طه ١٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

من «اللّه» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای یاد من بپادار!

|اين منم خداوند [يكتا] كه خدايى جز من نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز بپادار
منم، من، خدايى كه جز من خدايى نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
منم خدای یکتا که هیچ خدایی جز من نیست، پس مرا (به یگانگی) بپرست و نماز را مخصوصا برای یاد من به پادار.
همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار.
خداى يكتا من هستم. هيچ خدايى جز من نيست. پس مرا بپرست و تا مرا ياد كنى نماز بگزار.
همانا من خداوندم که جز من خدایی نیست، پس مرا بپرست و نماز را به یاد من برپا دار
همانا منم خداى يكتا، خدايى جز من نيست پس مرا بپرست و نماز را براى يادكرد من برپا دار
من «الله» هستم، و معبودی جز من نیست، پس تنها مرا عبادت کن، (عبادتی خالص از هرگونه شرکی)، و نماز را بخوان تا (همیشه) به یاد من باشی.
«(این) منم، من، (همان) خدایی که جز من خدایی نیست. پس مرا بپرست و برای یادم نماز را بر پا بدار.»
همانا منم خدا نیست خداوندی جز من پس پرستش کن مرا و بپای دار نماز را برای یادکردنم‌


طه ١٣ آیه ١٤ طه ١٥
سوره : سوره طه
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِذِکْرِی»: برای این که همیشه به یاد من باشی. تا در نماز به ذکر من بپردازی. به هنگام یاد من. با توجّه به معنی اخیر، حرف (لِ) به معنی (عِندَ) است (نگا: إسراء / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - یگانگى خداوند و حقیقت نداشتن هیچ معبودى جز او، سرلوحه وحى الهى به موسى(ع) در وادى طوى بود. (إنّنى أنا اللّه لا إله إلاّ أنا )

۲ - خداوند در سرزمین طوى (پایین کوه طور) به موسى(ع) فهماند که خطاب را مستقیماً از «اللّه» دریافت مى کند و کلام او را مى شنود. (إنّنى أنا اللّه)

۳ - معرفى خود به مخاطب در آغاز گفت وگو، از آداب مکالمه و هم صحبت شدن با دیگران است. (یموسى ... إنّنى أنا اللّه) خداوند با نداى «یا موسى» به او فهماند که نام وى را مى داند، آن گاه در نخستین سخنان خود با موسى(ع)، خود را به او معرفى کرد تا گفت وگو با شناخت طرفین ادامه یابد.

۴ - هیچ معبودى جز خداوند حقیقت نداشته و شایسته پرستش نیست. (إنّنى أنا اللّه لا إله إلاّ أنا) «إله» به معناى معبود است و در آیه، مراد معبود حق است، زیرا وجود خارجى معبودان باطل، قابل انکار نیست.

۵ - موسى(ع) پیش از نبوت و دریافت وحى نیز، عارف به خداوند و پذیراى ربوبیت او بود. (إنّى أنا ربّک ... إنّنى أنا اللّه لا إله إلاّ أنا) دو جمله «إنّى أنا ربّک» و «إنّنى أنا اللّه» حکایت از آن دارد که موسى(ع) قبلاً این نام ها را مى شناخته و بدان اعتقاد داشته است و در کوه طور به تطبیق «ربّ» و «اللّه» بر صاحب صدا پى برد.

۶ - تأکید بر لزوم عبادت خداوند و پرهیز از پرستش غیر او، اولین تذکر خداوند به موسى(ع) در آغاز نبوت او (لا إله إلاّ أنا فاعبدنى)

۷ - آشنا ساختن مردم با خداوند و وحدانیت او، پایه و مقدمه دعوت آنان به عبادت خدا است. (إنّنى أنا اللّه لا إله إلاّ أنا فاعبدنى) «فاء» در «فاعبدنى» تفریع بر جمله قبل است که به معرفى خداوند و وحدانیت او پرداخته بود.

۸ - عبادت خالصانه، مهم ترین وظیفه در برابر خداوند، حتى براى پیامبران است. (إنّنى أنا اللّه لا إله إلاّ أنا فاعبدنى)

۹ - یکتایى خداوند (توحید ذاتى)، دلیل لزوم خالص ساختن عبادت (توحید عبادى) براى خدا است. (إنّنى أنا اللّه لا إله إلاّ أنا فاعبدنى)

۱۰ - فرمان مداومت بر نماز و برپاداشتن آن، از نخستین برنامه هاى عملى ابلاغ شده به موسى(ع) در وادى طوى بود. (أقم الصلوة) «اقامه نماز» (برپاداشتن آن) به مداومت بر آن است.

۱۱ - اقامه نماز، بارزترین جلوه عبودیت در برابر خداوند است. (فاعبدنى و أقم الصلوة) تردیدى نیست که اقامه نماز، خود عبادت است. ذکر نماز پس از امر به عبادت، حکایت از نقش نماز در تحقق بخشیدن به بندگى خداوند دارد.

