النحل ٥٤
ترجمه
النحل ٥٣ | آیه ٥٤ | النحل ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَشَفَ»: برطرف کرد. کنار زد. «فَرِیقٌ»: دسته. گروه.
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل
- مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است
- علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل
- مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى است
- معنا و موارد استعمال كلمه : ((ذكر))
- مراد از اهل ذكر در فاسئلوا اهل الذكر)) و اينكه مخاطبين اين خطاب كيانند
- معنا و مفاد آيه : ((و انزل اليك الذكر لتبين للناس مانزل اليهم ...))
- وجوهى كه مفسرين در تفسير آيه گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول الله و عترت او (ائمه ) عليهم الصلاة و السلام
- انذار و تهديد مشركين كه از در مكه به خدا و پيامبرانش گناه مى كردند (مكروا السيئات )
- مراد از ((اخذ در تقلب )) و ((اخذ بر تخوف )) كه مشركين بدان تهديد شده اند
- گردش سايه اشياء نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- سجده جنبندگان آسمانها و زمين براى خدا به معناى خضوع وتذلل آنان در برابر خدا است
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و درمقابل خالق
- توضيحى درباره در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان
- رد استدلال برخى به آيه : ((يخافون ربهم ...)) براىقول به اينكه ملائكه مكلف بوده خوف و رجا دارند وافضل از بشر هستند
- مقصود از جمله : ((لا تتخدوا الهين اثنين )) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفادهمى شود
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه فقط او معبود و دين دائما از او باشد (له الدين و اصبا)
- در تنگناها و شدائد، اميد بستن به مسبب الاسباب و دست به دامان او شدن فطرى انسان است
- توضيح اينكه كفران نعمت غات و غرض شرك ورزيدن مشركين است
- مقصود از اينكه مشركين بخشى از روزى خود را نصيب ((ما لا يعملون )) قرار مى دهند
- منشاء و سبب اينكه مشركين ملائكه را مؤ نث و دختران خدا مى دانستند
- معناى جمله : ((و لهم ما يشتهون )) و گفتگوئى كه در مورد شده است
- حكايت دختر كشى مشركين و نكوهش آن
- ايمان به آخرت منبع همه خيرات و بركات و ايمان نداشتن به آخرت ريشه همه گناهاناست .
- منزه بودن خداى تعالى از هر قبيح عقلى و طبعى و از اتصاف به صفات ممكنات
- معناى جمله ((ولله المثل الاعلى ))
- اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از ((امم )) و ((اليوم )) در آيه : ((تالله لقد ارسلنا الى امم من قبلك ...))
- رواياتى كه در آنها اهل ذكر در جمله : ((فاسئلوااهل الذكر)) به اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است
- بيان اينكه با توجه به سياق آيات مراد از اهل ذكراهل كتاب است و با قطع نظر از خصوص آيه مراداهل بيت عليهم السلام مى باشد
- چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))
نکات آیه
۱- با وجود روى آوردن متضرعانه انسانها به خداوند در هنگام گرفتارى، با برطرف شدن مشکلات، گروهى از او روى گردان شده و شرک مىورزند. (ثمّ إذا مسّکم الضرّ فإلیه تجئرون . ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منهم بربّهم یشرکون)
۲- رفع مشکلات و ناگواریها از انسانها، به دست خداوند است. (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم)
۳- دعا و تضرع انسانهاى گرفتار در وضعیتهاى ناگوار، مورد اجابت خداوند قرار مى گیرد. * (إذا مسّکم الضرّ فإلیه تجئرون . ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم) احتمال دارد رفع ناگوارى از گرفتارانى که ملتمسانه به درگاه خداوند دعا مى کنند، ناشى از دعاى آنان باشد.
۴- شرک ربوبى انسانهاى رهیده از ناگوارى - در حالى که ناگواریها، آنان را به سوى خداوند سوق داده بود - امرى خلاف انتظار و شگفت آور است. (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منکم بربّهم یشرکون) استعمال «إذا»ى فجائیه در مقام - که در امور ناگهانى و خلاف انتظار کاربرد دارد - مى تواند به دلیل یاد شده باشد. اضافه شدن «ربّ» به ضمیر «هم» نیز مى تواند مؤیدى براى برداشت فوق باشد.
۵- انسانها در برخورد با آسایش و رفع ناگواریها، یکسان نیستند. (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منکم بربّهم یشرکون)
۶- انسانهایى وجود دارند که در هر شرایط، عقیده توحیدى خود را حفظ مى کنند. (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منکم بربّهم یشرکون)
۷- نجات یافتگانِ از ناگواریها که به شرک روى مى آورند - با وجود التماس به درگاه خداوند به هنگام گرفتارى - توحید ربوبى را قبول نداشته و عوامل دیگرى را در نجات خود دخیل مى دانند. (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منکم بربّهم یشرکون) «بربّهم» متعلق به فعل «یشرکون» است. ذکر «ربّ» به جاى مطلق آوردن کلام و یا ذکر سایر موارد توحید، حکایت از شرک ربوبى آنان مى کند و خود همین مى تواند قرینه باشد که روى آوردن به شرک ربوبى، احتمال دارد ناشى از عقیده به تأثیر عوامل دیگر باشد.
۸- رفع گرفتارى از انسانهاى گرفتار به وسیله خداوند، از طریق اسباب و علل ظاهرى است. * (ثمّ إذا کشف الضرّ عنکم إذا فریق منکم بربّهم یشرکون)
موضوعات مرتبط
- امور: امور شگفت آور ۴
- انسان: انسان ها هنگام آسایش ۵; انسان ها هنگام رفع سختى ۵; تفاوت انسان ها ۵
- ایمان: ایمان در سختى ۱
- توحید: مکذبان توحید ربوبى ۷
- خدا: افعال خدا ۲; مجارى افعال خدا ۸
- دعا: اجابت دعا ۳
- سختى: تضرع در سختى ۳، ۷; دعا در سختى ۳; منشأ رفع سختى ۲، ۸
- شرک: شرک هنگام رفع سختى ۱، ۴
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۸
- مشرکان: عقیده مشرکان ۷; مشرکان در سختى ۷; مشرکان هنگام رفع سختى ۷
- موحدان: استقامت موحدان ۶ نظام علیت ۸