بِالْقِسْط

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«قسط» مفهومش آن است که حق کسى را به دیگرى ندهد، و به تعبیر دیگر «تبعیض» روا ندارد، و نقطه مقابلش آن است که حق کسى را به دیگرى دهد.

«قسط» در لغت به معناى پرداختن سهم دیگرى است، و لذا مفهوم دادگرى در آن نهفته است.

جالب این که در سوره «یونس»، این کلمه تنها در مورد کسانى که عمل صالح دارند، و پاداش نیک دریافت مى کنند گفته شده، و در مورد کیفر بدکاران عنوان نشده است; این به خاطر آن است که مجازات و کیفر، شکل در آمد و سهمیه ندارد، و به تعبیر دیگر: کلمه «قسط»، تنها متناسب پاداش نیک است، نه مجازات.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(به كسر-ق) عدالت. و آن از مصادرى است كه وصف واقع شوند مثل عدل گويند«رَجُلٌ قِسْطٌ» چنانكه گويند «زِيْدٌ عَدْلٌ» و آن در عدالت و ظلم هر دو بكار مى‏رود «قَسَطَ الْوالِىُ قِسْطاً»يعنى حمكران به عدالت رفتار كرد «قَسَطَ قَسْطاً وَ قُسُوطاً» يعنى ستم كرد و از حق منحرف شد ولى قاموس و اقرب صريح اند در اينكه قسط به كسر اول به معنى عدل و به فتح آن به معنى ظلم و انحراف است. [اعراف:29]. [يونس:54]. ايضاً قسط نصيبى است كه از روى عدالت باشد، جمع آن اقساط است در آيه [يونس:4]. ممكن است مراد نصيب باشد. قاسط: دراقرب الموارد گفته :آن از اضداد است و به معنى عادل و ظالم آيد ولى طبرسى فرموده: قاسط به معنى ظالم و مقسط به معنى عادل است [جن:15-14]. قاسط در هر دو آيه به معنى منحرف از حق است [مائده:42]. مقسطين به معنى عادلان مى‏باشد. اِقْساط:از باب افعال به معنى عدالت است. راغب گفته: اقساط آن است كه نصيب ديگرى را بدهى و آن انصاف است لذا گفته‏اند: [حجرات:9]. *** چنانكه گفته شده قسط از مصادرى است كه وصف واقع مى‏شود، مفرد و جمع در آن يكسان است لذا در آيه [انبیاء:47]. قسط صفت موازين آمده است يعنى در قيامت ميزانهاى عدالت مى‏نهيم.