ریشه زور: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۳۱: خط ۳۱:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
به فتح (ز) قصد. ميل. از اقرب الموارد روشن مى‏شود كه زور از باب نصر ينصر به معنى قصد است و زيارت نيز از آن است مثل [تكاثر:2]. و از باب علم يعلم و كرم يكرم به معنى ميل و انحراف است مثل [كهف:17]. يعنى مى‏بينى آفتاب را از غار آنها به طرف شمال ميل مى‏كند و زور به ضم (ز) به معنى دروغ است [فرقان:4]. ولى راغب گويد: زور به فتح (ز) بالاى سينه است «زُرْتُ فُلاناً» او را زيارت كردم يعنى با سينه خود وى را ملاقات نمودم و نيز زور به فتح (ز) ميل و انحراف با سينه است و ازور كسى است كه سينه‏اش مايل و كج باشد و «تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ» يعنى ميل مى‏كرد...و بئر زوراء چاهى است كه كج كنده باشند و به دروغ زور به ضمّ (ز) گفته‏اند كه از جهت خود (كه راستى است) منحرف است فرمود: «ظُلْماً وَزُوراً». * [حج:30]. زور چنانكه از راغب و اقرب نقل شد و طبرسى و جوهرى و غيره گفته‏اند به معنى كذب است ولى ظاهراً مراد قول منحرف از حق و قول باطل است اعم از آنكه دروغ باشد يا غير آن و از رديف اوثان و قول زور بدست مى‏آيد كه سخن باطل از نظر قرآن چنان كار زشتى است كه در رديف بت و بت پرستى است . از آيه [فرقان:4]. روشن مى‏شود كه گفتار ظالمانه زور است .
به فتح (ز) قصد. ميل. از اقرب الموارد روشن مى‏شود كه زور از باب نصر ينصر به معنى قصد است و زيارت نيز از آن است مثل [تكاثر:2]. و از باب علم يعلم و كرم يكرم به معنى ميل و انحراف است مثل [كهف:17]. يعنى مى‏بينى آفتاب را از غار آنها به طرف شمال ميل مى‏كند و زور به ضم (ز) به معنى دروغ است [فرقان:4]. ولى راغب گويد: زور به فتح (ز) بالاى سينه است «زُرْتُ فُلاناً» او را زيارت كردم يعنى با سينه خود وى را ملاقات نمودم و نيز زور به فتح (ز) ميل و انحراف با سينه است و ازور كسى است كه سينه‏اش مايل و كج باشد و «تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ» يعنى ميل مى‏كرد...و بئر زوراء چاهى است كه كج كنده باشند و به دروغ زور به ضمّ (ز) گفته‏اند كه از جهت خود (كه راستى است) منحرف است فرمود: «ظُلْماً وَزُوراً». * [حج:30]. زور چنانكه از راغب و اقرب نقل شد و طبرسى و جوهرى و غيره گفته‏اند به معنى كذب است ولى ظاهراً مراد قول منحرف از حق و قول باطل است اعم از آنكه دروغ باشد يا غير آن و از رديف اوثان و قول زور بدست مى‏آيد كه سخن باطل از نظر قرآن چنان كار زشتى است كه در رديف بت و بت پرستى است . از آيه [فرقان:4]. روشن مى‏شود كه گفتار ظالمانه زور است .
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
قول:100, اذا:74, الله:65, اله:62, وله:56, ل:54, من:54, ف:48, کلا:48, الذين:45, مرر:42, هم:42, سوف:42, انن:39, جنب:36, ب:33, حنف:33, قبر:30, سطر:30, ظلم:30, طلع:30, حتى:30, عن:30, شهد:30, کثر:30, کم:30, لا:27, لهو:27, اول:27, جىء:27, کهف:27, علم:25, شمس:25, نکر:25, کتب:25, توب:25, وثن:25, قد:25, ثم:25, رئى:22, ذات:22, لغو:22, رفق:22, ها:22, غير:19, يمن:19, رجس:19, ک:19, اخر:19, عفو:19, شرک:16, هى:16, ه:16, امر:16, قوم:16, کرم:16, الى:13, على:13, ملل:13, غرب:13, غفر:13, ولد:10, قرض:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۲

تکرار در قرآن: ۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


«زَوَر» (بر وزن سفر) به معناى کج شدن قسمت بالاى سینه است.

قاموس قرآن

به فتح (ز) قصد. ميل. از اقرب الموارد روشن مى‏شود كه زور از باب نصر ينصر به معنى قصد است و زيارت نيز از آن است مثل [تكاثر:2]. و از باب علم يعلم و كرم يكرم به معنى ميل و انحراف است مثل [كهف:17]. يعنى مى‏بينى آفتاب را از غار آنها به طرف شمال ميل مى‏كند و زور به ضم (ز) به معنى دروغ است [فرقان:4]. ولى راغب گويد: زور به فتح (ز) بالاى سينه است «زُرْتُ فُلاناً» او را زيارت كردم يعنى با سينه خود وى را ملاقات نمودم و نيز زور به فتح (ز) ميل و انحراف با سينه است و ازور كسى است كه سينه‏اش مايل و كج باشد و «تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ» يعنى ميل مى‏كرد...و بئر زوراء چاهى است كه كج كنده باشند و به دروغ زور به ضمّ (ز) گفته‏اند كه از جهت خود (كه راستى است) منحرف است فرمود: «ظُلْماً وَزُوراً». * [حج:30]. زور چنانكه از راغب و اقرب نقل شد و طبرسى و جوهرى و غيره گفته‏اند به معنى كذب است ولى ظاهراً مراد قول منحرف از حق و قول باطل است اعم از آنكه دروغ باشد يا غير آن و از رديف اوثان و قول زور بدست مى‏آيد كه سخن باطل از نظر قرآن چنان كار زشتى است كه در رديف بت و بت پرستى است . از آيه [فرقان:4]. روشن مى‏شود كه گفتار ظالمانه زور است .

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
تَزَاوَرُ ۱
الزُّورِ ۱
زُوراً ۲
الزُّورَ ۱
زُرْتُمُ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط