عَمَد

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«عَمَد» (بر وزن قمر) جمع «عمود» به معناى ستون است، و مقید ساختن آن به «تَرَوْنَها»، دلیل بر این است که آسمان ستون هاى مرئى ندارد، مفهوم این سخن آن است که ستون هایى دارد، اما قابل رؤیت نیست. و چنان که در تفسیر سوره «رعد» گفته ایم، این تعبیر، اشاره لطیفى است به قانون «جاذبه و دافعه»، که همچون ستونى بسیار نیرومند اما نامرئى، کرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته. و به معناى هر شىء طولانى، مانند: قطعات چوب و آهن نیز آمده است.

«عَمَد» (بر وزن صمد) و «عُمُد» (بر وزن دهل) هر دو جمع «عمود» به معناى ستون است، هر چند از نظر ادبى اولى را جمع و دومى را اسم جمع دانسته اند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

قصد. «عمدللشى و الى الشى‏ء:قصد» همچنين است تعمّد. [احزاب:5]. در آنچه خطا كرده‏ايد گناهى نداريد ليكن در آنچه قلوب شما قصد كرده خطاكاريد.[نساء:93]. يعنى مؤمن را از روى قصد و دانسته بكشد. عماد :ستون.ايضاًبه معنى ابنيه رفيعه آمده در اين صورت مفردش عماده است رجوع شود به صحاح و اقرب.[فجر:6-8]. احتمال قوى آن است كه «العِماد» در آيه به معنى كاخهاى بلند است رجوع شود به«ارم». عماد به معنى ستون جمعش عمد (بروزن فرس و عنق) است ولى در قرآن بروزن فرس آمده است [رعد:2]. ايضاً [لقمان:10]. ممكن است «تَرَوْنَها»جمله مستقل باشد يعنى:آسمانهارا بى‏ستون بالا برد و آفريد. مى‏بينيد كه بى‏ستون‏اند و ممكن است قيد «عَمَد» باشد يعنى بدون ستون‏هاى مرئى. در اين صورت فقط ستون مرئی نفی شده یعنی ستونهای نامرئى از قبيل جاذبه و غيره هست (بنابر مفهوم مخالف). در تفسير عياشى ضمن خبرى از حضرت رضا«عليه‏السلام» نقل شده:«فَثَمَّ عَمَدٌوَلكِنْ لاتُرى» در آنجا ستون هايى هست و ليكن ديده نمى‏شوند. ظاهراًمراد از آيه احتمال اول است وآن در اثبات قدرت خدا قويتر است. يعنى: مى‏بينيد كه آسمان‏ها را بى‏ستون بالا برده. و اين با روايت فوق منافى نيست زيرا روايت ناظر به نامرئى‏هاست گرچه احتمال دوم را تأييد مى‏كند. [همزه:9-8]. آتش بر آنها بسته شده در ستونهاى كشيده. رجوع شود به «وصد».