد و پرهیز از خیره سرى و گردن کشى در برابر خداوند باشد.

روایات و احادیث

۱۳- «عن رسول اللّه(ص) قال: یردّ الناس النار ثمّ یصدرون بأعمالهم فأولهم کلمع البرق، ثمّ کمرّ الریح، ثمّ کحضر الفرس، ثمّ کالراکب، ثمّ کشد الرجل، ثمّ کمشیة ; از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: مردم وارد آتش مى شوند، آن گاه به میزان اعمالشان از آن خارج مى گردند، پس اولین گروه به سرعت تابش برق و گروه بعدى به سرعت وزش باد و گروه بعد مانند دویدن اسب و گروه دیگر مانند سواره و گروهى مانند دویدن مرد و دسته اى مانند راه رفتن مرد [از آتش خارج مى شوند]».[۱]

موضوعات مرتبط

  • استکبار: استکبار با دین ۶
  • تقوا: آثار تقوا ۲، ۱۱; اهمیت تقوا ۱۰; ترک تقوا ۵; نشانه هاى بى تقوایى ۵
  • جهنم: عوامل نجات از جهنم ۲، ۱۱; موجبات جهنم ۸، ۱۱; نجات از جهنم ۱، ۱۳; ورود به جهنم ۱۳
  • جهنمیان ۴، ۹:
  • خدا: نجات بخشى خدا ۱
  • ظالمان ۷: اقامتگاه اخروى ظالمان ۷ ۹; ذلت اخروى ظالمان ۷ ۴; ظالمان ۷ در جهنم ۴; کیفیت ورود ظالمان ۷ به جهنم ۳
  • ظلم: آثار استمرار بر ظلم ۱۱; آثار ظلم ۵، ۸; اهمیت اجتناب از ظلم ۱۰; موارد ظلم ۵، ۶
  • عصیان: اهمیت اجتناب از عصیان ۱۲
  • متقین: عبور متقین از جهنم ۹; نجات متقین ۱
  • معاد: اجتناب از تکذیب معاد ۱۲; ظلم مکذبان معاد ۷

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۱۲; نورالثقلین، ج ۳- ، ص ۳۵۳، ح ۱۳۱.