الرعد ٢٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنها که به عهد الهی وفا می‌کنند، و پیمان را نمی‌شکنند...

|همانان كه به عهد خدا وفا مى‌كنند و پيمان [خدا] را نمى‌شكنند
همانان كه به پيمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمى‌شكنند.
عاقلان آنهایند که به عهد خدا وفا می‌کنند و پیمان حق را نمی‌شکنند.
همان کسانی که به عهد خدا [که همانا قرآن است] وفا می کنند و پیمان را نمی شکنند.
كسانى كه به عهد خدا وفا مى‌كنند و خود پيمان نمى‌شكنند.
[همان‌] کسانی که به عهد الهی وفا می‌کنند و پیمان [او] را نمی‌شکنند
آنان كه پيمان خدا را به سر مى‌برند و پيمان را نمى‌شكنند
(خردمندان، یعنی) آن کسانی که به عهد (تکوینی و تشریعی) خدا وفا می‌کنند، و پیمان (موجود میان خود و بندگان) را نمی‌شکنند.
کسانی که به پیمان خدا وفادارند و عهد(شان) را نمی‌شکنند؛
آنان که وفا کنند به عهد خدا و نشکنند پیمان را


الرعد ١٩ آیه ٢٠ الرعد ٢١
سوره : سوره الرعد
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَهْدِ اللهِ»: پیمان فطری و تکوینی خدا با انسان. یعنی آن بخش از حقائق هستی که انسان با نیروی خرد و اندیشه بدانها پی می‌برد (نگا: انعام / . و پیمان تشریعی، یعنی رعایت احکام و قوانینی که خدا توسّط انبیاء برای راهنمائی انسانها فرستاده است. «الْمِیثَاقَ»: پیمانهائی که انسانها با انسانها می‌بندند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند ، انسانها را به رعایت عهدها و پیمانهایى ملزم ساخته است. (الذین یوفون بعهد الله) «عهد» به معناى پیمان است و مراد از «عهدالله» (پیمان خدا) مى تواند وظایف و تکالیفى باشد که خداوند آنها را بر عهده انسانها گذاشته است و مى تواند مراد از آن تعهداتى باشد که آدمى خویشتن را ملتزم به رعایت آن کرده است و به گونه اى - همانند سوگند به خدا و ... - آنها را به خداوند مرتبط کرده است. برداشت فوق مبتنى بر احتمال اول است.

۲- ضرورت پایبندى به عهدها و پیمانهایى که خداوند بر عهده انسانها قرار داده است. (الذین یوفون بعهد الله) از آن جایى که در مقابل وفا کنندگان به عهدهاى الهى ، نقض کنندگان قرار داده شده است و آنان به لعنت خدا و فرجام ناگوار تهدید شده اند (آیه ۲۵) معلوم مى شود وفاى به عهد لازم و ضرورى است.

۳- ضرورت وفا کردن به پیمانهایى که آدمى با خدا دارد. (الذین یوفون بعهد الله) برداشت فوق ، مبتنى بر این است که مقصود از «عهد الله» تعهّداتى باشد که انسانها با سوگند و مانند آن رعایت آنها را بر خود لازم کرده اند.

۴- حرمت شکستن پیمانها و عهدها (پیمانهایى که خدا با انسان دارد ، پیمانهایى که آدمى با خدا دارد و پیمانهایى که انسانها با یکدیگر دارند) (و لاینقضون المیثق) «میثاق» به معناى عهد و پیمان است.

۵- اعتقاد به یگانگى خدا و پذیرش آنچه از ناحیه خداوند به پیامبر(ص) نازل شده ، عهدها و پیمانهاى خداوند با آدمیان است. (الذین یوفون بعهد الله و لاینقضون المیثق) آیه قبل - که سخن از حقانیّت قرآن و تعالیم آن داشت - و آیات پیش از آن - که درباره توحید و نفى شرک بود- بیانگر مصادیقى بارز از عهد و پیمان خداوند با بندگان است.

۶- پایبندى به عهدها و پیمانها از نشانه هاى خردمندان است. (إنما یتذکّر أُولُوا الألبب. الذین یوفون بعهد الله و لاینقضون المیثق) در وجه ترکیبى «الذین ...» دو احتمال گفته شده است: ۱- صفت براى «اُولُوا الألباب» است. ۲- مبتداست و خبر آن «اُولئک لهم عقبى الدار». احتمال نخست صریح در برداشت فوق است.

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۴
  • اولواالالباب: نشانه هاى اولواالالباب ۶
  • ایمان: ایمان به قرآن ۵ خدا: اوامر خدا ۱; عهد با خدا ۳; عهد خدا با انسانها ۲، ۵
  • عقیده: عقیده به توحید ۵
  • عهد: احکام عهد ۴; اهمیت وفاى به عهد ۲، ۳; وفاى به عهد ۶; وجوب وفاى به عهد ۱
  • عهدشکنى: حرمت عهدشکنى ۴; عهدشکنى با خدا ۴
  • محرمات: ۴
  • واجبات: ۱

منابع