المائدة ١٠٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۴۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و اگر اطلاعی حاصل شود که آن دو، مرتکب گناهی شده‌اند (و حق را کتمان کرده‌اند)، دو نفر از کسانی که نسبت به میت، اولی هستند، به جای آنها قرار می‌گیرند، و به خدا سوگند یاد می‌کنند که: «گواهی ما، از گواهی آن دو، به حق نزدیکتر است! و ما تجاوزی نکرده‌ایم؛ که اگر چنین کرده باشیم، از ظالمان خواهیم بود!»

و اگر معلوم شد كه آنان دستخوش خيانت شده‌اند، دو تن ديگر از كسانى كه بر آنها ستم رفته است و از نزديكان [متوفّى‌] هستند به جاى آنان قيام كنند و به خداوند سوگند بخورند كه شهادت ما قطعا از شهادت آن دو درست‌تر است و ما از حق تجاوز نكرده‌ايم و در غير اين
و اگر معلوم شد كه آن دو دستخوش گناه شده‌اند، دو تن ديگر از كسانى كه بر آنان ستم رفته است، و هر دو [به ميت‌] نزديكترند، به جاى آن دو [شاهد قبلى‌] قيام كنند؛ پس به خدا سوگند ياد مى‌كنند كه: گواهى ما قطعاً از گواهى آن دو درست‌تر است، و [از حق‌] تجاوز نكرده‌ايم، چرا كه [اگر چنين كنيم‌] از ستمكاران خواهيم بود.
پس اگر بر احوال آن دو شاهد اطلاعی حاصل شد که مرتکب گناهی شده‌اند (و در شهادت خیانت کرده‌اند) دو شاهد دیگر که احق (به ارث یا شهادت) باشند به جای آنها قیام کنند و به خدا سوگند یاد کنند که شهادت ما راست‌تر از شهادت آن دو شاهد پیشین است و ما (از حق اصلاً) تجاوز نکردیم، که در آن صورت از ستمکاران باشیم.
پس اگر اطلاعی حاصل شود که آن دو شاهد [با شهادت ناحقّ خود] مرتکب گناه شده اند، دو شاهد دیگر از کسانی که به میّت نزدیک تر [و از کم و بیش وصیت آگاه تر] ند به جای آن دو شاهدِ [خائن] می ایستند، و به خدا سوگند می خورند که شهادتمان از شهادت آن دو نفر درست تر و به حق نزدیک تر است، و [در شهادتی که بر خلاف شهادت آنان می دهیم] بنای تجاوز از حق را نداریم، [که اگر داشته باشیم] قطعاً از ستمکاران خواهیم بود.
و هرگاه معلوم شود كه آن دو شاهد مرتكب گناه خيانت شده‌اند، دو شاهد ديگر كه اولى‌تر از آن دو باشند جاى ايشان را بگيرند. آن دو به خدا قسم خورند كه شهادت ما از شهادت آن دو درست‌تر است و ما از حق تجاوز نكنيم، هرگاه چنين كنيم از ستمكاران باشيم.
و اگر معلوم شود که آنان مرتکب گناه [خیانت‌] شده‌اند، آنگاه دو تن از کسانی که بر آنان جفا رفته است و از نزدیکان [متوفی‌] هستند به جای آنان قیام کنند، و به خداوند سوگند بخورند که شهادت ما از شهادت آن دو درست‌تر است و ما از حق تجاوز نمی‌کنیم و در غیر این صورت از ستمکاران خواهیم بود
و اگر پى برده شد كه آن دو تن [در گواهى خود] مرتكب گناه شده‌اند،- يعنى خيانت ورزيده‌اند كه دروغى را كه ساخته بودند راست جلوه دادند- پس دو گواه ديگر از آنان كه گواهان سزاوارتر [به گواهى‌دادن‌] در حق آنان خيانت ورزيده‌اند- يعنى دو تن از اولياى ميّت- به جاى آن دو بايستند و به خدا سوگند خورند كه گواهى ما درست‌تر است از گواهى آنها و ما [از راستى و حقّ‌] فراتر نرفته‌ايم، كه آنگاه- در صورت تجاوز- هر آينه از ستمكاران باشيم.
اگر اطّلاع حاصل شد که (آن دو شاهد با دروغ و خیانت) مرتکب گناهی شده‌اند، باید که دو نفر دیگری جای ایشان (برای ادای سوگند) قرار بگیرند که جزو وارثان بوده و از همه‌ی ایشان برای دریافت ترکه مستحقّ‌تر باشند. (این دو نفر جدید) باید به خدا سوگند بخورند که گواهی ایشان درست‌تر و راست‌تر از گواهی آن دو (گواه) است، و (با تهمت و افتراء بر آن دو گواه) مرتکب تجاوزی نشده‌ایم (و در سوگند خود از حق منحرف نگشته‌ایم، که اگر چنین کرده باشیم) ما در این صورت از زمره‌ی ستمکاران خواهیم بود (و به خود و دیگران ستم روا خواهیم داشت).
و اگر دریافته شد که آن دو دستخوش گناهی پیگیر شدند، پس دو تن دیگر که بر آنان ستم رفته است و هر دو (به میّت) سزاوارترند به جای آن دو (شاهد پیشین) قیام کنند. پس به خدا سوگند یاد می‌کنند که: «گواهی ما همواره از گواهی آن دو شایسته‌تر است و (از حق) تجاوز نکرده‌ایم، اگر چنان کنیم از ستمکاران خواهیم بود.»
و اگر اطّلاع حاصل شد که آنان مستوجب گناهی شدند پس دو دیگر جانشین آنان شوند از آنان که مستوجب شدند بر ایشان آن دو نخستین (یا آن دو سزاوارتران) پس سوگند یاد کنند به خدا که گواهی ما درست‌تر است از گواهی آنان و تجاوز ننمودیم که مائیم در آن هنگام از ستمکاران‌


