الكهف ١٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

سپس آنان را برانگیختیم تا بدانیم (و این امر آشکار گردد که) کدام یک از آن دو گروه، مدّت خواب خود را بهتر حساب کرده‌اند.

|آن‌گاه آنها را برانگيختيم تا معلوم داريم كدام يك از آن دو گروه مدت ماندنشان را بهتر حساب مى‌كنند
آنگاه آنان را بيدار كرديم، تا بدانيم كدام يك از آن دو دسته، مدت درنگشان را بهتر حساب كرده‌اند.
پس از آن خواب آنان را برانگیختیم تا معلوم گردانیم کدام یک از آن دو گروه (مؤمنان اهل کتاب که در خواب اصحاب کهف اختلاف داشتند) مدت درنگ در آن غار را بهتر احصا خواهند کرد (و پی به قدرت خدا می‌برند).
سپس آنان را [از خواب] برانگیختیم تا مشخص کنیم کدام یک از آن دو گروه، مدت درنگشان را [در غار] به شمار می آورند؟
سپس بيدارشان كرديم تا بدانيم كدام يك از آن دو گروه حساب مدت آرميدنشان را داشته‌اند.
آنگاه از خواب بیدارشان ساختیم تا معلوم بداریم که کدام یک از دو گروه، حساب مدت درنگ [و خوابشان‌] را بهتر می‌شمارد
سپس آنان را برانگيختيم- بيدارشان كرديم- تا معلوم كنيم كه كدام يك از آن دو گروه مدتى را كه درنگ كردند درست‌تر شمار كرده است.
پس از آن (سالهای سال به خواب ناز فرو رفتن، که انگار خواب مرگ است) ایشان را برانگیختیم (و بیدارشان کردیم) تا ببینیم کدام یک از آن دو گروه (یعنی آنان که می‌گفتند: روزی یا بخشی از یک روز خوابیده‌ایم، و آنان که می‌گفتند: خیر! تنها خدا می‌داند که چقدر خوابیده‌اید) مدّت ماندن خود را حساب کرده است (و زمان خوابیدن خویش را ضبط نموده است).
سپس آنان را (از این خواب مرگبار) برانگیختیم، تا نشانه نهیم (که) کدام یک از آن دو دسته، زمان درنگشان را بهتر حساب کرده‌اند.
سپس برانگیختیمشان تا بدانیم کدام از دو گروه شمرنده‌ترند آنچه را درنگ کردند از مدّت‌


الكهف ١١ آیه ١٢ الكهف ١٣
سوره : سوره الكهف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَعَثْنَاهُمْ»: ایشان را برانگیختیم. مراد از برانگیختن در اینجا بیدار کردن است و استعمال این واژه، شاید اشاره باشد به این که خواب طولانی آنان همچون مرگ و بیداری ایشان همچون رستاخیز پس از مرگ است. «الْحِزْبَیْنِ»: دو گروه از خود اصحاب الکهف (نگا: کهف / ). «أَحْصَی»: حساب کرده است. ضبط نموده است. فعل ماضی است؛ نه اسم تفضیل. «أَمَداً»: مدّت معیّن. زمان مشخّص.


تفسیر

نکات آیه

۱- اصحاب کهف، به اراده خداوند، پس از خوابى چندین ساله، بیدار شدند. (فضربنا على ءاذانهم فى الکهف سنین عددًا . ثمّ بعثنهم)

۲- هدف از بیدار ساختن اصحاب کهف، نمایاندن ارزیابى آنان درباره مدّت زمان خواب خویش بود. (ثمّ بعثنهم لنعلم أىّ الحزبین أحصى لما لبثوا أمدًا) با توجه به این که «لنعلم» - (تا بدانیم) - در مورد خداوند به معناى کسب علم نیست، بلکه محقّق ساختن معلوم است، در برداشت فوق از دانستن خدا به «نمایاندن» تعبیر شده. «أمد» به معناى «وقت ممتدّ» و نیز «پایان مدّت» است. در این آیه، به قرینه «أحصى»، معناى نخست مراد است. کلمه «أحصى» محتمل است که فعل ماضى باشد و «أمداً» مفعول آن، که در نتیجه، «لما لبثوا» به «أمداً» تعلّق خواهد داشت. و ممکن است که «أحصى» اسم تفضیل و «أمداً» تمییز آن باشد.

۳-میان اصحاب کهف، در برآورد مدّت خواب خویش، دو دستگى به وجود آمد.* (أىّ الحزبین أحصى لما لبثوا) با توجه به آیات بعد - که گفت و گوى اصحاب کهف را با هم نقل کرده است (قالوا لبثنا) - چنین برمى آید که آنان، خود، به دو گروه (الحزبین) تقسیم شده بودند و درباره مدّت زمان خواب خویش اختلاف نظر داشتند.

۴- وجود یافتن پدیده ها در عالم غیبت، به فعلیّت رسیدنِ علمِ الهى است. (ثمّ بعثنهم لنعلم أىّ الحزبین) روشن است که خداوند، بر همه چیز آگاه است و ابعاد زمان و مکان، مانعى در برابر علم الهى نیست. بنابراین، «لنعلم» باید معنایى داشته باشد که با این اصل کلّى و مسلّم تنافى نداشته باشد. یکى از وجوه این است که مراد از «علم» در «لنعلم» فعلیّت یافتن علم خداوند باشد; یعنى، آنچه خداوند به واقع شدن آن عالم است، واقع شود.

موضوعات مرتبط

  • اصحاب کهف: اختلاف اصحاب کهف ۳; فلسفه بیدارى اصحاب کهف ۲; قصه اصحاب کهف ۱، ۳; مدت خواب اصحاب کهف ۲، ۳; منشأ بیدارى اصحاب کهف ۱
  • خدا: آثار تحقق علم خدا ۴; نقش اراده خدا ۱
  • موجودات: خلقت موجودات ۴

منابع