۱۲ - نماز از همه عبادت هاى دیگر مهم تر است. (فاعبدنى و أقم الصلوة) اختصاص به ذکر نماز از بین مجموعه عبادات، گویاى رتبه ویژه و برتر این عمل در مقایسه با دیگر عبادات است.

۱۳ - نماز در آیین موسى(ع) تشریع شده بود. (و أقم الصلوة)

۱۴ - توجه به خدا و به یاد او بودن، از اهداف و ثمرات نماز است. (و أقم الصلوة لذکرى)

۱۵ - وجود ذکر خدا در نماز، دلیل ترغیب و توصیه خداوند به اقامه آن است. (أقم الصلوة لذکرى) «لذکرى» ممکن است بیانگر نتیجه نماز باشد که یاد خدا را در دل ها زنده مى کند و ممکن است مراد اشتمال نماز به اذکار الهى باشد، یعنى اقامه نماز به این دلیل واجب شمرده شده است که ذکر خدا در آن وجود دارد.

۱۶ - نماز و عبادات دیگر، باید خالصانه و فقط براى یاد خدا باشد. (فاعبدنى و أقم الصلوة لذکرى) اختصاص یافتن «ذکر» - در «لذکرى» - به یاء متکلم، گویاى نکته یاد شده است; یعنى «لذکرى لالذکر غیرى»

۱۷ - یاد خدا و توجه به او، فلسفه مشترک تمامى عبادت ها است. (فاعبدنى و أقم الصلوة لذکرى) «لذکرى» ممکن است همان گونه که دلیل براى «أقم الصلوة» است، بیانگر علت «فاعبدنى» نیز باشد.

۱۸ - باید همواره به یاد خدا بود و از ذکر او غافل نماند. (لذکرى)

روایات و احادیث

۱۹ - «عن أبى جعفر(ع) قال: إذا فاتتک صلاة فذکرتها فى وقت أخرى فإن کنت تعلم أنّک إذا صلیت التى فاتتک کنت من الاخر فى وقت فابدأ بالتى فاتتک فإنّ اللّه عزّوجلّ یقول: «أقم الصلاة لذکرى»; از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: هر وقت نمازى از تو فوت شد و در وقت نماز دیگر آن را به یاد آوردى، اگر مى دانى با انجام نماز قضا براى به جا آوردن نماز واجب در وقت خود فرصت باقى مى ماند، پس ابتدا نماز قضا را به جا آور، چون خداى عزّوجلّ مى فرماید: «أقم الصلاة لذکرى». (این استفاده فقهى ناظر به این نکته است که لام در «لذکرى» براى توقیت است، در نتیجه معناى آیه این مى شود: که «أقم الصلاة وقت تذکیرى إیّاک»».[۱]

موضوعات مرتبط

  • ادیان: نماز در ادیان ۱۳
  • انبیا: تکلیف انبیا ۸
  • تکلیف: مهمترین تکلیف ۸
  • توحید: آثار توحید ذاتى ۹; اهمیت توحید ۱; اهمیت توحید عبادى ۶، ۱۶; اهمیت دعوت به توحید ۷; توحید عبادى ۴; دلایل توحید عبادى ۹
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴
  • خدا: اوامر خدا ۶; اهمیت دعوت به خدا شناسى ۷; توصیه هاى خدا ۱۵; گفتگوى خدا با موسى(ع) ۲
  • ذکر: اهمیت ذکر خدا ۱۴، ۱۷، ۱۸; ذکر خدا در نماز ۱۵
  • سخن: آداب سخن ۳
  • شرک: اهمیت اجتناب از شرک ۶
  • عبادت: اخلاص در عبادت ۱۶; اهمیت اخلاص در عبادت ۸; زمینه عبادت خدا ۷; فلسفه عبادات ۱۷
  • عبودیت: نشانه هاى عبودیت ۱۱
  • معاشرت: آداب معاشرت ۳
  • معبودان باطل: پوچى معبودان باطل ۱
  • موسى(ع): تکلیف موسى(ع) ۶; خداشناسى موسى(ع) ۵; موسى(ع) در سرزمین طوى ۱، ۲; موسى(ع) قبل از نبوت ۵; وحى به موسى(ع) ۱، ۱۰
  • نماز: احکام نماز ۱۹; اخلاص در نماز ۱۶; اهمیت برپایى نماز ۱۰، ۱۱; اهمیت نماز ۱۲; توصیه به نماز ۱۵; فلسفه نماز ۱۴، ۱۵; نماز در ادیان ۱۳; وقت نماز قضا ۱۹
  • وحى: تعالیم وحى ۱
  • یهودیت: نماز در یهودیت ۱۳

منابع

  1. کافى، ج ۳، ص ۲۹۳، ح ۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۷۵- ، ح ۵۰.