المائدة ١٠٦ آیه ١٠٧ المائدة ١٠٨
سوره : سوره المائدة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عُثِرَ»: اطّلاع یافته شد. «إسْتَحَقَّا»: مرتکب شده‌اند. «إِسْتَحَقَّ»: مرتکب شده است. استحقاق پیدا کرده است. «الأوْلَیَانِ»: مثنی أَوْلَی است به معنی احقّ و اقرب، یعنی: شایسته‌تر (از دیگر وارثان برای ترکه) و نزدیکتر (از آنان به متوفّی). فاعل فعل (إِسْتَحَقَّ) است. «إِسْتَحَقَّ ... عَلَیْهِمُ الأوْلَیَانِ»: دو نفری که از دیگر وارثان برحق‌تر و به متوفّی نزدیکتر باشند. دو نفر از میان وارثانی که گواهان نخست بر آنان ستم کرده‌اند. با توجّه به معنی اخیر، (إِسْتَحَقَّ عَلَیْهِمْ) یعنی بر آنان ستم کرده‌اند، و (أوْلَیَانِ) در معنی (اوّلانِ) به کار رفته است. یعنی دو شاهدی که قبلاً سوگند یاد کردند و برای ادای شهادت أوْلَی و احقّ بودند. «عَلَیْهِمْ»: حرف (عَلی) در اینجا در معنی معمولی خود یعنی (بر) و به معنی (از) به کار رفته است (نگا: مطفّفین / .


تفسیر

نکات آیه

۱- شهادتهاى ناحق بى اعتبار و احکام مبتنى بر آن ملغاست (فان عثر على انهما استحقا اثماً فاخران یقومان مقامهما) عَثْر و عُثور مصدر عُثِر به معناى آگاه شدن و اطلاع یافتن است و «استحقا» باب استفعال از «حق» مى باشد. و از جمله معانى باب استفعال، جلوه دادن و قلمداد کردن است. مى توان گفت همین معنا از «استحقا» اراده شده است. بنابراین جمله «فان عثر ...» یعنى اگر معلوم شد که شاهدان گناهى (شهادت ناحقى) را حق جلوه دادند ... .

۲- شهادت به ناحق و قسم دروغ، گناه است. (فان عثر على انهما استحقا اثماً) مراد از «اثماً» به قرینه «انا اذاً لمن الاثمین» شهادتهاى دروغین است.

