غُلاَم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۹: خط ۹:
جوانى كه تازه سبيلش روئيده. در مفردات و قاموس و اقرب گفته: «الغلام:الطّار الشارب» يعنى موى پشت لب بالايش روئيده در مجمع آن را جوان فرموده است در قاموس و اقرب معنى آن را پير نيز گفته‏اند كه در اين صورت از اضداد است و نيز با «او» ترديد گفته‏اند: غلام از حين ولادت است تا جوانى. ناگفته نماند: نگارنده معنى اول را كه «جوان» باشد بهتر مى‏دانم به قرينه اينكه غلم و اغتلام چنانكه اهل لغت گفته‏اند به معنى هيجان شهوت نكاح است و جوان را از آن غلام گفته‏اند كه او در حال طلب نكاح است. در اين صورت در آياتى كه «غلام» بر بچه اطلاق شده به اعتبار مايؤل اليه است مثل [آل عمران: 40]. گفت پروردگارا از كجا مرا پسرى خواهد بود حال آنكه پير شده‏ام. آيه درباره حضرت زكريا است كه از خدا فرزندى خواست و ملائكه به او بشارت يحيى را دادند و چون يحيى بنا بود بزرگ و جوان بشود لذا به لفظ «غلام» تعبير آورده شده وگرنه لازم بود «ولد» گفته شود ايضاً درباره مريم آمده است كه گفت: [مريم:20]. از كجا مرا پسرى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است. در آيه ديگر لفظ «ولد» آمده [آل عمران:47]. ولى در آيه [يوسف:19]. مراد جوان است هكذا در آيه [كهف:74]. (على الظاهر). غلمان: جمع غلام است [طور:24]. و جوانانى كه چون مرواريد نهفته‏اند پيرامونشان بگردند. مراد از غلمان خدمتكاران بهشتى است چنانكه در آيه ديگر فرموده [انسان:19]. پسران (خادمان) مخلد پيرامونشان بگردند چون آنها را ببينى گمان كنى از كثرت زيبايى و صفائشان مرواريد پراكنده‏اند.
جوانى كه تازه سبيلش روئيده. در مفردات و قاموس و اقرب گفته: «الغلام:الطّار الشارب» يعنى موى پشت لب بالايش روئيده در مجمع آن را جوان فرموده است در قاموس و اقرب معنى آن را پير نيز گفته‏اند كه در اين صورت از اضداد است و نيز با «او» ترديد گفته‏اند: غلام از حين ولادت است تا جوانى. ناگفته نماند: نگارنده معنى اول را كه «جوان» باشد بهتر مى‏دانم به قرينه اينكه غلم و اغتلام چنانكه اهل لغت گفته‏اند به معنى هيجان شهوت نكاح است و جوان را از آن غلام گفته‏اند كه او در حال طلب نكاح است. در اين صورت در آياتى كه «غلام» بر بچه اطلاق شده به اعتبار مايؤل اليه است مثل [آل عمران: 40]. گفت پروردگارا از كجا مرا پسرى خواهد بود حال آنكه پير شده‏ام. آيه درباره حضرت زكريا است كه از خدا فرزندى خواست و ملائكه به او بشارت يحيى را دادند و چون يحيى بنا بود بزرگ و جوان بشود لذا به لفظ «غلام» تعبير آورده شده وگرنه لازم بود «ولد» گفته شود ايضاً درباره مريم آمده است كه گفت: [مريم:20]. از كجا مرا پسرى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است. در آيه ديگر لفظ «ولد» آمده [آل عمران:47]. ولى در آيه [يوسف:19]. مراد جوان است هكذا در آيه [كهف:74]. (على الظاهر). غلمان: جمع غلام است [طور:24]. و جوانانى كه چون مرواريد نهفته‏اند پيرامونشان بگردند. مراد از غلمان خدمتكاران بهشتى است چنانكه در آيه ديگر فرموده [انسان:19]. پسران (خادمان) مخلد پيرامونشان بگردند چون آنها را ببينى گمان كنى از كثرت زيبايى و صفائشان مرواريد پراكنده‏اند.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::غُلاَم]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۴

آیات شامل این کلمه

واژه «غلام» به عقیده بعضى به هر کودکى قبل از رسیدن به سن جوانى گفته مى شود; و بعضى آن را به کودکى که از ده سال گذشته و هنوز به سن بلوغ نرسیده است اطلاق کرده اند. از تعبیرات مختلفى که در لغت «عرب» آمده مى توان استفاده کرد: «غلام» حد فاصل میان «طفل» (کودک) و «شاب» (جوان) است که در زبان فارسى از آن تعبیر به «نوجوان» مى کنیم، و «غُلام عَلِیْم» به معناى پسر دانا است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

جوانى كه تازه سبيلش روئيده. در مفردات و قاموس و اقرب گفته: «الغلام:الطّار الشارب» يعنى موى پشت لب بالايش روئيده در مجمع آن را جوان فرموده است در قاموس و اقرب معنى آن را پير نيز گفته‏اند كه در اين صورت از اضداد است و نيز با «او» ترديد گفته‏اند: غلام از حين ولادت است تا جوانى. ناگفته نماند: نگارنده معنى اول را كه «جوان» باشد بهتر مى‏دانم به قرينه اينكه غلم و اغتلام چنانكه اهل لغت گفته‏اند به معنى هيجان شهوت نكاح است و جوان را از آن غلام گفته‏اند كه او در حال طلب نكاح است. در اين صورت در آياتى كه «غلام» بر بچه اطلاق شده به اعتبار مايؤل اليه است مثل [آل عمران: 40]. گفت پروردگارا از كجا مرا پسرى خواهد بود حال آنكه پير شده‏ام. آيه درباره حضرت زكريا است كه از خدا فرزندى خواست و ملائكه به او بشارت يحيى را دادند و چون يحيى بنا بود بزرگ و جوان بشود لذا به لفظ «غلام» تعبير آورده شده وگرنه لازم بود «ولد» گفته شود ايضاً درباره مريم آمده است كه گفت: [مريم:20]. از كجا مرا پسرى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است. در آيه ديگر لفظ «ولد» آمده [آل عمران:47]. ولى در آيه [يوسف:19]. مراد جوان است هكذا در آيه [كهف:74]. (على الظاهر). غلمان: جمع غلام است [طور:24]. و جوانانى كه چون مرواريد نهفته‏اند پيرامونشان بگردند. مراد از غلمان خدمتكاران بهشتى است چنانكه در آيه ديگر فرموده [انسان:19]. پسران (خادمان) مخلد پيرامونشان بگردند چون آنها را ببينى گمان كنى از كثرت زيبايى و صفائشان مرواريد پراكنده‏اند.


در حال بارگیری...