۳- پى جویى نکردن براى اثبات نادرستى شهادت شاهدان وصیت، امرى شایسته و نیکو است. (فان عثر على انهما استحقا اثماً) گرچه عثار و عُثور به معناى ساقط شدن است ولى مجازاً درباره کسى که بدون پى جویى از امر بدان آگاهى مى یابد، استعمال مى شود (برگرفته از مفردات راغب) مجهول بودن فعل «عُثر» نیز مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

۴- دو مرد از کسانى که شهادت دروغین شاهدان بر وصیت، بر ضرر آنان تمام شده مى توانند در مقام شهادت برآمده و شهادت خویش را ادا کنند (فاخران یقومان مقامهما من الذین استحق علیهم الأولین) مفعول «استحق» کلمه «اثماً» مى باشد که به قرینه فراز قبل حذف شده است و «اولیان» فاعل آن مى باشد. بنابراین و با توجه به آنچه درباره «استحقا اثماً» گفته شده «من الذین استحق ...» چنین معنا مى شود آن دو مرد جایگزین در امر شهادت باید از کسانى باشند که شاهدان پیشین با حق جلوه دادن شهادت دروغین خویش ضررى را متوجه آنان کرده اند.

۵- حضور شاهدان به هنگام وصیت، ملاک اولویت ایشان، نسبت به کسانى که مدارک دیگرى بر اثبات وصیت دارند. (من الذین استحق علیهم الأولین) «اولیان» صیغه تفضیل و به معناى سزاوارتران است و مراد از آن همان شاهدان نخستین مى باشد. اولویت داشتن آنان و سزاوارتر بودنشان نسبت به دیگران یا بدین جهت است که وصیت کننده از آنان خواسته شهادت دهند و آنان را بر این کار برگزیده است اگر چه دیگران نیز وصیت او را شنیده باشند و یا بدین جهت است که این دو شاهد در مجلس وصیت حاضر بوده اند ولى دیگران حضور نداشته اند و از طریقى دیگر به چگونگى وصیت پى برده اند، برداشت فوق ناظر به دومین احتمال است.

۶- شهادت شاهدان جایگزین در امر وصیت، تنها با سوگند به خدا معتبر و داراى ارزش قانونى است. (فیقسمان باللّه)

۷- شاهدان جایگزین در امر وصیت باید در سوگند خویش بیان کنند که شهادت آنان حق است، نه شهادت شاهدان پیشین (فیقسمان باللّه لشهدتنا احق من شهدتهما) «احق» افعل تفضیل است و هدف از بیان آن حقانیت شهادت دهندگان جایگزین است و نفى حقانیت شاهدان نخستین نه مقایسه بین آن دو و بیان این معنا که یکى صحیح و دیگر صحیح تر باشد. جمله «فان عثر ...» دلالت بر این تفسیر دارد.

۸- شاهدان جایگزین در امر وصیت باید در سوگند خویش بیان دارند که هرگز با شهادتشان ستمى را روا نداشته اند. (فیقسمان باللّه ... ما اعتدینا)

۹- شاهدان جایگزین در امر وصیت باید در خاتمه سوگند خویش تأکید کنند که در صورت خیانت در شهادت از ستمکاران محسوب مى شوند. (فیقسمان باللّه إنّا اذاً لمن الظلمین)

۱۰- شهادت به ناحق و قسم دروغ، تجاوز به حقوق دیگران و ستمکارى در حق ایشان است. (و ما اعتدینا إنّا اذاً لمن الظلمین)

موضوعات مرتبط

  • حقوق: احقاق حقوق ۴
  • سوگند: اعتبار سوگند ۶ ; سوگند به خدا ۶ ; سوگند دروغ ۱۰ ; کیفیت سوگند در وصیت ۹ ; گناه سوگند دروغ ۲
  • ظالمان:۹
  • ظلم: موارد ظلم ۱۰
  • عمل: پسندیده ۳
  • گناه: موارد گناه ۲
  • گواهان: وصیت ۴، ۵، ۶، ۷ ; گواهى گواهان وصیت ۳
  • گواهى: احکام گواهى ۱، ۴ ; اولویت در گواهى ۵ ; خیانت در گواهى ۹ ; صحت گواهى بر وصیت ۳ ; عدالت در گواهى ۸ ; کیفیت گواهى بر وصیت ۶، ۷، ۸، ۹ ; گناه گواهى ناحق ۲ ; گواهى دروغ ۴ ; لغو ۱ ; گواهى ناحق ۱، ۱۰
  • مردم: تجاوز به حقوق مردم ۱۰
  • نظام جزایى:۱
  • وصیت: اثبات وصیت ۵ ; احکام وصیت ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ ; سوگند در وصیت ۷، ۸

منابع